اینقدر خندیدم، اینقدر خندیدم، که تیم ملی ما از تیم ملی آلمان ضعیفتر بود ولی چون آلمان قهرمان جام جهانی شده بود اکشالی نداشت، اما چیییی؟، آرجانتینم که نایب قهرمان شده بود تیم ملیو تو دور مقدماتی شکست داده بود!!!! البته چطوری؟ به سختی! با گل دقیقه نود مسی، از اون به بعد، دیگه رفتم یه پیرهن شماره ده مسی خریدم و با وجود اینکه طرفدار رئال مادریدم ولی مسی تو بارسلوناس با مسی به طور خیلی ویژه ای حال کردم

اما چی شد؟ اتلتیکو مادرید که مربیش آرجانتینی الاصل بود بارسلونارم شکست داد و یه جورایی دیگه دلست و حسابی اون راه راه آبیای تیم ملی آرجانتین قشنگ به تنم ماسید! تا باشن بازیکنای تیم ملی که دیگه زیادی شلوغ نکنن! تا باشن بازیکنای تیم ملی که دیگه نشتیاتو بذارن رو سرشون! نه اینکه فقط بخوان نشتیاتی به خودشون حال بدن! و چیییی؟ درویش تصادفیا همه از دم ضایع شد، به یه طرز فاجعه ای که خودش به قدری درویش تصادفی برنده شد که درویش تصادفیا دوبرابر ضایع شد! درویش تصادفیا اصرار اصرار که تو چون خودت اهمیت درویش تصادفیو فهمیدی باید به ما که از اول گفتیم بیشتر حال بدی! من چییی؟ نه داااسسسس! درویش تصادفی تو کف من نمیره. فک نکنم تو کف نیت دیازم بره! کانر مکگرگورم بهتره خودش مث بچه آدم از فاز درویش تصادفی بیاد بیرون و عین بچه آدم برگرده به یو اف سی که خیلی جاش تو یو اف سی خالیه! همهههه دیگه فهمیدن که چه دزد سر گردنه ای برنده شد کانر مکگرگور! عیال ملت اگه بهش گیر بده که دیر یا زود خودش میدونه چه بلایی به سرش میاد! اینم از باب رضایت الیزابت شاسکول! که چی؟ که چنان در من گم گشتم که دیگر پیدا نشوم!