گیتار عظیم الجثه
طرح نود و هشتم
نقاشی بیریخت هزارم
بدون ارزش هنری
بدون قیمت
زاده همه دردهای متولد نشده
که شاخه های درختی با ریشه های فراوانش
که نمیتوان به درستی کشید
در پایین نقاشی کاملا مشخص است
تازه از کجا معلوم بتوان کسی را درباره اش قانع کرد؟
که طرح خوبی باشد!
تازه مشخص است که حتی ارزش هنری ندارد
فقط میتوان درباره اش
شعری نوشت!
کار من بیخبری از سخن دیروز است
تا توانم سخنم باز کمی بر بدنم پیروز است
آنقدر برد ندانسته سخن بر بدنم
تا دگر حال بدم بر بدنم دلسوز است
گنج معنی چو سخن گفت عجب دانستم
دست من نیست! خدای دگری امروز است
تا خدا گفتم از غصه خود نالیدم
قول بد داد که این قصه چه عالمسوز است!
تا از آن قول خمش گشتم و ساکت ماندم
عده ای سر به بیابان زده، از قول بدم بهروزند!
تا فراموش کنم جمله به جمله سر حافظ کردم
حافظم خنده زنان گفت، سخن پیروز است!
انسان را بی شک وظیفه ای است
بی شک!
اگر وظیفه ای نیست،
آنگاه به چه باید شک کرد؟
و اگر شکی نیست؟
چرا اینهمه دنیا بهم ریخته است!
و اگر شکی در وظیفه ای نیست،
چرا اینهمه ناراضیند؟
و اگر شکی هست؟
آن کدام کوتاهی است؟
که به آن مشکوکیم؟
اگر به چیزی مشکوک نیستیم،
پس چرا اینهمه مینالیم؟
و اگر اینهمه نمینالیم،
پس ناراحتیمان بابت چیست؟
طبع شعرم گل کرده است
و تمامی اشتباهات گذشته ام را
دارم تکرار میکنم!
اشتباهات جبران ناپذیری
که تمامی ذهنیت مرا ساخته اند
و نگاههای بی مفهومی
که کاغذ دیواری دنیای گذران هستند
دنیایی آنقدر پهناور
که مرا از وجود بی وجود خود سرشار میکند
کتابی که به این زوری ها نمیتوان تمام کرد
دردسرهای بیهوده ای که لیاقتشان را نداریم
و صداهای خسته ای
که دردمان را دو چندان میکنند!
حرفهای پر التهابی
که ربطی به زندگی واقعی ما ندارند!
و دستهای پنهانی!
که حوصله شان از ما سر نمیرود!
Baby, I get so scared inside and I don't really understand
Is it love that's on my mind or is it fantasy?
Heaven is in the palm of my hand and it's waiting here for you
What am I supposed to do with a childhood tragedy?
If I close my eyes forever, will it all remain unchanged?
If I close my eyes forever, will it all remain the same?
Sometimes it's hard to hold on, so hard to hold on to my dreams
It isn't always what it seems when you're face to face with me
You're like a dagger, and stick me in the heart
And taste the blood from my blade
And when we sleep, would you shelter me in your warm and darkend grave?
If I close my eyes forever, will it all remain unchanged?
If I close my eyes forever, will it all remain the same?
Will you ever take me? No I just can't take the pain
Would you ever trust me? No I'll never feel the same
I know I've been so hard on you; I know I've told you lies
If I could have just one more wish, I'd wipe the cobwebs from my eyes
If I close my eyes forever, will it all remain unchanged?
If I close my eyes forever, will it all remain the same?
شاعر بیجا سروده است
شعر به درد جیب کسی نمیخورد
همه کتابها را نیز باید بیرون ریخت
تا شاید دیگران بخوانند!
اما خودمانیم،
به چه دردی میخورند؟
شرکت بازیافت کاغذ،
حتما،
کتابها را برای روز مبادا حفظ خواهد کرد،
شاعر بیجا سروده است،
نویسنده بیجا مینویسد،
از من بپرسید که حتی باری شعر نوشتم،
از من بپرسید،
تا به همه ثابت شود،
به همه ثابت شود،
کسی برای شعر نوشتن ارزشی قائل نیست،
از خودتان بپرسید که دلیل این عصبیت را نمیدانید،
از من بپرسید که بیهوده عصبانیم!
شاعر بیجا سروده است،
نویسنده بیجا مینویسد!
شعر گفتن به درد جیب کسی نمیخورد!
کافی است فقط نام شعر ها را بدانید!
یا چه فرقی میکند؟
کافی است فقط کلمات را بدانید!
چه فرقی میکند مشتی کلمه با مشتی کلمه؟
شاعر بیجا سروده است!
نویسنده بیجا مینویسد!
بی سبب به شعرها نگریستن
زندگی مرا دگرگون کرد
تا جایی که دیگر شعرها مرا میفهمیدند
سالها بعدش زندگی مرا واژگون کرد
آنگاه که دیگر من شعرها را میفهمیدم
بی قافیه
بی در و پیکر
بعدش دیگر بدون قافیه نمیشد زندگی کرد
سالها بعدش به نفرت پنهانی همه از قافیه پی بردم
بی قافیه صحبت کردم
و هنوز همه در حسرت قافیه جان میباختند!
This house doesn’t want me conscious tonight.
This sudden destiny doesn’t want my disgust.
Maybe a beautiful song will cuddle.
This open house already escaped being a castle!
When a wall tore down of our beauty,
That’s when I learned they didn’t want murder!
He wisely sinned right in front of my poor face.
Such a nice destiny must be taken away from him!
All I see are ruthless soldiers,
Who afford only to see their own beauty!
Even world coloring dreams are not their Generals!
“We are happy with our own breath”,
They say,
“If they don’t see our way!”
“We are happy with our own heads”,
They say,
“If they are not to be executed!”
از خندیدن خوشم میاید
البته گاهی وقتها
مثلا نه با قیمت...
نه به قیمت شکستن مچ دستم...
آخر میدانید که،
از آنوقت به بعد،
پینگ پنگم کلی پسرفت کرد،
و مجبور بودم روی پینگ پنگم کار کنم،
مثلا از وقتی پینگ پنگم پسرفت کرد،
آنقدرها خنده دار بودم،
و مجبور بودم به قیمت شکستن مچ دستم،
پس از آن برای همیشه،
مایه خندیدن دیگران باقی بمانم!
از قافیه بی بهره نیستم!
از قافیه؟
بی بهره؟
نباید بود!
اما این مگر شما نبودید؟
این مگر شما نبودید؟
که باری از من قافیه خواستید؟
و این مگر شما نیستید؟
که به قافیه اعتراض میکنید؟
این مگر شما نبودید؟
که تاب تحمل این تهمتها را نداشتید؟
و این مگر شما نیستید؟
که دیگر!
گمان میکنید،
باز باید از قافیه سرود؟
ای کاش بگوییم به صد زمزمه امروز
چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است
ای کاش بنالیم به صد حنجره امروز
باری که گران است، اگر هست، مال دگران است
ای کاش بکاریم به صد معرکه امروز
چیزی که روایتگر اندوه نهان دگران است
ای کاش بخوانیم به صد پنجره امروز
هر روز اگر خسته شدی درد تو را درد بیان است
ای کاش بخوانیم به صد مسخره امروز
چیزی که نگفتیم و نگوییم، خطر فن بیان است !
ای کاش بگرییم به صد کبکبه امروز
اشکی که روان است سخن با دگران است
Outta my way, outta my day
Outta your mind and into mine
Into no one, into not one
Into your step but outta time
Head strong, what's wrong?
I've already heard this song before
You've arrived but now it's time
----------------------
Dragging me down
Why you around? So useless
It ain't my fall, it ain't my call
----------------------
Down on the sun, down and no fun
Down and out, where the hell ya been?
Damn it all down, damn it unbound
Damn it all down to Hell again
Stand tall, can't fall
Never even bend at all before
You've arrived but now it's time
----------------------
Dragging me down
Why you around? So useless
It ain't my fall, it ain't my call
----------------------
Outta my way
Outta my way, outta my day
Outta of your mind and into mine
Into no one, into not one
Into your step but outta of time
Head strong, what's wrong?
I've already heard this song before
You've arrived but now it's time
---------------------
Dragging me down
Why you around? So useless
It ain't my fall, it ain't my call
No way but down
Why you around? No foolin'
It ain't my smile, it ain't my style
Ain't mine, your kind
You're stepin' outta time
Ain't mine, your kind
You're stepin' outta time
Dragging me down
Why you around? No foolin'
It ain't my fall, it ain't my call
---------------------
شاید هزار سال دیگر برگردم،
چه میشود؟
اگر؟
هزار سال دیگر؟
شاید دیگر،
شاید دیگر اینگونه!
دیگر اینگونه؟
شاید،
دیگر،
اینگونه،
خیالپردازی نمیکردم!
برای شعرهایم نگرانم
برای همه شعرهایی که چیز دیگری نیستند
برای همه شعرهایی که دستهای آلوده ای به آنها نمیرسند
برای همه شعرهایی که درهای بسته ای نیستند
برای همه شعرهایی که شوخی سنگینی نیستند
و برای همه شوخی هایی
که در بند همه دلهره هایی
که این شعرها را سروده اند
تنها ناجی لحظاتی هستند
که بی دلهره میگذرانم
برای خاطر همه شعرهایی
که به آنها دل بسته ام
و برای خاطر همه دستهای دیگری
که این شعرها را نمینویسند اما،
در پی چیز دیگری نیز نیستند!
شعرهای جدیدم را،
به چه کسی تقدیم کنم؟
دیگر گمان میکنید!
دیگر گمان میکنید،
به قدری دروغم،
که دیگر،
شعرهایم را فراموش کرده اید!
وای از دست قافیه!
سایه ها از مرز آبهای کم عمق اقیانوس گذشته اند...
بی آنکه حتی اندکی تر شده باشند...
و ما هنوز اما، از ترس سردی آب ایستاده ایم در ساحل...
بی آنکه تنی به آب زده باشیم...
Victim of love, I see a broken heart
You got your stories to tell
Victim of love, it’s such an easy part
And you know how to play it so well
Some people never come clean
I think you know what I mean
You’re walkin’ the wire of pain and desire
Looking for love in between
Tell me your secrets; I’ll tell you mine
This ain’t no time to be cool
And tell all your girlfriends
Your "been around the world" friends
That talk is for losers and fools
Victim of love, I see a broken heart
I could be wrong, but I’m not, no, I'm not
Victim of love, we’re not so far apart
Show me, what kind of love have you got?
Victim of love, I see a broken heart
I could be wrong, but I’m not
Victim of love, we’re not so far apart
What kind of love have you got?
Victim of love, you’re just a victim of love
I could be wrong, but I’m not, no, I'm not
Victim of love, now you’re a victim of love
What kind of love have you got?
What kind of love have you got?
What kind of love have you got?
این آخرش این شد،
از دغدغه های همیشگی،
این آخرش این شد،
این بیخیالی های همیشگی،
این بیخیالی هایی که،
این دغدغه های همیشگی را،
به سخره میگیرند،
این دغدغه های همیشگی،
که ما را به دستی دیگر اسیر خود کرده اند!
این آخرش این شد باز!
باید سوتی داد جناب شاعر
باید خود را به مخاطره انداخت
خیال نکنید ما همه چیز را میدانستیم
ما همه خیال میکردیم برنده نمیشویم
ما همه از خدایمان بود که برنده نشده بودیم
ما همه از برنده شدن خیری ندیدیم
ما همه یک بادمجان پای چشممان سبز شد
ما همه سوتی داده بودیم
باید سوتی داد جناب شاعر
باید خود را به مخاطره انداخت!
چه احتیاجی به نوشتن هست؟
بگذارید من تنها،
بگذارید من تنها خواننده کتابی باشم!
که کس دیگری نمیتواند بخواند!
چه احتیاجی به نوشتن نیست؟
وقتی کسی تنها،
تنها نویسنده کتابی است!
که کسی نمیتواند بخواند!
چه احتیاجی به دیدن هست؟
وقتی کسی نمیتواند،
آخرین نویسنده کتابی را ببیند!
و چه احتیاجی به دیدن نیست؟
وقتی کسی نمیتواند،
تنها خواننده کتابی باشد!
در صدد اثبات خویشتنم،
آنچنان بیهوده،
که تنها صدایی ناموزون پاسخم میدهد،
پاسخی خنده آور،
که چنان دربردارنده دردهای من است،
که دردم را دو چندان میکند،
چنان که دیگر کسی،
در صدد اثبات خویشتن برنیاید!
امروزه،
شعر گفتن،
به کار ساده ای بدل گشته است،
فقط کافی است رو داشته باشی!
مثلا:
اگر رهگذری عادی از کنار تو رد شد،
میتوانی از او بخواهی برایت شعری بسراید،
او حتما برایت شعری خواهد نوشت،
تو حتما خواهی شنید،
و حتما به تمامی باورهای خود ایمان خواهی آورد!
Theorem 1: Using Nationality for Peace Talks is Least Effective!
Proof:
Lemma 1: When We Bleed We Bleed the Same!
Lemma 2: Life is a Bitch!
Using Lemma 1 and Lemma 2 we prove using nationality during peace talks is extremely counter productive and it can even provoke more war and violence in the world, instead, we can use objects, for instance, we can form groups of objects, animals, fruits (to be fair about politicians) or pieces of technology, or any other sort of artifacts that represents their thoughts in order to represent their thoughts at least! using terms such as nationality during talks, one can easily lose track of what those terms actually mean once they have spoken a few lines and blah blah blah blah