دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هر کی باهاش کار داره
دلش خبردار داره!
همین آدمهایی که قبل از انتخابات رای مردم را باعث مشروعیت نظام میدانند و بعد از انتخابات آن را تلویحا بی ارزش یا کم ارزش قلمداد میکنند. همین آدمها هستند که باید از صحنه روزگار برای همیشه پاک شوند!
4 تا زن رفتن تو استادیوم والیبال تماشا کردن دیگه! این چه علم شنگه ایه به پا کردی باز؟
اهمیت رای مردم اصولا چیزیه که فقط قبل از انتخابات درباره اش صحبت میشه. این در حالی هست که بعد از انتخابات رای مردم معنی خودشو از دست میده و هر کسی وقتی میگه "مردم" اصولا منظورش همون چیزیه که خودش دلش میخواد و منظور از "مردم" دیگه مشخص نیست چه کسی هست! حالا حکایت مملکت ماس که کم کم داریم میفهمیم اهمیت رای مون همون دو سه هفته ای بیشتر نیست انگار!
آقای محسنی اژه ای هم گفته که از اونجا که شورای عالی امنیت ملی دستور حصر رو داده لذا قوه قضاییه به پرونده این عده آدمهای دیکتاتوری که حصر خانگی شده اند و با دست زدن به اقدامات پوپولیستی سعی در بر هم زدن امنیت ملی داشته اند رو بهش دخول نکرده و در کل به دولت هم گفته که دولت در اون زمینه تصمیم گیرنده نیست. حالا جا داره سوال کنیم که چه نوع اقدامات دیکتاتوری و پوپولیستی از اون عده سر زده بوده؟ یا اصلا معنی دیکتاتوری و پوپولیستی چیه؟
واقعا به نظر شما پلیس ایتالیا چشه که این خانومی رو که خواسته بوده زنا رو راه بدن تو استادیوم بیرون کرده به زور؟ من به نظرم پلیس ایتالیا احمقه که اون کارو کرده. به همین دلیل همه هموطنان عزیز جا داره توجه کنند که حماقت مخصوص ایرانیها نیست و اروپاییها و آمریکایی ها و کانادایی ها و سایرین نیز از حماقت "بی بهره" نیستند!
دولت و مطهری به شاخ و شونه کشیدن رییس قوه قضاییه اعتراض کردند. مطهری گفته است که حالا دیره برای اینکه بخوان حتی محاکمه بشوند! چون 7 سال در حبس خانگی بوده اند که بدتر از مجازات حبس است. در این میان محمود احمدی نجاد هم گویا شماره حساب اعلام کرده که طرفدارانش بهش کمک کنند. به نظر شخص من که اگر این حصر خانگی برداشته بشه موجب خشنودی بسیاری از هموطنان خواهد شد.
عجب شاخ و شونه ای کشید رییس قوه قضاییه!!!! با گزارش لحظه به لحظه مسئله حصر در خدمتتان هستیم!
من نمیدونم چطوره که کسی در انتخابات از تریبون رسمی شبهه وارد میکنه و جریمه نمیشه! البته نه اینکه نظر شخص من این باشه که باید جریمه شه اما چطوره که برخوردها در مورد اشخاص مختلف یکسان نیست؟
دلم نمیخواد زیاده از حد به تتلو توجه کنم اما جا داره بعد از اینهمه سر و صدا در اینباره یکبار هم حرفهای کامل تتلو رو بشنوید و خودتون قضاوت کنید. نه به عنوان تتلو، بلکه به عنوان یکی از حامیان آقای رییسی که مورد علاقه ویژه ایشون هم هست چون ایشون با تتلو هم دیدار کرده و هم صحبت کرده و هم کلی تتلو رو تحسین کرده! خب صحبتهای کامل تتلو رو میتونید از اینجا بشنوید: http://www.aparat.com/v/B8xOh . جدای از همه پاسخهایی که به تتلو خواهم داد، جا داره به یک نکته پاسخ ویژه بدم و اون به این دلیل هست که از خیلی هواداران احمدی نژاد و رییسی شنیده ام و اون پاسخ به همه درباره سلاح هسته ای هست. هواداران این دوستان از یک طرف نگران مستضعفین و یخچالشون هستند و از طرف دیگر نگران اینکه ما سلاح هسته ای نداریم! اولا به نظر نمیاد که در کشوری مثل ایران این دو نگرانی خیلی همسو باشند و از طرف دیگر خیلی به نظر نمیاید که سلاح هسته ای مایه خوشبختی کشوری شده باشد. نگاهی به همه کشورهایی که سلاح هسته ای دارند بکنید. آیا همه آنها بیشتر از سایر کشورهای دنیا امنیت خودشان را به خطر نیانداخته اند؟ آیا همه آن کشورها اسیر فقر و نا امنی و مشکلات تروریستی و هفتیر کشی نیستند؟ پس باید از دولت حسن تشکر کرد که مسیر برنامه هسته ای را از مسیر غیر معقول آن به سمتی معقول هدایت کرد. فقط جا داره بگم با اینهمه علاقه ای که من در این دوران انتخابات به سلاح هسته ای دیدم، عجیب هم نیست که آژانس به برنامه هسته ای ایران گیر میداده!!!! در ادامه باز بیشتر به ادعاهای تتلو در این زمینه پاسخ خواهم داد. و اما در ادامه ...
-------
آقای تتلو اگر شما رفتی زندان تا یاد بگیری قاشق چنگالتو باید خودت بشوری من خیلی وقته که قاشق چنگالمو خودم میشورم...
-------
آقای تتلو شما اگر دوست داری از حجاب و دینت دفاع کن و لی با این اوصاف همه فهمیدند که "جیگیلی" همسر شماست و شما جلوی همه به همسرت گفته ای جیگیلی که از رفتار ائمه و انبیا به دور است...
-------
کسی نفهمید منظور شما از "بچه ها" کیه وقتی شما گفتید: بچه ها دوست دارم مصلی را بترکانید تا همه بفهمند ما پیج اینستا نیستیم! اما مخاطب شما یا بچه های پیج اینساگرام شماست که در اینصورت شما خود دچار تناقض شده اید یا کس دیگر که در آنصورت شما باید واضحتر صحبت کنید. ضمنا بعید میدانم مشکل امنیتی خاصی برای تردد شما در سطح شهر وجود داشته باشد. همانطور که شما گردن کلفتید و یک چک زیر گوش هرکه بی ادبی کرده است مینوازید پس امنیت خودتان را هم خودتان میتوانید تامین کنید.
-------
آقای تتلو بی ادبی اگر کار بدی است پس نگو کسی اگر به من بی ادبی کند بی ادبی میبیند! توصیه های انبیا آنصورت نبوده است عزیز من!!!! حالا بگذریم که من اونقدرها هم با بی ادبی مشکلی ندارم
-------
اونایی که تورو میشناسن و آدمن وقتی تو یه چیزی میگی دلیلی نداره که نتونن حرف دیگه بزنن....
-------
داداش تو که اینقدر قوی میزنی زیر گوش همه دیگه چرا مشکل امنیتی داری....
-------
داداش هر کاری میکنی بکن اما لااقل به زندان رفتنت افتخار نکن....
-------
داداش اینکه کی کیو کشته به من میگن ربطی نداره اما یه موردش که باعث محاکمه قاضی مرتضوی شد رو همه میدونن....
-------
داداش من دیدی تا حالا به تو یا به نظرت توهین بکنم؟ نههههه! فقط دارم روی صحبت های خودت کامنت میدم....
-------
در ضمن این وسط بذار یه چیزی رو هم به آقای علم الهدی بگم که چطوره شما با موسیقی سنتی مشکل دارید و بهش میگید عیاشی اما آقای رییسی به تتلو نگاه ویژه دارند. اینطوری شائبه این پیش میاد که شما با کسی که سرش به تنش بیرزه مشکل دارید. (با عرض معذرت داداش)
-------
داداش درسته که شوت تو تیرک رو مغزه... با این یه حرفت موافقم...
-------
همانطور که کاندیدای نظام همه هستند و کسی که کشف حجاب کند و هم رای بدهد در رفتارش تناقض دارد اما تناقض که چیز عجیبی نیست!!!! شما خودت در حرفهات کلی تناقض داری. به عنوان مثال رهبری خودش گفته که سلاح هسته ای در اسلام مجاز نیست....
-------
در ادامه داداش اینو به خاطر داشته باش که سلاح هسته ای آنتی بیوتیک نیست که بزنی به تن ضد باکتریا! سلاح هسته ای خود باکتریاس!!!!
-------
اگه تمام حرفت اون بود که تفرقه چیز بدیه خب حرف خوبیه اما بعید میدونم غیر از آقای رییسی شما رو کسی قاطی جماعت دیگری از اون جناح دیده باشه.... یا شاید شما نمیدونی اون جناح چه فرمیه. اگه نمیدونی بیا خودم روشنت کنم!
-------
جلوگیری از تولید سلاح هسته ای عدم آگاهی نیست!
-------
عراق سلاح شیمیایی هم داشت و علیه خود ما استفاده کرد اما ضامن خوشبختی اش نشد.... پس چیزی برای فهمیدن در حرفهای شما وجود ندارد. حضرت محمد چه ربطی به بمب اتم داره؟ شما خودتو مبلغ اسلام میدونی. به همه میگی بزدل بعد میگی به هم فحش ندید. این یه وضعی شد وسط صحبتهای شما که من نفهمیدم چی به چی شد!
-------
آقای رییسی شما وقت بهتر گیر نیاوردی غیر از انتخابات برای صحبت کردن با تتلو؟ نه واقعا!
-------
اون حرف خوبیه که امام رضا مال همه ایرانه اما مرامی اون ویدئو رو دیگه درست نکن چون نه تو بادیگارد داری و نه ویدئو جالبی از آب در میاد....
-------
آقای رییسی یه حالی داد به تتلو که نشانه توجه ویژه ایشان به تتلو هست. جا داره با شنیدن کامل صحبتهای تتلو ایشان تجدید نظر کنند!
-------
من فقط از یک چیز نگرانم و اون نوع نگاه این روحانیت به جامعه هست! یعنی من واقعا حس میکنم که روحانیت تتلو رو نماینده بخشی از مردم ایران میدونند که احتمالا خیلیها با من هم عقیده اند که اونطور نیست.... تتلو نمیتونه نماینده خوبی برای مردم ایران باشه.
داشتم صفحه هوشنگ ابتهاج رو نگاه میکردم و گویا هوشنگ هم به حسن رای داده. البته طبیعی هست که با توجه به حمایت رییسی از تتلو و حمایت حسن از شجریان، هوشنگ به حسن رای بده!
جمعبندی من درباره انتخابات اینه که علاقه مندان به جریان روشنفکری در ایران بهتره به حسن رای بدن که یه وقت رییسی رییس جمهور نشه! چون رییس جمهوری رییسی همانا و بازگشت به خاطرات تلخ تر گذشته همانا!
از اونور خیابون سیگارمو گذاشته بودم رو لبم که روشن کنم و چون هم باد میومد هم باید از خیابون رد میشدم روشن نکرده بودم. از خیابون همونطوری سیگار خاموش به دهن رد شدم. اونور خیابون که رسیدم یه آقایی خیلی خیرخواهانه اومد جلو سیگارشو آورد جلو گفت باد میاد! بیا با این روشن کن. گفتم نه دستت درد نکنه با فندک روشن میکنم. اینم خلاصه از جالبترین بخشهای تعامل امروز من با مردم ناشناس!
من از کیم حمایت میکنم. البته ایشون هم در این مدتی که به صندلی قدرت تکیه زده یه کارایی کرده. یکی اینکه چندتا آزمایش هسته ای انجام داد. یکی اینکه موشکهای خودشو ارتقا داد و آزمایش کرد که بابت این دوتا تا حالا فقط یکمی گویا در مرز کره جنوبی بگی نگی یکمی زمین تکون خورد و یه حالت مشکوک به زلزله رخ داد که البته خون از دماغ کسی هم نیومد. البته کیم عموی خودش رو هم اعدام کرده و مشکوک به قتل برادر ناتنی خودش هم هست. عموی خودشو که به نظر من احتمالا درست اعدام کرده چون بعیده از اینگونه اشتباهات بچگانه تو حزب کیم سر بزنه. عامل قتل برادر ناتنی خودش بودن هم که هنوز ثابت نشده. پس تابحال کیم کارنامه قابل قبولی از خودش بجای گذاشته. من ترجیح میدم در این وضعیت هرکی هرکی به حمایتهای همه جانبه خودم از کیم ادامه بدم!
مدت نسبتا طولانی میشه که جمهوری اسلامی و روسیه به هم اعلام دوستی کرده اند. جمهوری اسلامی و روسیه هر دو از بشار اسد حمایت کرده اند. ترامپ علیه جمهوری اسلامی موضع گیری کرده. ترامپ حتی قبل از ریاست جمهوری خود به روسیه ابراز علاقه کرده. بشار اسد برای بار سوم از سلاح شیمیایی استفاده کرده. بشار اسد دو دسته مخالف داره. یک دسته داعش و یک دسته شورشیان سوری. شورشیان سوری در دوره ای توسط آمریکا و ترکیه آموزش دیده و حمایت میشدند تا علیه داعش بجنگند. الان داعش هنوز از بین نرفته اما ضعیفتر شده. هر از چندگاهی یک انفجاری در جایی از اروپا رخ میده و داعش مسوولیتشو برعهده میگیره. بسکه اروپایی عضو داعش شده! ترامپ که به روسیه اعلام نزدیکی میکرد پا رو قلب روسیه گذاشته و به بشار اسد حمله موشکی کرده. اونهم به علت استفاده از سلاح شیمیایی. اما خب اینهمه طرفداری جمهوری اسلامی از بشار اسد که کلی هم تلفات برای ایران در سوریه بجا گذاشته به خاطر چیه؟ تا بحال واضح ترین پاسخی که شنیده ایم این بوده که سوریه در جریان جنگ تحمیلی از ایران حمایت کرده بوده. یعنی حمایتهای پدر بشار اسد. این قضیه بین سوریه و ایران و روسیه و آمریکا تمام نمیشه و کشورهای دیگری هم در این جریان دخیل هستند. از جمله ترکیه و عراق. ترکیه که به نظر میرسه هر چی آمریکا بگه همونه اما همین ترکیه در کمتر از دو سال گذشته چندین بار علیه چندین جا موضع گیری کرده. ترکیه یکبار علیه آمریکا موضع گیری کرد که انگار قضیه بعدش حل و فصل شد. ترکیه یکبار هواپیمای روسیه رو که در مرز ترکیه ویراژ میداد مورد هدف قرار داد، کاری که حتی آمریکا هم جرات نکرده بود انجام بده. ترکیه در حال حاضر به شدت با بعضی کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا کشمکش داره. ترکیه چندین بار علیه جمهوری اسلامی هم موضع گیری کرده بود که باعث دعوت سفیرش به وزارت خارجه شد. ترکیه سر یک مسائلی هم با عراق مشکل داره. خب از مشکلات ترکیه با همه جا که بگذریم میرسیم به بشار اسد. واقعا بی لیاقت، واقعا بی مسوولیت، واقعا وحشی، واقعا بیشعور، واقعا خودخواه، واقعا معلومه عمده دردسر تو منطقه زیر سر کیه. زیر سر بشار اسد. در چنین شرایطی ترامپ خوب حمله کرده واقعا. دیگه وسط دعوا سلاح شیمیایی خیرات کردن چیه؟ دیگه چی واسه مردم سوریه باقی مونده که بخوان سرنوشت خودشونو تعیین کنن. بابا کوتاه بیاین. البته سخنگوی وزارت خارجه ایران هم دیروز پریروز این حمله شیمیایی رو فارق از اینکه مسوولینش چه کسانی هستند محکوم کرد. البته مگه غیر از اینه که مسوول این حمله در رسانه های داخلی نمیتونه بشار اسد باشه. خب جا داره بشینیم فعلا باقی سریالو نگاه کنیم ببینیم آیا رسانه های داخلی در ادامه چه روشی رو در پیش میگیرند. 1) ممکنه حمله شیمیایی رو فراموش کنند و به محکوم کردن حمله ترامپ به سوریه بپردازند که خب خیلی از همه سناریوها محتملتر به نظر میاد. به این ترتیب حمله شیمیایی خودبخود فراموش میشه! 2) ممکنه به زودی مشخص بشه که حمله شیمیایی کار داعش بوده و نه بشار اسد که در اونصورت ترامپ باید به خاطر حمله بیخودکی به بشار اسد محکوم بشه اما چون اونا ابرقدرت بی مسوولیتن اون اتفاق نمیفته. 3) معلوم شه ارتش بشار اسد مسوول حمله شیمیایی بوده که در اونصورت سانسور خبری صورت بگیره. بابا مگه الکیه ما به خاطر بشار اسد شهید دادیم. البته جا داره در اینجا یه اتفاق دیگه ای رو هم که چندین ماه پیش افتاد از یاد نبرم و اون مذاکرات صلح سوریه هست. در جریان این مذاکرات وزرای خارجه آمریکا، روسیه، انگلیس و چند کشور دیگر (وزیر خارجه ایرانو هم زورکی بردند) جلساتی برگزار کردند که طی اون قرار شد تو سوریه آتش بس بشه! یه هفته بعدش یکی به ارتش سوریه حمله کرد به طور اتفاقی. بعد روسیه زد زیر همه چی و چار موتوره شروع کرد به قسمت شرقی شهر حلب حمله کرد. بعدش یه جاهایی از داعش خالی شد و بعدش به احتمال قریب به یقین بشار اسد برای بار سوم به بچه های بی گناه حمله شیمیایی کرد. چه لزومی در این حمله شیمیایی بود؟ جا نداره روسیه و ایران بیشتر فکر کنند که اگر مسوول این حمله ها بشار اسد بوده باشه باید دست از حمایت خودشون از بشار اسد سریعتر بردارند؟ اما اصلا چطوری قراره معلوم بشه مسوول این حمله ها چه کسانی بوده اند؟ اگر این بار سومه که حمله شیمیایی شده و مسوول این حمله ها بشار اسد هست چطور تابحال کسی بهش چیزی نگفته؟ اگر مسوول این حمله ها داعش هست، داعش با اون در پیتیش دیگه سلاح شیمیایی از کجا آورده؟ اینه که خیلی واضح و شفاف مشخص میکنه که چی؟ که یکجای سیاست این دنیا داره به شدت میلنگه!
همینجا از رامین رضاییان درخواست میکنیم که ناز کردن رو کنار بذاره و به تیم محبوب پایتخت یعنی استقلال بپیونده که میتونه در نوع خود نقل و انتقال بسیار بجایی هم برای ایشون و هم برای استقلال و هم برای فوتبال مملکت باشه.
دنیا جای ساده ای نیست. یعنی اگر کسی سهل انگاری کند و دنیا را جای اعجاب انگیزی به حساب نیاورد یک جای تفکرش به شدت ایراد دارد. از خودمان و بدنمان و دی ان ای که بگذریم و فرض کنیم این زندگی همانطور که به ما داده شده است حق زیستنش را بدون فکر کردن به آن داریم، میرسیم به چیزهایی که با آنها در ارتباطیم. به عنوان مثال همین اینتزنت! یا خیلی از تجهیزات، علوم و داروهایی که اگر بگردید شخص خاصی را پیدا نمیکنید که بتوان به طور صد درصد حق اکتشاف و یا اختراعشان را به او داد. همیشه البته افرادی بوده اند مثل ابو علی سینا که اکتشافات زیادی انجام داده اند اما همان نابغه های عصر خودشان را هم اگر بنگری در قیاس با نوابغ اعصار بعدی اختراعات و اکتشافاتشان به مراتب از درجه اعجاب انگیزی کمتری برخوردار بوده است. ساده نبودن دنیا به جایی میرسد که اکنون هیچ شخص خاصی را نمیتوانی پیدا کنی که از همه جوانب و زوایای جامعه بشری سر در بیاورد. شاید در گذشته اینگونه نبوده باشد اما حالا حتی زیر شاخه ای از زیر شاخه ای از علوم را نیز نمیتوان پیدا کرد که شخص خاصی به همه جوانب آن اشراف داشته باشد و یا حتی همه سر فصل های آن را حفظ باشد. از علوم که بگذریم، همه عالمان را که بررسی کنیم هیچیک از آنها را نمیتوانید پیدا کنید که به تمامی زوایای تکنولوژی های مربوط به رشته تخصصی خودشان اشراف داشته باشند. به تکنولوژی که برسیم و هر تکنولوژی را که مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که در هر پروژه بعضا هزاران نفر دخیل هستند و هیچیک از این هزاران نفر را نمیتوانی پیدا کنی که به تمامی زوایای تکنولوژی تولید شده توسط گروه خودش هم اشراف داشته باشد. همه این حرفها به این معنی که جامعه بشری امروزه به جایی رسیده است که نمیتوان نسبت به دنیای پیرامون احساس کوچک بودن نکرد. شاید هزار سال پیش هم آدمها چنین احساساتی را داشته اند مثلا خیلی از بناهایی که هزاران سال پیش ساخته شده اند و با تکنولوژی ناقص آن زمان بناهای عظیم و سقف داری بوده اند به نوعی برای خود نماد و سمبل عظمت یک امپراطوری را بوده اند. اما آیا یک بنای عظیم مسقف میتواند نماد خوبی برای عظمت یک امپراطوری باشد؟ آیا در مواجهه با همه اینها بهترین حرفی که میتوان گفت همان نیست که " تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همین که نادانم؟ " بدیهتا کسانی که به خاطر بناهای عظیم الجثه امپراطوری خود باد به گلو می انداختند تفاوتی ندارند با کسانی که به بهانه های واهی دیگری من جمله سلاح های پیشرفته ارتش خود باد به گلو می انداختند و تفاوتی ندارند با کسانی که به خاطر سیستم عامل پیشرفته شرکت خود باد به گلو بیندازند!!! البته همواره جنبش هایی نیز بر خلاف این باد به گلو اندازیها در دنیا وجود دارند که خود نه تنها از عجایب روزگار هستند بلکه به ما یادآوری میکنند با وجود سنگینی خواب عمیقی که بر جامعه امروزی تحمیل شده است هنوز انسانهای بیداری نیز زندگی میکنند. انسانهای بیداری که چه بسا در قبال بیداری خود درآمد نیز کسب میکنند اما مگر چه ایرادی دارد؟ همه به نوعی به کسب درآمد محتاجند. راه خیلی دوری نمیخواهم بروم. بگذارید از "جنبش متن باز" در زمینه برنامه نویسی کامپیوتری که بیشتر آشنایی دارم مثال بزنم. همه اینها ما را به دریچه ای دیگر رهنمون میسازد. دریچه ای از زندگی به نام علوم انسانی که خود از دیدگاه گسترده بشر پنهان نمانده است. به نظر شما چه فرهنگ روزمره ای را میتوان اتخاذ کرد تا در مواجهه با پیچیدگیهای دنیای امروز خطاهای کمتری را مرتکب شد؟ بدیهتا خطا اجتناب ناپذیر است. همانطور که چشم ما نقطه کور دارد، مغز ما نیز نقطه کور دارد. خیلی از باورهای عامه را نمیتوان آنطور که دلمان میخواهد در همه زمینه ها عمومیت بخشید. همانطور که برای پدر و مادرهای ماها در مواجهه با اینترنت و کامپیوتر چیزهایی در نهایت روزمره میشود و چیزهایی نیز وجود دارند که آنها هرگز نخواهند توانست به آن راهی پیدا کنند. اما آیا ما که توانسته ایم به بسیاری زوایای پنهان از اینترنت و کامپیوتر در مقایسه با پداران و مادران خود دست پیدا کنیم خیلی هنر کرده ایم؟ آیا پدران ما بیشتر هنر نکرده اند که در آویزان کردن پرده از دیوار و سقف هنوز نسبت به ما توانایی کاملتری دارند؟
پیش پای شما توی تاکسی داشتم میومدم خونه که یک جوونی پشت فرمون داشت برام شرایط زندگیشو تعریف میکرد. من با کسی شوخی ندارم. من اگر در شرایط زندگی اون بودم تا حالا یا معتاد شده بودم یا خودکشی کرده بودم اما خب. اون هم زن و بچه داشت هم وضعش خوب نبود من هم تنها کاری که از دستم براش بر میومد این بود که باقی پولمو نگیرم. دلم میخواست یه سوالی بپرسم از هر ... ای که داره این مملکتو میچرخونه که مسلما من نیستم. یه آدمی مثل اون که یکسال تمام کشاورزی میکنه و در نهایت کل محصولشو ده میلیون تومان میخرن که خرج زندگیش هم در نمیاد و از کشاورزی زده میشه میاد تهران مسافرکشی شب تو ماشین میخوابه تا خرج زن و بچه اش رو بده، کجای کارش تو زندگی اشتباه بوده؟ چرا همچین آدمی نباید بتونه حداقل زندگی خودشو تامین کنه؟ جدی دارم میپرسم ها. خیلی هم جدی! جا داره حسن به خوبی گوش کنه که من اگه از این به بعد دیگه کلا رای نمیدم واسه چی از این به بعد دیگه کلا رای نمیدم! طبق توضیحات ایشون پول یارانه ای که به خانواده سه نفریشون میدن صرفا پول دکتر بردن بچه شون میشه و ایشون البته میگفت که اگر تا حالا منم مثل خیلی از فامیلام معتاد نشدم فقط به خاطر بچه ام بوده. من نظرم اینه که قشنگ نیست اگر بگم تف تو این مملکت! پس نمیگم! اما بذار بگم تف! که اقلا یه کار مثبتی کرده باشم!
من الان متوجه شدم که چه اتفاقی افتاده چون کفتر از روی دیوار بعد از مدتی حذف شد! اتفاقی که افتاده یک ایراد ساده برنامه نویسی بوده. بذارید بیشتر توضیح بدم خودتون متوجه میشید. اون لینک حذف رو که میزنی از کلاینت یک درخواست میره به سمت کنترلچی نرم افزار وب که یعنی چی؟ که یعنی آگهی رو حذف کن. اما بعدش جی؟ بعدش باید کنترلچی پس از ثبت درخواست حذف، درخواست اچ تی تی پی رو به یک صفحه ریدایرکت کنه. که اون اتفاق بدرستی نیفتاده. یعنی درخواست اچ تی تی پی بعدش به صفحه 404 رفته. چه محملاتی! خب حالا که همه متوجه شدید چه اتفاقی افتاده بذارید توضیح ندم که اچ تی تی پی چه هدر هایی داره و در چه لایه ای از شبکه هست. برید حالشو ببرید. اصلا هم به من مشکوک نشید که تمامی این قضیه کفتر و اینها ساختگی بوده و من فقط میخواستم عکس کفتر بلژیکی رو معروف کنم چون در اونصورت هیج سودی نصیبم نمیشده. خب دیگه شب بخیر.
همین الان یک نفر داره به طور مکرر روی دیوار آگهی انواع و اقسام مختلف کفتر میذاره و همینطور هم داره ایمیل منو استفاده میکنه. حالا دو حالت داره. طرف یا منو میشناسه و داره از طرف من آگهی کفتر میذاره یا نمیشناسه! منم تا حالا درخواستی دریافت نکردم مبنی بر اینکه کسی کفتر میخواد. اگرم کسی کفتر بخواد راهی ندارم به بنده خدا خبر بدم کسی به کفتر های ایشون علاقه مند شده. منم که راهی ندارم به طرف بگم بابا اینقدر از طرف من رو دیوار آگهی کفتر نذار! این البته اولین آگهی نیست که از طرف من روی دیوار گذاشته میشه ولی خب واقعا نمیدونم با این آگهی ها باید چه کرد. نزدیک به یکسال هست که از طرف من داره آگهی گذاشته میشه رو دیوار. آگهی های قبلی البته میز و صندلی، میز کامپیوتر، خود کامپیوتر و در یکی دو مورد هم از طرف من کسی آگهی "شورت" گذاشته بود رو دیوار که خود دیوار با من تماس گرفت که اگر این آگهی برای مزاحمت باشه با من برخورد میشه که منم در جواب جا داشت بگم آگهی شورت یا تو دیوار قبوله یا نه. اگه قبوله که پس واسه چی با من تماس میگیری؟ اگه باعث مزاحمته که خب از اول پاکش کن واسه چی تهدید میکنی؟ به هر حال منم از اون به بعد همش دارم لینک این آگهی از طرف من نیست رو تو ایمیلم میزنم و دیوار هم همه رو به سمت صفحه خطای 404 این صفحه یافت نشد هدایت میکنه. خلاصه موندم این وسط که نه راهی وجود داره که این دوست عزیزمون رو از گذاشتن آگهی با ایمیل من منصرف کرد. نه راهی وجود داره که رو دیوار اعلام کرد این آگهی رو من ثبت نکردم. و از همه مهمتر! دیوار هم بعضا داره تهدید میکنه. از همه این حرفها گذشته این عکس آگهی کفتر هست. شخص مورد نظر یا پست رو دیده یا نه. اگر دیدی که این پست رو به شما اختصاص دادم چون کفتر بلژیکی تابحال ندیده بودم و عکسشو گذاشتم همه ببینن. از این به بعد هم لطفا از ثبت آگهی به ایمیل من منصرف شو. لااقل اگر منصرف نمیشی همون شورت کافیه لازم نیست آگهی چیز دیگری بذاری...
هرچی فیلتر نبود رو برداشتم گذاشتم اینجا به عنوان اینکه خب اگه فیلتر نیست مجرمانه هم نیست! البته نه همه چیزایی که فیلتر نیست. بیشتر آهنگ و شعر و غیره بیشترشون هم خارجی. یادمه یه زمانی به متالیکا میگفتند شیطان پرست. من که آهنگاشو گوش نکردم اما وسط همین چیزایی که فیلتر نیست بیشترشون هم از سایت lyricsfreak.com نشستم قشنگ شعراشو خوندم. به نظر من که اکثرشون مضامین عمیقی داره. به امید روزی که بشریت همون موقعی که باید به همون چیزایی که باید بیشتر اهمیت بده و فقط از محتوای عمیق استفاده ابزاری صورت نگیره بلکه اصولا در راستای همون محتوا عمل بشه. که خب واضحا بشریت این کار و نخواهد کرد و روزی نخواهد رسید که همه همون چیزی رو که باید درست و حسابی شیر فهم بشن. گفتم وسط اینهمه وبلاگ یکی هم بیاد شب سال نویی یکمی هم حرف عجیبتر و البته ناجور تر و البته خطرناکتر گفته باشه بی اونکه بیخودکی شلوغش کرده باشه. حالا نه اینکه منظورم این باشه که هر کی یه جور دیگه به جامعه اعتراض کرد بیخودکی شلوغش کرده باشه. اما بالاخره توصیه به اینکه متالیکا جیز نیست هم خودش یه جورایی اعتراض به جامعه به حساب میاد. اصلا چرا باید متالیکا؟ مگه هزار جور چیز دیگه نداریم؟ چرا! هزار جور چیز دیگه هم داریم اما خود همون هزار جور چیز دیگه هم خودشون نگفتن که فقط اینو بخونید و هزار جور چیز دیگه نخونید. من معتقدم اگر متالیکا جیزه باید lyricsfreak.com فیلتر بشه. اگه فیلتر شد که خب خودش نشانه اهمیت این وبلاگ هست. اگرم فیلتر نشد که بازم خودش نشانه اهمیت lyricsfreak.com هست. به هر حال چه من مهم بشم و چه lyricsfreak فرقی در اصل قضیه نمیکنه
سال نوی همه مبارک.
به یکی میگن آقاااااااااااااا وجدان داشته باش! میگه وجدان به چه دردی میخوره؟ قدرت بدنی مهمه! میپرسن چرا قدرت بدنی؟ میگه به خاطر اینکه هر چی بی وجدانی کردی زیر وجدان درد بتونی طاقت بیاری! عوضش حساب کن چقدر از بابت بی وجدانی سود نصیبت بشه!
ببینید، الان مدت زیادی هست که من میشنوم بانوان از یک سری مسائل شاکین. به عنوان مثال از اینکه درآمد مردها بیشتره. خب اگر نظر قطعی منو در مورد درآمد بخواید بدونید شاید خیلی جالب نباشه اما به نظر من همه افراد جامعه باید تقریبا درآمدشون به هم نزدیک باشه و فقط بتونن با چیزهای باحال یا کارای باحالی که خودشون میکنن یا با چیزای باحالی که توی زندگی پیدا میکنن حال کنن. حالا ممکنه یکی یه انگشتر پیدا کنه که باهاش خیلی حال کنه اما یکی هم هزارتا انگشتر داشته باشه که با هیچکدومشون حال نکنه. متوجهین چی میگم؟ خب پس این در مورد درآمد. یعنی زنها هم حتما باید بتونن مقدار معقولی پول داشته باشند. احتیاجی هم نیست که بعضی مردها خیلی بیشتر پول داشته باشن. اگر هر کس بتونه از طرق دیگری به بعضی خواسته های غیر مادی برسه دیگه عقده کمتری هم توی دنیا باقی میمونه حالا از چه طرق دیگری؟ مثلا حرف همه مهم باشه. یا هرکی فکر کرد اگه میتونست حرفشو توی دنیا بزنه دنیا جای بهتری میشه بره حرفشو بزنه. کجا؟ خیلی جاها میشه حرف زد. یا کلا دنیا میتونست خیلی جای بهتری باشه اگر خیلی کارای ساده تری توی دنیا شکل میگرفت. سیاست فعلی که در دنیا اعمال میشه یا برخی رفتارهای حکومت پرستانه ای که میبینیم از سیاسیون و افراد به ظاهر مهم دیگری صورت میگیره اصولا بیش از صد سال هست که دانسته شده که مخرب هستند. منتهی الان من بگم نیچه هم همینو میگفته فلان زنیکه ای هم پیدا میشه که بیاد بگه مردشور خودتو نیچه تو با هم ببرن که منم باید بگم خب مردشور اون زنیکه رو هم ببرن! حالا با وجود اینکه من گفتم مردشور اون زنیکه رو ببرن دلیل نمیشه که من آدم ضد زنی هستم. من معتقدم اگر هر شخصی بخواد القا کنه که حکومت مهمترین چیز روی کره زمینه در حال فریب همه هست. چون اونطوری نیست و نیچه هم اصولا بین ملت و حکومت تفاوت میذاشته و به ملت اهمیت میداده اما برای حکومت تره هم خورد نمیکرده. پس این هم شد پاسخ به یکی دیگر از دغدغه های بانوان یعنی اینکه بانوان در حکومت نقش کمرنگی دارند که من اصلا خیال همشونو راحت کنم که مردشور هرچی حکومته رو از دید فلسفی ببرن حالا اگه فلان موقع ببینم فلان زنی بیاد بگه من فمنیستم و بعد از طرف دیگه له له بزنه واسه اینکه باید بره توی حکومت همونجا پیش خودم میگم مردشور فلان زنیکه و فمنیسمشو با هم ببرن چون اصولا در رفتارش تناقض فلسفی داره. پس باید حکومتها کوچکتر و کمرنگتر بشوند نه اینکه بخوایم به طور بی رویه از زنها در حکومت استفاده کنیم.
یک بنده خدایی در رادیو صحبت میکرد و میگفت دین به کنار، انقلابی گری به کنار، ما باید به خاطر ارزشهای ملی خودمون در برابر زورگویی ایستادگی بکنیم. اولا که تایید میکنم که در برابر زورگویی باید ایستادگی کرد. اما در ادامه. سوال دارم که دین به کدوم کنار؟ کی شده که در معامله کردن و حتی بحث کردن با شما بشه دین رو کنار گذاشت. پس توصیه میکنم حتی اگر دین خوبی هم وجود داره، خواسته های خودتون رو دین تلقی نکنید. چون نمیشه ملیت و دین رو کاملا در کنار هم قرار داد. چه بسا ملل مختلفی که ادیان مختلفی دارند. این نکته اول. نکته بعدی اینکه در راستای ارزشهای و خواسته های ملی خودمون چطور باید باج دادن به حزب الله و غزه رو توجیه کرد؟ حزب الله و غزه ای که علنا با دگراندیشان ایرانی و در مرزهای کشور ایران خصومت کرده و خسارات زیادی را به تمامی جریانات دگر اندیش ایرانی در گذشته وارد کرده اند؟ پس نمیشه زورگویی رو فقط زورگویی ابرقدرتها به شمار آورد و از زورگویی دیگران چشم پوشی کرد. حزب الله و غزه هم با اینکه ضعیفترند اما دست به اسلحه اند و هر جا که توانسته اند چماقشان را بروی دیگران بلند کرده این. حقایقی که دیده ایم!
سفری تا ته بیشه های سر سبز خیال...
تا به دروازه شهر آرزوهای محااااال...
سفری در خم و پیچ گذر ستاره ها...
از میون دشت پر خاطره ترانه ها...
لحظه ای با من باش...
پی نوشت: یا در جای دیگر میفرماید، سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست. هزار شاکی خودش داره. خودش گیره گرفتاره!