نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

حسن گفته پاسخ به تروریست ها کوبنده خواهد بود. از طرفی داعش مسولیت این حمله ها را پذیرفته است. من سوال دارم. رژه نظامی که قرار است نماد اقتدار باشد چرا امنیتش درست رعایت نمیشود؟ همین نیست قضیه که اینقدر آقایون درگیر فیلم بازی کردن هستند که امنیت مراسم نظامی فراموششون میشه؟ این در جای خود جدای از اینکه خیلی فاجعه ناراحت کننده ای بود یک آبروریزی بزرگ هم بود. مثلا حسن چه پاسخ کوبنده ای قراره به این حمله بده؟ قراره پرچم آمریکارو آتیش بزنن باز؟ یا مثلا قراره دوباره چارتا موشک در کنن؟ اینم از امنیت که اینهمه ادعاشو دارید. مثلا امارات امنیت نداره؟ قطر امنیت نداره؟ تازه وضع اقتصادشون هم خیلی از ما بهتره. ناراحت کننده تر از اون اینه که امارات و قطر قشر چندان فرهیخته ای هم ندارند و مجبورند برای همه چیز دست به دامن خارجی ها بشوند. ما اما متاسفانه از قشر فرهیخته برخورداریم اما آنها را در محرومیت و انزوا و سرکوب نگه داشته ایم و مشغول فیلم بازی کردنهای بیهوده هستیم. 

تحریمهای نفتی

خب همونطور که حتما تابحال هم شنیده اید ترامپ قراره در یک اقدام شدیدا پوپولیستی در روز 13 آبان تحریمهای نفتی علیه ایران وضع کنه. گفته میشه کره جنوبی صادرات گاز خودش از ایران رو قطع کرده و عربستان، روسیه و امارات هم دارن جلو جلو تولیدشون رو افزایش میدن. واضح و مسلم هست که این تحریمها باعث خواهد شد اوضاع ما خیلی خیلی خیط بشه. حسن تهدید کرده بود که در صورت تحریم نفتی چنین میکنیم و چنان. حالا باید دید چه عکس العملی نشون میدن. در ضمن بعدش هم باید دید آمریکا چه عکس العملی به عکس العمل اونها نشون میده. چیزی که ناراحت کننده هست اینه که اوضاع زندگیمون گویا قراره خراب بشه و درگیری و تنش افزایش پیدا کنه و چیزی که هیجان انگیز هست همین اتفاقاتی هست که قراره بیفته. من که کاملا برای این ماجرای هیجان انگیز آماده هستم. شما چطور؟ 

پیشبینی من از قیمت سکه

با توجه به سیر تقریبا پریودیک قیمت سکه در بلند مدت به نظر میرسد که قیمت سکه اینبار حدود سه میلیون و پانصد و پنجاه هزار تومان تثبیت شود. و بعد خبرگزاری تسنیم بنویسد که این به علت سیاست های کنترلی دولت بوده است. لازم میدونم تاکید کنم که فاجعه اینبار این است که در مدت کوتاهی قیمت سکه دوبار قله زده است. حالا ممکنه بعد از اینکه قیمت سکه به این رقم رسید حوالی همین رقم باقی بماند و یا دوباره در مدت کوتاهی افزایش پیدا کند که اگر اتفاق دوم رخ داد باید گفت فاتحه!

قیمت سکه

قیمت سکه دوباره کشید بالای چهار و ششصد. خب این چه سیاستهای کنترلی از طرف دولت بود که چند روزی بیش به طول نینجامید جناب خبرگزاری تسنیم؟ چرا دری وری مینویسی؟ خب حداقل چند روز صبر کن ببین چی میشه بعد بنویس. یعنی اگر شما خبرگزاری هستید من خودم با این وبلاگ باید ماهواره هوا کنم کانال بزنم بیست و چهار ساعته واسه ملت برنامه پخش کنم. بخدا!!!! والللاااااااااااا!!!

جواد و نگرانی هایش

جواد در حین گزارش بازی ازبکستان یه معذرت خواهی عجیبی کرد که نمیتونم به سادگی ازش بگذرم. البته اون جواد نه جواد خیابانی. صدای گزارشگر ازبک هم داشت زیر صدای جواد پخش میشد و جواد گفت معذرت خواهی میکنم اگر این صدا برای شما ناملایماتی رو ایجاد کرده. خواستم بگم بیرادر من! جواد جان! ای کاش همه ناملایمت هایی که برای ما ایجاد شده مثل اینیکی بود. خودتو زیاد ناراحت نکن. ما پوست کلفت شدیم. 

در راستای موشک به خاک عراق شلیک کردن

من واقعا تعجب میکنم که چرا کسی به این موضوع نپرداخته. حکومت با چه مجوزی به خاک عراق موشک شلیک کرده؟ اونوقت از عربستان و اسراییل شکایت میکنند. واقعا که عجیبه!

خبرگزاری تسنیم

یک خبرگزاری هست به نام تسنیم که هر وقت قیمت سکه یه ذره میاد پایین چهار خط مینویسن که این نتیجه سیاست های دولت بوده و فلان و فلان. اما بعدش که سه روز بعد دوباره قیمت سکه میره بالا خیلی توضیح نمیدن نتیجه چی بوده. مثلا وقتی قیمت سکه دو میلیون و نهصد بود یه بار شد دو میلیون و هفتصد و همین مطالب رو نوشتن که این نتیجه سیاستهای دولت بوده که قیمت اومده پایین. البته اون موقع قیمت سکه یه بار حدودا دو برابر شده بود. بعدش که شد چهار میلیون و خورده ای. حالا هم بین چهار میلیون و هفتصد و چهار میلیون نوسان داره. در کل هم داره میره بالا. یعنی رفته بالا. اونم در مدت زمان کوتاهی. اینو گفتم که خیالتون راحت بشه جناب خبرگزاری تسنیم که چی؟ که یعنی دولت سیاست درستی کلا اگه داشت که از اول اینطوری نمیشد که حالا بخواد قیمتش رو با ساست های خودش کاهش بده. علت گرانی رو هم که حسن توضیح داد: "امید مردم نسبت به آینده کم شده!". یعنی به نظرم حسن برعکس توضیح داد. مثلا کسی نپرسیده بود که چرا امید مردم نسبت به آینده کم شده که حسن بگه گرانی و تورم! کسی پرسیده بود چرا قیمت ها اینهمه رفته بالا و حسن گفته بود چون امید مردم نسبت به آینده کم شده. اینم از افاضات دیگر حسن.

افاضات حسن

آقای روحانی در سخنرانی امروز خود آمریکا و اسرائیل را دشمنان اصلی ایران خواند و گفت: "ایران با جنگ اقتصادی، روانی و تبلیغاتی مواجه است، دولت در صف مقدم این جنگ است و کسی حق ندارد پشت دولت را خالی کند".


اول اینکه حسن توضیح بده در صف مقدم جنگ روانی و تبلیغاتی بجز پرچم آتیش زدن و دم شیر و افاضات سردار و سایرین چکار کرده اند؟ چقدر رفتارشان توجیه کننده ادعاهایشان است؟ 


دوم اینکه یعنی چی داداش که کسی حق ندارد پشت دولت را خالی کند؟ خب اومدیم و یکی دولت شما دلشو زده بود. ملت دنبال نون شب باشن یا پشت دولتو خالی نکنن؟ همچین صحبت میکنی انگار همه هم و غمت مردمن. همه میفهمن دروغ از سر و پای حرفهات میباره. لطف کن واسه ملت دیگه تعیین تکلیف نکن شما. ملت دلشون به دولت شما خوش نیست که پشت شما وایستن.

در راستای اجاره دادن منابع ایران

میگم منابع کشور رو که دارید اجاره میدید به خارجیا. خب تنب کوچک و بزرگ رو هم اجاره بدین به امارات که از تنشها کاسته بشه.

اعتراض

میگم جواد گفت مردم ما حق اعتراض دارند منم دارم چپ و راست توی این وبلاگ اعتراض میکنم. البته وبلاگ من خیلی آمار بازدید بالایی نداره و خیلی خطر جدی به حساب نمیاد اما تا حالا کسی به من گیر هم نداده. یا مثلا وبلاگمو نیومدن ببندن. یه پیشنهاد دارم به همه کسایی که اعتراض دارند. حداقل از این ساده ترین امکان استفاده کنید و اعتراضتون رو به صورت کاملا محافظه کارانه به هر روشی که دوست دارید مثلا مثل یک وبلاگ که دردسرش هم کمه بیان کنید. شاید تعدادمون زیاد بشه و صدامون به یه جایی برسه. خرج زیادی که نداره. فقط یه اتصال اینترنت میخود و یه لپ تاپ یا کامپیوتر. اونم که احتمالا دارید اگر احیانا اینو خونده باشید!

تحریک جنسی و خوش تیپی

اخیرا یک صحبت هایی شنیده میشه از مسوولین که مثلا بچه هایی که خوش تیپ باشند باعث تحریک جنسی میشه و عواقبش و یا خانومهایی که عطر بزنند و یا خوش تیپ باشند تقصیر خودشونه اگر دچار مشکل بشن. من یه سوالی دارم پس با این استدلال شما اگر کسی به علت اینکه فقیره و ماشین کس دیگر رو ببینه و بره دزدی کنه پس مقصر دزدی خودش نیست و اونیه که ماشین خوب داره. شما هم که ماشاالله همتون ماشین خوب دارید. حالا تکلیف چیه؟ یعنی دزدی اینجوری توجیه میشه؟ نباید آدم یه جوری بار بیاد که دزدی نکنه؟ یا مثلا یه جوری بار بیاد که در قبال تحریک جنسی خودشو کنترل کنه؟ یعنی تحریک جنسی رو که نمیشه جلوشو گرفت اما آدم جلوی خودشو که میتونه بگیره! حالا فرض کنیم تقصیر شما نیست که بعضیا نمیتونن در مقابل تحریک جنسی خودشونو کنترل کنن. ما باید اینجا بیاییم تقصیر رو بندازیم گردن کسی که خوش تیپه؟ با این استدلال شما آیا همه خلاف های بشری توجیه نمیشه؟

حسن و حرفهای جالبش

حسن تو مجلس یه حرف جالبی میزد. میگفت باید ببینیم چرا امید مردم به آینده کم شده. خو بیرادر من: جنسی که چند ماه پیش میخریدیم پنجاه تومن شده صد تومن. تو این وضعیت دیگه کی میتونه خونه بخره؟ خو بیرادر من حقوق مردم چقدر زیاد شده؟ ده دوازده درصد؟ خو بیرادر من معلومه امید به آینده کم میشه. حالا شما میخوای بیرادر من با تکیه به حول و قوه الهی و رهنمودهای رهبری و قوای سه گانه و نیروهای مسلح از این وضعیت عبور کنی؟ خو بیرادر من بچه مدرسه ای هم میفهمه داری چرند میگی! اینکه دیگه نیازی به تحلیل نداره. خواستم صرفا جواب بدم که چرا امید مردم به آینده کم شده همین! چون ندیدم کسی جواب داده باشه.

پروانه سلحشوری

بذارین خیلی رک و واضح بگم. یک سری آدم به پروانه سلحشوری و کسانی که از داخل حکومت انتقاد میکنند میگن سوپاپ اطمینان و چیزهایی از این قبیل. از اون آدمهایی که چنین تهمت هایی رو میزنن به شدت بیزارم و بدم میاد. آفرین به پروانه سلحشوری که در مقام یک نماینده حرف دل خیلی ها رو زد. حالا بگذریم که ممکنه ایشون اختلاف عقیده هایی با من داشته باشه اما همونطور که میبینید از نقطه نظر خودش خیلی خوب مشکلات رو بیان میکنه. 



گارانتی

تماس گرفتم با بخش گارانتی یک شرکتی و میگه من اطلاع ندارم به این شماره "تلگرام" کنید. خب اگه یه نفر فیلتر شکن نداشته باشه باید چکار کنه تو این مملکت؟ 

یعنی ما عقل نداریم!

داشتم پست های جدید بلاگ اسکای رو میخوندم و دیدم یک ابلهی گفته تحریمهای آمریکا موجب پوست اندازی اقتصاد ایران میشود. یعنی ما عقل نداریم. باید زور بالای سرمون باشه. خودمون نمیدونیم باید چه تحریم باشیم و چه نباشیم به اقتصادمون فکر کنیم. یعنی ما تا مجبور نباشیم کاری رو نمیکنیم. حالا بگذریم که تحریمهای آمریکا موجب پوست اندازی اقتصاد ما نخواهد شد! من فقط برام سواله که کی اینارو گذاشته سر کار تو مملکت؟ بالاخره تقصیر یک نفر هست یا نه؟

به قول یارو گفتنی

میگن پوشک نداریم ولی خب موشک که داریم! حالا نمیشه این روسیه غیر از موشک پوشک هم بهمون بده؟ یا مثلا میگن اینکه آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند یعنی چی؟ چرا پس هر مشکلی پیش میاد میندازین گردن آمریکا؟ مثلا ما پوشک نداریم تقصیر آمریکاس! یا مثلا میگن کالای ملی یعنی چی؟ ما از کدوم کالا حمایت کنیم؟ وقتی پوشک نداریم تولید کنیم پس حتما باید کهنه ببندیم فلان جای بچه که کالای ملیه؟ راستی کهنه تولید ملی داریم یا نداریم؟ یا مثلا دندونمون خراب شد باید با نخ ببندیم به دستگیره در بکشیم در حمایت از کالای ملی؟ حالا از همه این حرفها گذشته، فرض کنید ما قبول کنیم که کهنه ببندیم به ماتحت بچه و دندونمون رو هم با دستگیره در بکشیم. وقتی میگید ما پیشرفت کردیم بعد از انقلاب دقیقا منظورتون کدوم پیشرفته؟ پیشرفت در تولید موشک آیا؟ که اونم احتمالا گندش در میاد که از یه جای دیگه آوردین! بعد از همه این حرفها گذشته، انرژی هسته ای مال چی بود وقتی پوشک نداریم تولید کنیم؟ قضیه اون نیست که میگن آفتابه لگن هفت دست اما شام و نهار هیچی؟ 

کوتاه

سازمان عفو بین الملل نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران اظهار نگرانی کرد. جواد اما امیدوار است مشکلات سوریه حل شود!

جواد و آرزوهایش

محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه، روز دوشنبه سوم سپتامبر، به دمشق رفت تا از رژیم بشار اسد در حمله به ادلب، آخرین پایگاه مخالفان سوریه حمایت کند. خبرگزاری فارس گزارش داده که ظریف در بدو ورود به دمشق، درباره حمله به ادلب گفت: "باید تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و همه اقوام و گروه‌ها به عنوان یک مجموعه در سوریه روند بازسازی را شروع کنند و آوارگان به خانواده‌های خود بازگردند و باقیمانده تروریست‌ها در مناطق باقیمانده در ادلب پاک شوند و منطقه در اختیار مردم سوریه قرار گیرد."


پی نوشت: جواد اگر خواسته دیگری هم داره لطفا بگه که سریعتر شروع کنیم و گام مهمی در راستای پیشرفت سوریه برداریم.

دوشواریییییییی؟

ما در این مملکت بحران نداریم. من آرامم. قرصهایم را میخورم. کارهایم را میکنم. منتظر فاجعه ام. آنوقت قلمم را بدست خواهم گرفت و خواهم نوشت. چه روزی بهتر از روز فاجعه برای نوشتن؟ امروز با آقای مسنی صحبت میکردم. راننده تاکسی بود. اجاره خانه میداد. به من یک کاغذ نشان داد. روی آن سه راه خودش برای خوشبختی را نوشته بود. اولین: خوابیدن روی ریل قطار. دومین: پریدن پایین از چاه دویست متری. سومین: غرق کردن خود در دریا کنار کوسه ها. میگفت احتمالا راه سوم بهتر باشد. من به او پیشنهاد کردم قرصهای ضد افسردگی بخورد. رادیو میگفت قرصهای ضد افسردگی عوارض دارند اما چه عوارضی بدتر از این زندگی؟ زبانم را نمیتوانم بچرخانم وقتی کسی از بدبختی هایش میگوید. البته من میان اینهمه مشکلات آرامم. قرصهایم را میخورم. حالم خیلی خوب است. مطمئنم حالم از خیلی ها بهتر است. منتظر روز فاجعه ام. آنوقت قلمم را بدست خواهم گرفت و خواهم نوشت چون دیگر احتمالا آن روز کاری برای انجام دادن نمانده است. 

دانشگاه صنعتی شریف

دیروز از دانشگاه صنعتی شریف از بنده دعوت شده که به عنوان فارغ التحصیل از دانشگاه حمایت مالی کنم. واقعا که خنده داره. جا داره از مسوولین این دانشگاه سوال کنم شما چه فکری برای آینده من کرده بودید و یا چه تسهیلاتی در اختیار من گذاشته بودید که حالا توقع کمک مالی هم دارید؟ من واقعا متاسفم که از دانشگاه شریف فارغ التحصیل شدم و واقعا ترجیح میدادم از دانشگاه دیگه ای مدرک بگیرم. حداقل تا جایی که من میدونم سطح تدریس اساتید در دانشگاههایی مثل امیرکبیر خیلی بالاتر هست.

اظهار نظری تازه از جواد

گویا جواد اخیرا اظهار نظری کرده و گفته مخالفان دولت در فضای مجازی روبات هایی هستند که از عربستان و آمریکا پول میگیرند. جا داره به جواد یادآوری کنم که من نه از عربستان پول میگیرم و نه از آمریکا اما بسکه دولت شما مزخرف شده و به عبارت خودمونی ...یده که نمیتونم با شما مخالف نباشم. وقتی شماها میگویید ما در مملکت بحران نداریم همیشه پیش خودم فکر میکنم شما از چه قشری صحبت میکنید که بحران ندارند؟ نکنه آمار بالای طلاق و آمار پایین ازدواج و آمار بالای بیکاری یادتون رفته؟ یعنی استانداردهای جهانی رو که بیخیال. شما بر اساس استانداردهای اسلامی خودتون هم مملکت رو به شدت با ندانم کاری دچار بحران کرده اید. حتما میخواید بگید تقصیر داعشه و ما امنیت داریم! و هر وقت اینو میگید من احساس میکنم علاوه بر اینکه سپاه پاسداران چنبره زده بر اقتصاد مملکت برای انجام وظیفه خودش سر ملت منت هم میذاره! من که معتقد نیستم اگر ما نمیرفتیم سوریه بجنگیم مشکلی پیش میومد. یعنی همین آمریکا و فرانسه و انگلیس و روسیه و قدرتهای برتر نظامی دنیا که رفتند کافی بود. لازم نبود ما بریم اونجا ترقه در کنیم!

شهید

شهید راهش را انتخاب نکرده بود 

شهید زندگی اش را انتخاب کرده بود

شهید پای در راهی نهاده بود،

که انتهایش با خدا بود!

شهید در دامی اسیر شده بود

که قضا و قدر برایش نهاده بود

شهید تا لحظه آخر 

نتوانسته بود از این دام فرار کند

شهید اما ترسش را کنار گذاشته بود

و همیشه در راهی قدم میگذاشت 

که حق با تمام جلوه های قانع کننده اش به او مینمود

شهید در چنان راهی قدم گذاشته بود،

و شهید شده بود!

دسته صندلی

راستی یادم رفت تعریف کنم،

وسطهای شب بود،

که دسته صندلی هم روی پایم زد

دسته صندلی هم اما شکسته بود و

عجیب نبود اگر

روی پایم بزند!