با این مسائلی که توضیح دادم چی سد داااس؟ داان صد کمربمد مشکی رو هم واسه همه توضیح دادم، و من دیگه مسوولیت ملی ندارم، چرا داااس؟ چون دان صدو بلد بودم!
مخترع سلول اگر خیلی اصرار کرد که مخترع سلول است و اگر خیلی اصرار کرد که به دلیل اختراع سلول مهم است، و اگر خیلی اصرار کرد به علت اختراع سلول کسی حق ندارد به او نگاه چپ کند، باید با او یکی از کارهای زیر را کرد:
- باید سلامت روانی او را بررسی کرد اگر سلامت روانی ندارد باید او را درمان کرد
- اگر درمان سلامتی او میسر نیست باید او را به تیمارستان فرستاد
- اگر نمیتوان او را به تیمارستان فرستاد باید به او اطلاع داد که سلول مخترع ندارد
- اگر قبول نکرد سلول مخترع ندارد و به احتراع سلول اصرار کرد باید او را مراقب بود و به حال خود گذاشت
- اگر به علت اختراع سلول و اهمیت حاصل از آن صدماتی را به جامعه وارد کرد باید علیه او اقدام کرد و او را سرویس کرد چون اگر کسی که اعتقاد ندارد سلول مخترع دارد و مخترع سلول به زندگی او صدمه وارد کرده است را به حال خود رها کند، مخترع سلول بیشتر به زندگی او صدمه خواهد زد، از آنجا که هرکه زندگی را سرسری بگیرد در زندگی هم سزاوار چیزی نیست باید با مخترع سلول ناراضی برخورد کرد
اگر من خاتمی بودم درسته که اولا ناراحت میشدم از اینکه وبلاگ نشتیات باهام حال نکرد، اما بعدش چون کاری نمیتونستم بکنم میرفتم خودمو دار میزدم. اگر ممنوع التصویرم به هر دلیلی و ویلاگ نشتیات با ممنوع التصویریم حال کرد به ممنوع التصویریم اعتراض نمیکردم، حتی اگر ممنوع التصویریم برطرف شد که خوابشو ببینم، واسه اینکه وبلاگ نشتیات ناراحت نشه خودم میرفتم خودمو ممنوع التصویر میکردم.
والله قسم یه عده ای تو دنیا بودن دلم میخواست بهشون بگم ببین تو اگه از راه علم پول درمیاری من بعد از اینکه تو علم ترکوندم میرم ترک تحصیل میکنم و همونم شد و من تو علم ترکوندم و بعد ترک تحصیل کردم که اخیرا یکی از توپ ترین کارای دنیاس، والله به خدا نمایشگاه اتومبیلی بعضی وقتا بیشتر سرش میشه از استاد دانشگاه، کسی که ه رو از ب تشخیص نمیده واسه چی میکنن استاد دانشگاه، حالا باز دوباره نرین کلتون احمدینجادی نمایشگاه اتومبیلی صف بکشید دم وبلاگم که حوصله ندارم، مث این خاتمیا که استراتژی سازندشون اینه که ا ول قد احمدینجادو مسخره کنن، بعدش به خاطر تکریم قد کوتاها و به ویژه رییس جمهوری و به ویژه تر روش صحیح اصلاح کردن مث سادیسمیا با احمدینجاد حال کنن، بابا یکی نیس به خاتمی بگه قرصاتو به موقه بخور، هنوز ممنوع التصویریییی هاااااا، حالا من شانس آوردم قدم کوتاس تبرئه شدم، وگرنه که کلاهم پس معرکه بود...
پی نوشت: گفتم اقلا محض احتیاط سارکوزی رو که قدش مث خودم کوتاس بزنم تو سر خاتمی که یه وقت کم نیاد، دمش گرم سارکوزی هم زد خاتمیو ممنوع التصویر کرد، از بیخ گوشمون رد شد!
پاسخ بسیار مناسبی به کلیه کم خردانی که کارشان صبح تا شب پرسیدن سوالی است که بعدش چی؟ و همیشه مغز ناچیز و ناتوان خود را محصور در دیوارهای "پوشالی" سیاسی میپرورانند این است که بعدش هیچی! بعدش خدا بزرگه! به یه وضع نمایی خدا بزرگه و خلاصش اینکه کسانی هم فهم سیاسی درست دارند یا سیاسیون خوبی هستند یا سیاسیون خوبی از آب در آمده اند یا از آب در آمده بودند یا از آب در خواهند آمد، کسانی هستند که ذهن و زندگی خود را محصور در دیوارهای "پوشالی" سیاسی نمیپرورانند. کسانی هستند که فهم خود را در زندگی فراتر از آن به چیزهایی گره میزنند که به وقت مقتضی توانایی دو دوتا چهارتا کردن لازم را داشته باشند!
پی نوشت: به قول حضرت حافظ که میفرماید "زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست ... در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست ... در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست ... بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست... دیگه ببخشید اینیکی خیلی خنده دار از آب در نیومد اما گفتم اکثر شماها که کم خرد نیستید، محض احتیاط اینیکی رو هم بنویسم که یه وقت کم خردان اشتباهی از خنده روده بر نشن!