نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

فال حافظ

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
...
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود!
...
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظر بازی فراق افتاده بود!
...
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
...
نقش می بستم که گیرم گوشه ای زان چشم مست
طاقت صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
...
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله سه‌شنبه 15 فروردین 1402 ساعت 13:52 http://golneveshteshgh.blogsky.com

سلام خوش اومدی

عالیه حافظ

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.