بابت آزادی وریا حالا به قید وثیقه یا هرچی خوشحال شدم. امیدوارم مشکلی در کل براش پیش نیاد.
میگن یه ملخی رو میندازن تو یه شیشه، در شیشه رو میبندن... ملخه هرچی میاد بپره سرش میخوره به در بالای شیشه درد میگیره دیگه عادت میکنه همونقدری بپره که دیگه سرش به در شیشه نخوره. در شیشه رو برمیدارن، ملخه دوباره همونقدر میپره که انگار توی شیشه بوده یعنی از مخش بیرون کرده بوده که میشه بیشتر پرید.
حالا این حکایت من نیست! من ملخی نیستم که خیلیای دیگه... من دیگه حالا بر حسب تجربه و سایر مسائل به جایی رسیدم که وقتی تو شیشه ام اونقدری میپرم که سرم به سقف شیشه نخوره، سقف شیشه رو هم که بر میدارن هر چقدر دلم میخواد میپرم.
حالا مشکل من چیه؟ از من شاکین عهههههههههههه تو که وقتی در شیشه رو برمیداریم اونقدر میپری که دلت میخواد چطوره که وقتی میذارنت تو شیشه اونقدر نمیپری که سرت بخوره به سقف شیشه درد بگیره؟
آدمها دو حالت داره یا عقل دارن یا ندارن. مثال عرض میکنم مثلا طرف رد داده میتونه در عین رد دادن عقل هم داشته باشه بگه خب من دیگه از کسی توقع ندارم منو جدی بگیره چون من دیگه رد دادم! ولی اینایی رو نمیفهمم که رد میدن بعد به بقیه گیر میدن چرا مارو جدی نمیگیرین؟ یا مثلا طرف نمیخواد رد بده میاد به یه مشت آدم رد داده گیر میده عاخه شما چرا رد دادید؟ ما به شما احتیاج داریم!
البته یه دسته دیگه هم هست مثل مولوی دور خودشون میچرخن هی میگن: شمبول من، شمبول من، ای وای بر دودول من،،،، دول آمده، دول آمده،،، بنگر چه مغرور آمده!
آین عده الان وارد بحثش نمیشم، ولی بعدا در صورت نیاز اونارم قهوه ای میکنم،،،،
دو ساعت تا بازی ایران و آمریکا باقی مونده و امیدوارم افت روحی نداشته باشیم در این بازی، تماشاچیان حامی تیم ملی باشند، تمرکز لازم رو داشته باشیم، سماجت لازم رو داشته باشیم، تیم آمریکا رو خوب آنالیز کرده باشیم، از توانمندی های خودمون بویژه حرکات انفجاری طارمی و قدرت گل زنی آزمون به خوبی استفاده کنیم. سعی کنیم سریع به دروازه حریف برسیم، به توپ زیاد مالیات ندیم :دی .... و موفق بشیم.
پی نوشت: جهت ثبت در تاریخ!
من کامیلا جیدییییی عرض موکونم خیدمت هموطنان جیرامییییی، چه من اچنون چه فرصت موناسیبی بیدست آمده میخواستم یچ میگدار در مورد این تابلو مونالیزا صوحبت کنم.... خب خیلی شوما ر به اینتیظار نمیذارم.... این به نظرم خیلی واضح هست.... این بانوی جیرامی پس از تحمل ضد حال فراوان در زیندجی بالاخره در زیندجی به ریضایت نسبی رسیده چه اون از آنجا چه ایشان از طبگات اشراف زاده زهرماری بوده بهر حال به نوعی برای ایشان درجاتی از چمالگرایی به حساب میامده و حالا ایشون بهرحال لبخندی حاچی از ریضایت همراه با تعملات بیسیار در زیندجی گوذشته بر لب داره... و دیجه از همه موهومتر خب حاواستون جمع نیست... خب لئوناردو داوینچی داشته اینو میچشیده!!! آلااااان موتوجه شدید؟
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهنا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
در اخبار خواندم که ژاپنی ها حتی بعد از شکست هم استادیوم را تمیز کردند که واقعا دلم کباب شد،،، با آرزوی موفقیت در بازی های پیش رو برای تمام تیمهای آسیایی و اقیانوسیه!
ببینید یه چیز دیگه هم لازم دیدم توضیح بدم. شرف و عار دوتا چیز مختلفند. هر کدوم رو میشه با بی یا با ترکیب کرد. آدم بیشرف بی عار داریم، آدم بیشرف با عار داریم، آدم باشرف بی عار داریم، و آدم باشرف باعار هم داریم... اینم لطفا توجه کنین.
مو خلق و خوی بخی ا شما که نگا میکنم یاد یه جوکی میفتم، کدوم جوک؟ بذارید تعریف کنم:
میگن طرف وسط مچد میگوزه، از خجالت میره ده سال بعد برمیگرده دم در مچد یه پسری رو میبینه میپرسه پسرم شما چند سالته؟ میگه نمیدونم ولی بابام میگه همون سالی بدنیا اومدی که فلانی وسط مچد گوزید!
عاخه من نمیدونم این جماعت اسمشون چیه یا چند نفرن! ولی واااایییی برمااااا،،،، که من حس میکنم تعداد امثال این افراد در مملکت ده ها میلیون نفر هست، به نظر من مشکل بزرگ این مملکت اینگونه افراد هست، حالا اصلا من اهل لاپوشانی نیستم. به طور تصادفی یه چیزایی دیدم که در کل به نظر من گرازم نباید اونجوری کتک زد، مارمولکم نباید اونطوری کشت، وقتی تعداد برخی فجایع که بطور تصادفی رخ میده از یه حدی بیشتر شد بهرحال باید مشکوک شد.... حالا بیخیال خودشون میان بررسی میکنن دست کسی به جای دیگه ای بند نیست.
به افتخار ممد مارادونا که کل کره زمینو دریپ زد!
حتی تصور اینکه یک تساوی گرفتن از آمریکا در این بازی و صعود از گروه کار ساده ای هست خواب خرگوشی و یک اشتباه مرگبار هست! آمریکا مسلما با تمام قوا و بازیکنان خود که در لیگهای معتبر و حرفه ای بازی میکنند حاضر خواهد شد. همونطور که بازی درخشان آنها مقابل انگلیس را دیدید. قطعا باید با تمرکز کامل، به دور از حاشیه برای نود دقیقه جنگ تمام عیار و بازی سمج مقابل آمریکا آماده بود. ذت زیاد فعلا!
عاخه لعنتیا! شمایی که دارید زندگیتونو روی ویرانه زندگی همین آدمهایی که کف خیابون میمیرن میسازید و رنگ و لعاب میدید و دهنتونو باز میکنید به هر ایرانی موفق هم بد و بیراه میگید. شمایی که از بدبختی ایرانی موفق نون میخورید. شمایی که ته دلتون میخواد هیچ کس در این مملکت به جایی نرسه و شما بشینید بجاش دور هم قورمه سبزی بخورید وق بزنید. عاخه لعنتیایی که یکی دیگه تو خیابون شادی میکنه میرید به تیم ملی گیر میدید که چرا این براتون شادی کرد! عاخه لعنتیایی که آسمون ریسمون میبافید که حماقت خودتون رو ثابت کنید. عاخه لعنتیایی که دیگه همه دنیاااااااااااااااااااااااا دااااااااااااااااارررررررررررننننننننننننن امثال شماها رو میشناسن!!! عاخه لعنتیا اولین قاتل این جونایی که دارن کف خیابون میمیرن امثال شمایین! شمایی که اینها رو به مرگ تدریجی محکوم کردید... شمایی که ادای انقلاب دروغین شما داره عق همه دنیا رو هم کم کم در میاره! شماااااا بازنده اصلی این میدان خواهید بود.... این تو بمیری دیگه از اون تو بمیری ها نیست!
دارم میرم کتاب خورشید همچنان می دمد از مرحوم ارنست رو شروع کنم. سالها پیش یه بار نسخه انگلیسی این کتاب رو خریدم و بعد گم کردم ولی چند وقت پیش دوباره از باغ کتاب نسخه فارسی رو خریدم و بیصبرانه منتظر بودم که کتابهای نیمه کاره تموم بشه تا شروعش کنم. خوندن کتابهای ارنست یه حال عجیبی میده در کل چون شخصیت های کتابش رو همیشه خیلی دوست دارم و باهاشون احساس همزاد پنداری شدیدی دارم.
پی نوشت: جوجوووو توعم بدو بخووووون!
لکن خداوند متعال بزرگانی چون هوشنگ و لئونارد ر قرین رحمات خویش قرار دهد و همواره ما ر از برکات آنها بهره مند کند ر
لکن این خاتمی از همان روزهای پیش از انقلاب و پس از آن نیز همواره فقط در حال شالتاق بازی بود ر
از خبرنگاران آزادی خواه درخواست دارم اگر قصد سوال در مورد مسائل سیاسی از بازیکنان تیم ملی را دارند لطفا در زمان و مکان مناسب این کار رو انجام بدهند. برخی روشهایی که استفاده میشه به نظر من نه در جهت آزادی و بلکه صرفا منفعت طلبانه هست و بوی سو استفاده شخصی و گروهی میده.
تیم ملی فوتبال ایران واقعا قهرمانانه و شجاعانه بازی کرد. بازیکنان مزد شجاعت به موقع خودشون رو گرفتند و به نظرم منصفانه اگر بخواهیم نگاه کنیم دستاورد بسیار خوبی برای کشور ایران فارغ از همه مسائل به دست آوردند. خب همین بازیکنان هم اکثرشون فرزندان همین سرزمین هستند و در زندگی خودشون با تحمل سختی ها، مشقات و خطرات بسیاری به این موقعیت رسیده اند. جام جهانی بسیار رویداد مهمی در سطح بین المللی هست و این به نظر من شاید مهمترین و بهترین بازی تیم ملی ایران در طول تمامی ادوار جام جهانی بود. فکر میکنم بازیکنان تیم ملی خیلی پاسخ خوبی به همه مردم ایران دادند که چطور باید زیر بار انتقادات هم مردانه ایستاد و قهرمانانه تلاش کرد. برای همه مردم ایران آرزوی سربلندی و زندگی رو دارم که لیاقتش را دارند. امیدوارم تنگ نظری ها و کم عقلی ها در کشور ما در تمامی سطوح کاهش پیدا کنه تا همه مردم بتونند به اون چیزی که خیر و صلاح کشور هست بیشتر توجه کنند.
دانلود و خرید اینترنتی کتاب سقوط | آلبر کامو | طاقچه (taaghche.com)
...
اما اینها همان مرغان دریایی هستند که در اقیانوس اطلس صدا میکردند. همان روزی که من به طور قطعی فهمیدم درمان نشده ام و هنوز گرفتار آن هستم و باید با آن کنار بیایم. زندگی باشکوه من پایان یافته بود. اما دیوانگی و آشوب نیز به پایان رسید. من مجبور شدم در برابر گناه خود تسلیم شوم و به آن اعتراف کنم. مجبور شدم در راحتی و آسودگی کمتری زندگی کنم. مطمئنا شما با آن سیاه چاله ای آشنا نیستید که در قرون وسطی به آن زندان گفته میشد. آدمها در آنجا زندگی کردن را فراموش میکردند. آن سیاه چاله ابعاد کوچک و متمایزی از دیگر سیاه چاله ها داشت. نه به قدری بلند بود که فرد زندانی بتواند در آن بایستد و نه آنقدر طویل که فرد توانایی دراز کشیدن را داشته باشد. شخص باید به شیوه ای ناجور و به شکل مورب در آن قرار گیرد. خواب به معنای فروپاشی بود و بیداری به معنای چمباتمه زدن. دوست عزیزم، این اتفاق در عین سادگی به معنای واقعی کلمه حیرت انگیز بود. محکومین هر روز به خاطر کرختی ناشی از بی حرکتی مدام راحت تر میپذیرفتند که گناهکار هستند. و بی گناهی در نظرشان آزادی و دراز کردن دست و پا به دلخواه خود بود. آیا میتوانید تصور کنید کسی که در اوج قله ها و عرشه های کشتی بود در چنین سیاه چاله ای باشد؟ چی؟ آیا میتوان در آن سیاه چاله زندگی کرد و هنوز بیگناه بود؟ به نظر ناممکن است! بسیار بعید است! وگرنه همه استدلال های من از بین میرود. اینکه فرد بیگناه باید به زندگی در حالت فشار و با پشتی خمیده ادامه دهد، استدلالی است که حاضر نیستم حتی برای ثانیه ای پذیرای آن باشم. علاوه بر این، ما نمیتوانیم مدعی بیگناهی کسی باشیم. در حالیکه میتوانیم با اطمینان گناه همه را اثبات کنیم. هر کس به جرم همه افراد دیگر شهادت میدهد، این ایمان و امید من است!
-----------
این بخشهایی از کتاب سقوط نوشته آلبرکامو هست که خیلی نظر من رو به خودش جلب کرد. چند ماهی پیش بود که چهار راه روبروی تئاتر شهر بودم و به یکی از دستفروشها گفتم من کتاب بیگانه آلبرکامو را خوانده ام کدام کتابش را الان توصیه میکنی و به دستور او عمل کرده و کتاب سقوط را خریدم. کتاب درباره وکیلی هست که حس درونی خودش در طول فرآیند بلوغ فکری اش از یک حس مقدس به حس یک گناهکار تغییر میکند و رفته رفته انگیزه های پشت کارهایش را درمیابد و از اینکه به طور ارادی دست به گناه و کارهای کثافت بزند دیگر احساس شرم نمیکند. واقعا خالی از لطف نیست خواندن کتاب! توصیه میکنم...
وریا رو همیشه دوست داشتم. به نظرم همیشه با شرافت بوده و هست. از بازداشتش خیلی غمگین شدم.
ببینید من حالا در مورد سیاست و این موارد صحبت میکنم یه وقت سوء تفاهم نشه که من حزبل هستم. من با اختلاف تنها شخصی هستم که حاضرم سکسی ترین آهنگ کل تاریخ رو توی وبلاگم بذارم و کسی رو هم تو خماری نمیذارم. این شما و این سکسی ترین آهنگ طول تاریخ. تقدیم به همه غیور مردان و زنان ایران زمین:
یه چیزی رو دلم مونده نتونستم آخر سر نگم. به نظرم ما واقعا در حق احبدی نجاد دیگه خیلی ظلم کردیم. گیر دادیم پوپولیسته بعد خودمون یه جور پوپولیستی ضایعش کردیم. یعنی واقعا اکبر و حسن و خاتمی چه گلی به سر ما زده بودن؟ کروبی به کنار، به خاطر مجلس ششم همیشه ازش متشکرم. ولی موسوی هم فقط اداهای نمایشی درآورد. حسن خمینی هم فقط مثل دنبه رفتار کرد. به نظرم شایدم ملت ایران داره چوب رفتار ظالمانه خودش با احبدی نجاد رو میخوره!