وقتی میگه که ماشین مشتی ممدلی نه بوق داره نه صندلی یعنی چی؟ یعنی که علم لکن یم یکن نیست! یکنی علم نکن! وقتی میگه که؟ علم لکن یم یکن وقتی بدست بیاد خودبخود کن فیکن میشه، این به چه معنی هست؟ باز دوباره برمیگردیم به همون بحث اول که میگه؟ ماشین مشتی ممدلی نه بوق داره نه صندلی... میگیم امروز همه گوریل انگوری شدن... بخصوص متخصصین ما... همه و همه عاشق این شدن که گوریل انگوری بشن.... ولی بیگلی بیگلی چی؟ ولی بهتر نبود همه تسوکه و داداش کایکو بشن؟ ولی فوقش همه عشق کاراگاه گجت بودن... بعد باز میگه که؟ ماشین مشتی ممدلی نه بوق داره نه صندلی! بعد طرف میاد به من میگه مشتی ممدلی تویی نه من! چون من تونستم برینم تو حال تو... منم میگم خوب باشه ولی وقتی خودبخود علم لکن یم یکن بدست میاد... وقتی کن فیکن شد... اونوقت هست که خودت اهمیتشو میفهمی...