نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

The Show Must Go On (Queen)

Empty spaces - what are we living for?
Abandoned places - I guess we know the score...
On and on!
Does anybody know what we are looking for?

Another hero - another mindless crime.
Behind the curtain, in the pantomime.
Hold the line!
Does anybody want to take it anymore?

The Show must go on!
The Show must go on!
Inside my heart is breaking,
My make-up may be flaking,
But my smile, still, stays on!

Whatever happens, I'll leave it all to chance.
Another heartache - another failed romance.
On and on!
Does anybody know what we are living for?

I guess I'm learning
I must be warmer now..
I'll soon be turning round the corner now.
Outside the dawn is breaking,
But inside in the dark I'm aching to be free!

The Show must go on!
The Show must go on! Yeah!
Ooh! Inside my heart is breaking!
My make-up may be flaking!
But my smile, still, stays on!
Yeah! Oh oh oh

My soul is painted like the wings of butterflies,
Fairy tales of yesterday, will grow but never die,
I can fly, my friends!

The Show must go on! Yeah!
The Show must go on!
I'll face it with a grin!
I'm never giving in!
On with the show!

I'll top the bill!
I'll overkill!
I have to find the will to carry on!
On with the,
On with the show!

The Show must go on.
Share lyrics
Songwriters: Roger Taylor, John Deacon, Brian May, Freddie Mercury
The Show Must Go On lyrics © Sony/ATV Music Publishing LLC

بام امامزاده

و من اینجا

تک و تنها

بر بام تمام امامزاده ها

و شرافت خون شهدا

و شگفت انگیزی ناتمام روزها

ایستاده ام

و صدایت میزنم....

لشکر پیاده نظام

لشکر پیاده نظامم دیگر از همه دنیا گذشته است.

سرخپوستها هم در متن حرکت قرار دارند

همین امروز و فرداست که به قطب شمال برسیم

همانوقتها باید خودم را برای یک خواب طولانی آماده کنم...

پند رودکی - هوشنگ خان ابتهاج معروف به سایه

گفتم اگر پدر نتوانست یا

نخواست
من
هموار کرد خواهم گیتی را
فرزند من به عجب جوانی تو این مگوی
من
خواستم ولی نتوانستم
تا خود چه خواهی و چه توانی

مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا دور رفت شب دوم

دیشب هم بارسلونا موفق شد در خانه خودش سه بر صفر لیورپول رو شکست بده تا انگلیس باز هم درس سخت تری از برگزیت گرفته باشه!!!

قرار ابدی

با خودم قرار گذاشته بودم

که دیگر شعر ننویسم

آخر شعرهایی 

که جایی چاپ نشوند

ارزش ریالی ندارند

حالا بماند

که شعرهای چاپ شده هم

جز دردسر مفرط چیزی نیستند

ارزش ریالی به درد شعر نمیخورد

این تصمیم سیاسی درستی نیست 

که شعر هایم را چاپ کنم

برای همین

با خودم قرار گذاشته بودم

که دیگر شعر ننویسم

هنوز به حد کافی چیزی به شما مربوط نمیشود

اکثر چیزها بیشتر به خودم مربوط هستند

شما هم از خواندن شعر های من لذت نخواهید برد!

پس همان بهتر که به قرار خودم

وفادار میماندم!

آزادی

دستهایمان را بریده اند

وقتی دست دراز کردیم

تا آن سیب قرمز را بچینیم

باغبان دستهایمان را برید

از باغ بیرونمان کرد

پاهایمان را بریده اند

وقتی خواستیم پا بگذاریم آنطرف خط

وقتی خواستیم نگندیم

گفتند شما محکومید به گندیدن

زبانمان را بریده اند

دهانمان را دوخته اند

گفتند همه جا نمیتوان حرف زد

هر چیزی را نمیتوان گفت

به هر چیزی نمیتوان خندید

خواستیم بپرسیم

پس کجا میتوان حرف زد

چه میتوان گفت

به چه چیزی میتواند خندید؟

یادمان افتاد که زبانمان را بریده اند

و دهانمان را دوخته اند

پس حرف نمیتوانیم بزنیم

دستهایمان را بریده اند

پس نمیتوانیم بنویسیم

همه اینها به کنار

من و تو یک لحظه سرمان را چرخاندیم

که همدیگر را ببینیم

از بی دستی و بی پایی و دهان دوختگی هم بدمان آمد

آنقدر بدمان آمد که چشمهایمان را بستیم

حالا چشم هم نداریم!
از پشت پرده های چشم هنوز

نور ضعیفی به اعصاب پشت چشم میرسد

همین امروز و فرداست که

یک پشم بند روی چشممان بگذارند

یا سطل زباله ای چیزی روی سرمان

که آن نور هم به اعصابمان نرسد

مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا دور رفت شب اول

امشب آژآکس (آمستردامشو غلیظ بگو) دوباره دست به شگفتی زد و منو بیشتر نگران کرد و تاتنهام رو در انگلیس یک بر صفر شکست داد. من ترجیح میدم در چنین وضعیتی به آرمین ون بیورن پناه ببرم. واقعا نگرانم!

Armin van Buuren – Take A Moment Lyrics

Leafs are falling on my window
Turning cold in fire with the wind they go
I lost my way where do I go now
This looks just like the road I came down

Take a moment to live
Take a moment to cry
Take a moment to love
And don't ask why

Moment to live
Moment to love

A steady hand can point me somewhere
I'm all the wiser for the many wrongs I've done
I've found some courage in my battles won

Never leads me far from where I'm meant to be

Take a moment to live
Take a moment to cry
Take a moment to love
And don't ask why

My heavy heart, it pulls me
And I know you will be there

Take a moment to live
Take a moment to cry
Take a moment to love
And don't ask why

Moment to live
Moment to love
Share lyrics

Songwriters: ARMIN VAN BUUREN, ARMIN J J D VAN BUUREN, BENNO DE GOEIJ, JOSH GABRIEL, MEREDITH CALL, MEREDITH EATON CALL

Take A Moment lyrics © Sony/ATV Music Publishing LLC, Peermusic Publishing

در آستان جانان

ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

وان گه برو که رستی از نیستی و هستی

...

گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو

هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

...

با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش

بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی

...

در مذهب طریقت خامی نشان کفر است

آری طریق دولت چالاکی است و چستی

...

تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی

یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی

...

در آستان جانان از آسمان میندیش

کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

...

خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد

سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی

...

صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز

ای کوته آستینان تا کی درازدستی

Sometimes!!!

She said, sometimes, you are asking yourself why, you feel you can't get by... You feel you are crawling on your knees....

جرم این است!!!

...

من اما، در دلِ کهسارِ رؤیاهای خود، جز انعکاسِ سردِ آهنگِ صبورِ این علف‌های بیابانی که می‌رویند و می‌پوسند و می‌خشکند و می‌ریزند، با چیزی ندارم گوش.

مرا گر خود نبود این بند، شاید بامدادی، هم‌چو یادی دور و لغزان، می‌گذشتم از ترازِ خاکِ سردِ پست…

 

جُرم این است!
جُرم این است!

Shivaree – Goodnight Moon Lyrics

There's a nail in the door
And there's glass on the lawn
Tacks on the floor
And the TV is on
And I always sleep with my guns when you're gone
There's a blade by the bed
And a phone in my hand
A dog on the floor
And some cash on the nightstand
When I'm all alone the dreaming stops
And I just can't stand
What should I do I'm just a little baby
What if the lights go out
And maybe and then the wind just starts to moan
Outside the door he followed me home
So goodnight moonI want the sun
If it's not here soon
I might be done
No it won't be too soon 'til I say goodnight moon
There's a shark in the pool
And a witch in the tree
A crazy old neighbor and he's been watching me
And there's footsteps loud and strong coming down the hall
Something's under the bed
Now it's out in the hedge
There's a big black crow sitting on my window ledge
And I hear something scratching through the wall
What should I do I'm just a little baby
What if the lights go out
And maybe I just hate to be all alone outside the door he followed me home
So goodnight moon
I want the sun
If it's not here soon
I might be done
No it won't be too soon 'til I say goodnight moon

Guitar solo

Well you are up so high
How can you save me?
When the dark comes here tonight
To take me up to my front walk and into the bed
Where it kisses my face
And eats my head

What should I do I'm just a little baby
What if the lights go out
And maybe and then the wind just starts to moan
Outside the door he followed me home
So goodnight moon
I want the sun
If it's not here soon
I might be done
No it won't be too soon 'til I say goodnight moon

Songwriters: AMBROSIA NICOLE PARSLEY, DUKE MCVINNIE

Goodnight Moon lyrics © Warner/Chappell Music, Inc., WORDS & MUSIC A DIV OF BIG DEAL MUSIC LLC

بخش انتهایی در آستانه از احمد شاملو

...

انسان 

دشواری ِ وظیفه است

دستان ِ بسته ام آزاد نبود تا هر چشم انداز را به جان در بر کشم

هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده

هر بدر ِ کامل و هر پگاه ِ دیگر

هر قله و هر درخت و هر انسان ِ دیگر را

رخصت ِ زیستن را دست بسته و دهان بسته گذشتم 

دست و دهان بسته گذشتیم

و منظر ِ جهان را

              تنها

              از رخنه یِ تنگ چشمی ِ حصار ِ شرارت دیدیم و 

                                                                 اکنون

آنک ِ در ِ کوتاه ِ بی کوبه در برابر و

آنک اشارت ِ دربان ِ منتظر

دالان ِ تنگی را که در نوشته ام

به وداع

        فرا پشت می نگرم

فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه بود

اما یگانه بود و هیچ کم نداشت

به جان منت پذیرم و حق گزارم ! 

چنین گفت بامداد ِ خسته

مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا شب دوم

خب امشب یک شب عجیب و غریبی بود. فکر کنم هنوز هم خیلی ها نفهمیدن بالاخره تاتنهام رفت بالا یا سیتی!‌ اما بازی خیلی عالی بود و به هر دو تیم تبریک میگم. تاتنهام پیروز شد و سون ترکوند!‌ در بازی دیگر هم که لیورپول موفق شد پورتو رو حذف کنه. با این حساب چهار تیم بارسلونا، تاتنهام، لیورپول و آژاکس موفق شدند به دور نیمه نهایی راه پیدا کنند که هر چهار تیم از آمادگی بسیار بالایی برخوردارند....

شهدا

در مورد شهدا هم که مثلا یعنی شهدای مورد علاقه من کیا هستن.... خب در درجه اول دایی هام! خیلی خوش اخلاق بودند و من یادمه که دایی خودم از جبهه میومد خونه ما و یه جور خوب خاصی بود و با من شطرنج بازی میکرد و همیشه میباخت.... میگفت توی جنگ آر پی جی میزده. آخرش هم موجی شده بود.... خلاصه خدا رحمتش کنه. اونیکی داییم هم که جور دیگری شهید شد. هنوز ماشین اسباب بازی هایی که برام کادو آورده بودن رو دارم. یه لودر و یه تانک. در مورد سایر شهدا. مثلا الان این شهید هسته ای به نظرم خیلی احترامش واجبه. چون بنده خدا داشته در کشور خودش کار هسته ای میکرده. حالا حتی اگر میخواسته بمب اتم بسازه! منطق بمب اتم هست که مشکل داره. این ایران نیست که از بمب اتم استفاده میکنه. من یه زمانی برای خدمت به کشورم میخواستم برم بمب اتم شم. یا یه خالی بند شیادی که پایه گذار دروغ ما بمب اتم ساخته ایم! که چی؟ که اصلا خالی ببندیم آقا ما بمب اتم داریم تو دنیا.... من یکی که پایه ام! حالا گذشته از شوخی، این شهید هسته ای واقعا احترامش برای همه به نظرم واجبه. در کنارش به دکتر چمران هم خیلی علاقه دارم. فیلم چ رو هم اگر ندیدید حتی از حاتمی کیا برید و ببینید. سایر شهدا رو هم توی اتوبانها زیاد زیارت میکنم و در خدمتشون هستیم.... حالا به نظرم زیر عکس شهید یه جمله ای چیزی هم از شهید نوشته بشه که ما صرفا به نام و چهره اونها بسنده نکنیم بهتر هست. مثلا لازم نیست کل در و دیوار رو پر عکس کنن!!! وسط اتوبان تو شمال.... آخه اون به چه دردی میخوره؟ مثلا وسط میدون بذارید هر چند وقت یکبار یک شهید و روی تابلوی دیجیتالی بذارید و ساختش خوب باشه.... یه جمله ای چیزی بگه و اینها... من کلا از این وضع اداره مملکت به طور کلی ناراضیم.... یعنی این به هر کی مربوط هست باید خیلی سریعتر توی این مملکت درست بشه. و گرنه این مملکت به قهقرا میره. رییس جمهور اگه نمیتونه خودم هستم! همونطور که قبلا هم به همه ثابت کردم.........

مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا شب اول

خب امشب بارسلونا با سه گل منچستر رو شکست داد تا انگلیس درس سختی از برگزیت گرفته باشه! البته انگلیسی ها وضعشون خیلی هم بد نیست و اونها حتما از بین منچستر سیتی و تاتنهام یک تیم رو در نیمه نهایی خواهند دید. لیورپول هم شانس خیلی خوبی داره و این میشه تقریبا دوتا تیم انگلیسی مگر اینکه معجزه ای رخ بده و پورتو بدجوری شکستشون بده.... که این رو فردا شب خواهیم دید.... فردا شب همچنین خواهیم دید که از بین منچستر سیتی و تاتنهام که نبرد دو اندیشه مختلف در فوتبال انگلیس هست به سود کدامیک تمام میشه.... امشب هم همونطور که گفتم بارسلونا از سد منچستر یونایتد گذشت ولی بازی دیگر به قدری دردناک و باورنکردنی بود که انگار هممون باید نگران معجزه های بیشتر باشیم.....آژاکس دو بر یک یوونتوس رو در ایتالیا شکست داد و این هم برای کریس خیلی دردناک بود و هم برای ایتالیایی ها.... اما آژاکس واقعا شگفتی ساز شد و بعد از حذف کردن رئال مادرید موفق شد یوونتوس رو هم حذف کنه.... این مسلما نشون میده که آژآکس یک تیم الکی نیست و منتظر بازی های دیگر این تیم هم باید بنشینیم....

Muse - Undisclosed Desires

I know you've suffered,
But I don't want you to hide,
It's cold and loveless,
I won't let you be denied

Soothing,
I'll make you feel pure,
Trust me,
You can be sure

I want to reconcile the violence in your heart
I want to recognize your beauty is not just a mask,
I want to exorcise the demons from your past,
I want to satisfy the undisclosed desires in your heart

You trick your lovers,
That you're wicked and divine,
You may be a sinner,
But your innocence is mine

Please me,
Show me how it's done,
Tease me,
You are the one

I want to reconcile the violence in your heart,
I want to recognize your beauty is not just a mask,
I want to exorcise the demons from your past,
I want to satisfy the undisclosed desires in your heart

Please me,
Show me how it's done,
Trust me,
You are the one

I want to reconcile the violence in your heart,
I want to recognize your beauty is not just a mask,
I want to exorcise the demons from your past,
I want to satisfy the undisclosed desires in your heart

Songwriters: MATT BELLAMY, MATTHEW JAMES BELLAMY

Undisclosed Desires lyrics © Warner/Chappell Music, Inc.


پنکه

امروز رفتیم یه تئاتری که تابحال تو تهران ندیده بودم. تئاتر مستقل یا یه همچین چیزی. اسم تئاتر بود "اجازه دارم جیغ بکشم؟!!" ولی به نظر من اصلا نیازی به جیغ کشیدن نبود. نمیدونم. من درست نفهمیدم که چرا آدمهای تئاتر با هم اونجوری رفتار میکردند. من اصلا تا بحال با کسی اونجوری رفتار نکردم. من اتفاقا رفتارم خیلی هم خوبه.... یه دختر تپله هم بود توی تئاتر که کلا همش مضطرب بود.... خب ما الان باید چه فکری بکنیم؟ چرا هیچی خوب نبود توی این تئاتره؟ این فکر میکنم شاید به قضیه مارسلاس والاس مربوط بود که زنشو فرستاده بود با وینسنت وگا بیرون. یا یه همچون چیزی. چون من کلا فاز دیگه ای از این به ذهنم نمیرسه. خو بیرادر من. شما به طور کلی به من توضیح بده کجا بودی که توی این فازها رفتی؟ اون چه فاز وحشتناکیه که توش رفتی؟ خب میگی کابوسه، قبول... اون یه کابوس بود.... ولی چرا خواننده تون اون گوشه زده بود تو فاز "مزون" و اینها. یعنی یه جورایی به یه چیزی انتقادهایی داشتید در این مملکت که اونطور که به نظر میاد در مورد قشر پولدار بود.... خب من بعید میدونم کسی که بیاد اون تئاتر رو ببینه جزو اون آدمها باشه.... پس ما حالا قراره با این تئاتر چکار بکنیم؟ بگیریم آدمهای اینجوری رو کتک بزنیم؟ بریم بشیم خودمون یکی لنگه خودشون یه کار دیگه بکنیم؟ خب دلتون نخواد... اما ما رفتیم همون کارو کردیم.... 

عادل فردوسی پور

فکر میکنم که بالاخره زندگی اون طعم تلخ خودش رو هم به فردوسی پور نشون داد و این خودش میتونه تجربه خوبی برای فردوسی پور باشه. برای عادل فردوسی پور هر کجا که هست آرزوی موفقیت دارم و میدونم با اینکه کار سختی در پیش رو خواهد داشت حتما موفق خواهد شد.

لیونل مسی

آهای لیونل مسی، ستاره پر آوازه فوتبال که فقط تو بارسلونا خوب بازی میکنی.... البته تو آرژانتین هم یه بار تا فینال رفتی اما خب حیف که نتونستی به مارادونا برسی. اگر چه از بعضی لحاظ هم از مارادونا خیلی بهتر بودی.... خیلی هم اونطوری که همه فکرشو میکنن خوش شانس نیستی... تو اینقدر توپی تو فوتبال که میشه حتی گفت تو حتی کاملا به حق خودت نرسیدی تو فوتبال... اما خداییش یکی یه بار میگفت باید به مسی گفت : "خب آخه مسی جان، عشق به فوتبال هم اگه بود دیگه بس بود، آخه چته که شیش تا شیش تا میزنی ...". خلاصه این از خاطرات یک طرفه من با مسی. چون متاسفانه در عین اینکه من با مسی کلی خاطره دارم، مسی اصلا با من خاطره نداره.... ای کاش میشد یک روزی برسه که هر دومون از هم خاطره داشته باشیم.... یه بار تو وبلاگ قبلیم نوشتم که دلم میخواد با مسی تک به تک فوتبال بازی کنم. هنوز هم میگم... من دلم میخواد با مسی تک به تک فوتبال بازی کنم.... اما کسی هنوز منو اونطور که باید تحویل نگرفته....

شیمیتزه

"تفاهم با هم در هیچ زبانی به اندازه زبان مادری سخت نیست." (کارل کراوس)


یک اوشامی شامی بود که در یک وزه شه شامی در نوک یک ووبا زندگی میکرد. شبی یک اووگورو آمد و به اوشامی شامی گفت: شیمی، نه تاج تورو میخوام نه عصات رو، شامیتزه تورو میخوام. اوشامی شامی خندید: «پس بگرد، د شیمیته دئه. اگر اینجا در وزه شه تو شامیتزه منو دیدی برش دار.» 

اووگورو مدتی طولانی تمام سوراخ سنبه وزه شه شامی را کاوید تا دست آخر یک وولاندا دید و پیروزمندانه فریاد زد: شیمی بیا پیداش کردم! اوشامی شامی گفت: « عین تسه زهه گوش دراز حسابی زرنگی. حالا که پیداش کردی پس مال توئه. »

اووگورو آواز خوانان و خنده کنان از ووبا آمد پایین:


- من یه شامیتزه دارم! ببین شیمیده، این شامیتزه دیگه تمام عمر مال منه. توی خیابان برخورد به یه وورو گوی پیر. 


اووگورو گفت: «ووف! عین تسه زهه حسابی خری! نمیبینی چیزی رو که توی بغلت گرفتی یه وولانداس؟»

اووگورو زیر نور ماه خوب نگاه کرد. متوجه اشتباهش شد و غمگین، مثل کسی که نام چیزها را فراموش کرده باشد. تسوکه شیمیته نوشیمه، راهش را گرفت و رفت!


پی نوشت: بخشی از کتاب کافه زیر دریا نوشته استفانو بننی روزنامه نگار ایتالیایی و به ترجمه رضا قیصریه



ونکوور

آهای ونکوور، ای شهر بارانی من! کجایی که دلم برایت تنگ است.... ای کلاه سربازی من... ای پیراهن چهارخانه... کجایید؟ نکند از من شکست خورده باشید!

"وی ال دی بی" حیا کن...

ای "وی ال دی بی" بی ادب، الان بهترین موقعه برای اینکه ازت یه انتقام سخت بگیرم.... لذتی هم که در انتقام هست در بخشش نیست... من مطمئنم!

بوکسور زن ایرانی

پیروزی بوکسور زن ایرانی، سرکار خانم "صدف خادم" رو به حریف خودش تبریک میگم. حریفش ظاهرا فرانسوی بوده.

خلافکارهای اصلی

خلافکارهای اصلی، قیافه های نادخ ندارن. وقت واسه خالی کردن دخل ندارن. تخته خیالشونو دوران سخت ندارن. رو صورت اخم ندارن. خلافکارهای اصلی نه شیش جیپ پاشونه نه سر کوچن. بیسیم باهاشونه و در خونن. تو شهر به هرکی پوزخند میزنن. همه اراذل جلوشون هله هولن....

رپ فارسی

ببینید! من زیاد اهل رپ فارسی نیستم! ولی همون آهنگ یه روز خوب میاد از هیچکس رو خیلی دوست دارم. نه به خاطر اینکه یه روز خوب اومده باشه. نه! به نظر من روزهایی که داریم میگذرانیم هموطنان زیادی هستند که دچار سیل و زلزله هستند. پس به این نمیشه گفت یه روز خوب! نظر شخصی خودم رو بخواید بدونید به نظر من هیچوقت یه روز خوب نمیاد! من خودم اون بیت از هوشنگ ابتهاج رو که میگه: "امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ... ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است" رو بیشتر میپسندم. اما من چرا از یه روز خوب میاد خوشم میاد؟ به نظر من آهنگ یه روز خوب میاد یه جورایی بار کنایی داره و داره به ما کنایه میزنه! مثلا میگه یه روز خوب میاد که ما همو نکشیم....

رهبر معظم انقلاب!

ببینید بین امام خمینی و رهبر معظم انقلاب من قطعا رهبر معظم انقلاب رو ترجیح میدم و دلایلم هم کاملا برای خودم محکم هست. اما این فقط مقایسه بین این دو تا بود. من مثلا از نیچه خیلی بیشتر خوشم میاد!!!

کانر مک گرگور

ببینید! من اگر شانس کانر مک گرگور رو توی زندگیم داشتم تا حالا جایزه نوبل گرفته بودم...

بزنم به تخته - عباس قادری

بزنم به تخته بزنم به تخته رنگ روت وا شده بزنم به تخته بزنم به تخته صورتت ماه شده اگه توی آینه اگه توی آینه یه نگاه می کردی چشاتو می دیدی چشاتو می دیدی رنگ دریا شده تو مثل همیشه به خودت میرسی منو با نگاهت سوی خود میکشی ...

Pantera – Cemetery Gates Lyrics

Reverend, reverend
Is this some conspiracy?
Crucified for no sins
An image beneath me

Lost within my plans for life
It all seems so unreal
I'm a man cut in half in this world
Left in my misery

The reverend, he turned to me
Without a tear in his eyes
It's nothing new for him to see
I didn't ask him why

I will remember
The love our souls had sworn to make
Now I watch the falling rain
All my mind can see now is your (face)

Well, I guess you took my youth
And gave it all away
Like the birth of a new found joy
This love would end in rage

And when she died
I couldn't cry
The pride within my soul

You left me incomplete
All alone as the memories now unfold

Believe the word
I will unlock my door
And pass the cemetery gates

Sometimes when I'm alone
I wonder aloud
If you're watching over me
Some place far abound

I must reverse my life
I can't live in the past
Let me set my soul free
Unto to me at last

Through all those complexed years
I thought I was alone
I didn't care to look around
And make this world my own

And when she died
I should've cried and spared myself some pain
You left me incomplete
All alone as the memories still remain

The way we were
The chance to save my soul
And my concern is now in vain

Believe the word
I will unlock my door
And pass the cemetery... Gates

(Solo)

The way we were
The chance to save my soul
And my concern is now in vain

Believe the word
I will unlock my door
And pass the cemetery gates
Gates
Gates


Songwriters: DARRELL LANCE ABBOTT, PHILIP ANSELMO, PHILIP HANSEN ANSELMO, REX BROWN, REX ROBERT BROWN, VINCENT PAUL ABBOTT
Cemetery Gates lyrics © Warner/Chappell Music, Inc.



Forgive me father for I have sinned,

Find me guilty for the life I feel within...

تبریک به لنگی ها

همچنین این برد شیرین رو به لنگی ها تبریک میگم. همچنین فراموش کرده بودم برد ذوب آهن رو تبریک بگم. کلا هفته خوبی بود و همه میتونن فعلا خوشحال باشن