ای شااااس، رفته بووووودی
تا کااام ما برآید،
از شااااس رفته هرباااار،
صد بااااار، بدتر آمد!
قهاااار شاسبازی،
مقهور شااااس کرده است،
بی شااااس بااااز با ما،
قصد مزااااح کرده است،
بی قصد شااااسبازی،
زندان دهر دیده است،
از شااااس،
بار دیگر،
دندان سگ شکسته است!
شاست رسد به فریااااد،
گر خود بسااااان خااااازن،
شلغم ز ته بدانی،
با شاااانزده منیییت!