آرشیو مطالب وبلاگ - نشتیات ذهن من...

راه را چاه می‌کنند و کاه را آه می‌کنند و بیهوده مزاح کرده و قاه قاه قاه میکنند،،،،، چهارشنبه 14 تیر 1402 11:02

دوشوارئییییییییی؟ شهررررردااااااارررررررر؟ چهارشنبه 14 تیر 1402 10:52

تاریخ کانادا چهارشنبه 14 تیر 1402 10:38

جووووون، صاحاب استودیویی که دوبلور نقش عمه هتی توش جای عمه هتی صحبت می‌کرد همیشه صف اول نماز جماعته، تو چرا غلط زیادی میکنی فکر میکنی سارا استنلی شدی؟ نکنه یادت رفته همه دوبلورا تو یه اتاق میشینن؟

چیپیچ وجود چهارشنبه 14 تیر 1402 08:35

اگه ناراحتی همه اینه که من چرا چیپیچ وجودمو کنار گذاشتم و یه آدم دیگه شدم، من حرفی ندارم، من چیپیچ وجود رو دیگه نمیتونم تحمل کنم، من از همه جا میرم،،،،

قضیه بیرانوند سه‌شنبه 13 تیر 1402 18:36

آقا ما دیروز لنگیا داشتن درد دل میکردن اتفاقی شنیدیم، نه اینکه فضول لنگیا باشیم یا فالگوش وایساده باشیم، نه آقا! من اصا اگه دنبال میکردم جریان این داستان‌های نقل و انتقالات رو خب قبلا در این مورد زودتر شنیده بودم. البته نه اینکه علاقه ام به اس اس کبیر از میان رفته باشه، کلا اخیرا بعد از ناکامی در قهرمانی انگیزه نداشتم...

این یه شعر نیست، این یه نوشته نیست، این یه فال حافظه،،،! دوشنبه 12 تیر 1402 09:34

ای پیک راستان خبر سرو ما بگو احوال گل به بلبل دستان سرا بگو ... بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان با این گدا حکایت آن پادشا بگو ... ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو ... دلها ز دام زلف چو بر خاک می‌فشاند بر آن غریب ما چه گذشت؟ ای صبا بگو ... هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست گو این سخن معاینه در چشم...

چیپس - دادلشان یکشنبه 11 تیر 1402 12:45

لکن خر منم ر یکشنبه 11 تیر 1402 12:30

پری گل به جمالت، پری شکر کلامت، پری چقده تو مااااهی، پری نمیری الهیییی،،،، یکشنبه 11 تیر 1402 12:09

ایستگاه زنوب سرقی چهارشنبه 7 تیر 1402 20:10

ایستگاه زنوب سرقی پسرک فقط سانزده سال دارد پسرک سه میتواند سه میتواند سه میتواند بکند؟ پسرک سه میتواند بکند با سانزده سالس؟

All nightmare long - Metallica چهارشنبه 7 تیر 1402 12:25

لکن مال خره ر سه‌شنبه 6 تیر 1402 08:40

من از این عشق - تتلو دوشنبه 5 تیر 1402 23:37

مرورگر شما بسیار قدیمی است و از پلیر انلاین پشتیبانی نمیکند. د انلود آهنگ

واسه بغض تلخ توی واژه ها،،،، واسه لکنت همه ترانه ها،،،، دوشنبه 5 تیر 1402 23:21

<

گروه دایره - تو دیدی جمعه 2 تیر 1402 22:11

>

لکن من خرم ر پنج‌شنبه 1 تیر 1402 23:01

لکن دانشگاه ام آی تی در حد پهن است، لکن خر درست فقط در استنفورد است ر پنج‌شنبه 1 تیر 1402 22:55

نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم،،،، بی تو اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم،،،، چهارشنبه 31 خرداد 1402 16:27

خوشامدگویی به جواد نکونام چهارشنبه 31 خرداد 1402 11:58

نشتیات بدینوسیله انتخاب شایسته جناب آقای جواد نکونام، پیشکسوت ارزنده استقلال و تیم ملی، بعنوان سرمربی جدید باشگاه محبوب خود استقلال (اس. اس.) را تبریک عرض نموده و برای ایشان آرزوی موفقیت روز افزون دارد،،،،

فرصت کوتاه چهارشنبه 31 خرداد 1402 11:52

گرچه فرصت در تمنای تو بس کوتاه بود، آنچه با من یار آمد، با دلم همراه بود، سالها دل کندم و پیر خراباتم کجا؟ من در این ویرانکده، دل با تو آوردم بجا!

این یه شعر نیست، این یه نوشته نیست، این یه فال حافظه،،،! چهارشنبه 31 خرداد 1402 11:50

سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود رونق میکده از درس و دعای ما بود نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود دفتر دانش ما جمله بشویید به می که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد و اندر آن دایره...

لکن این دهه هفتادی ها ر حفظ کنید ر چهارشنبه 31 خرداد 1402 02:17

آصف آریا - حال دلم چهارشنبه 3 خرداد 1402 01:27

One - Metallica چهارشنبه 3 خرداد 1402 01:25

خودتان میدانید شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:22

اکثر فصلها آرام میگذرند اکثرشان، خودتان میدانید فقط بهار است که گاهی آدمها را به عطسه می اندازد و یک سری چیزهای دیگر که خودتان میدانید مثل شکوفه ها و باقی چیزها که خودتان میدانید و فقط تابستان است که شور گرما را در می آورد و بهانه را میدهد به دست همه تا، شما خودتان میدانید و فقط پاییز صدای شرشر باران و خش خش برگهاست و...

خودبخود شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:22

خودم را تبدیل میکنم از خودم به خودم شعر مینویسم از خودم به خودم تبدیل میکنم وقتی مادرم نیست تا مرا بزرگ کند زندگی جریان دارد جایی برون از خانه با جنبش خزنده ای در کوچه ها و بازارها روی بام خانه ها و حرکت رودخانه ها میان گلهای صورتی خمیده در باد توی جیب نگهبانهای بانکها زیر کفش سربازها روی صندلی دیکتاتورها و خداها میان...

ملاقات خدا شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:21

باور میکنی اگر بگویم... دیشب خدا را دیدم که اول به جا نیاوردم بعد که آوردم خواستم بگویم: ... آها! من شما را زیاد قبلا دیده... ... ... که رفته بود!

خیال شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:21

راز دل سبزه ها را نپرس عمری به کسی نگفته اند خیال کن راز دلشان مهم است نگاهشان که میکنی لبخند بزن خدا هم دلش توی دل سبزه ها از دل سبزه ها نازکتر است راز دلش را زیاد نپرس، قهرش میگیرد لبخند بزن، خیال کن راز دلش خیلی مهم است!

حرفهایم شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:21

حرفهایم روی هم گاه انبار میشوند آنقدر که دیگر از گلویم رد نمیشوند جایی میمانند میان ذهن و فراموشی میان بیداری و خواب هرچه تلاش میکنم نه فریاد میشوند نه میل فریاد شدن دارند نه میل آن دارم که گلویم را با فریاد بیازارم حرفهایم مانده اند جایی شاید به آن امید که روزی فراموش شوند حیف که نه نای فریاد دارم نه توان فراموشی گاه...

فرار شنبه 16 اردیبهشت 1402 04:20

چندخطی گاهی مشتاقانه فرار میکنند به هیچ های هیچ نبودهای نبود یکی نبود یکی نبود هیچکس نبود خیال های خیالی فرصتی برای خنده دیگران فرصتی برای نبودن هیچ هیچ نبود نبود چند خطی گاهی فرار میکنند برای هیچ

نشتیات ذهن من...

نشتیات ذهن من...

درباره من

عناوین یادداشت‌ها

نشتیات ذهن من...

درباره من

جدیدترین یادداشت‌ها

بایگانی

جستجو

عناوین یادداشت‌ها