یه تبریک ویژه هم باید بگم به پرسپولیس و لنگیا که تیمشون در آستانه صعود به فینال آسیا قرار گرفت. امیدوارم نماینده خوبی برای ایران در فینال آسیا باشند. به نظر منم کیروش نباید سید جلال رو از تیم ملی خط میزد. این تیمی که با کلی مصدوم و محروم و بازیکن پست غیر تخصصی و مصدوم دادن وسط بازی و نیمکت خالی تونست ژاوی و گابی و سایر اراذل رو ببره واقعا شایسته است که بهش تبریک بگن. برین حال کنین.
میگم عجیب نیست که دلار اینقدر داره روز به روز گرونتر میشه اما حسن عین خیالش نیست. به عنوان مثال حسن اینقدر بیخیاله که میگه افزایش قیمت دلار تاثیری بر قیمت اکثر کالاها نداره. مثلا الان قیمت رب گوجه فرنگی دو سه برابر شده این حساب هست یا نیست؟ چرا حسن جفنگ میگه؟ آیا حال حسن خوب نیست؟ آیا خواب بوده تازه بیدار شده؟ آیا هنوز بیدار نشده؟ آیا قیافه گرفتن دیگه جواب نمیده؟ آیا حرف قشنگ زدن دیگه جواب نمیده؟ کدامیک از این حالات برای حسن اتفاق افتاده؟
حسن گفته پاسخ به تروریست ها کوبنده خواهد بود. از طرفی داعش مسولیت این حمله ها را پذیرفته است. من سوال دارم. رژه نظامی که قرار است نماد اقتدار باشد چرا امنیتش درست رعایت نمیشود؟ همین نیست قضیه که اینقدر آقایون درگیر فیلم بازی کردن هستند که امنیت مراسم نظامی فراموششون میشه؟ این در جای خود جدای از اینکه خیلی فاجعه ناراحت کننده ای بود یک آبروریزی بزرگ هم بود. مثلا حسن چه پاسخ کوبنده ای قراره به این حمله بده؟ قراره پرچم آمریکارو آتیش بزنن باز؟ یا مثلا قراره دوباره چارتا موشک در کنن؟ اینم از امنیت که اینهمه ادعاشو دارید. مثلا امارات امنیت نداره؟ قطر امنیت نداره؟ تازه وضع اقتصادشون هم خیلی از ما بهتره. ناراحت کننده تر از اون اینه که امارات و قطر قشر چندان فرهیخته ای هم ندارند و مجبورند برای همه چیز دست به دامن خارجی ها بشوند. ما اما متاسفانه از قشر فرهیخته برخورداریم اما آنها را در محرومیت و انزوا و سرکوب نگه داشته ایم و مشغول فیلم بازی کردنهای بیهوده هستیم.
خب همونطور که حتما تابحال هم شنیده اید ترامپ قراره در یک اقدام شدیدا پوپولیستی در روز 13 آبان تحریمهای نفتی علیه ایران وضع کنه. گفته میشه کره جنوبی صادرات گاز خودش از ایران رو قطع کرده و عربستان، روسیه و امارات هم دارن جلو جلو تولیدشون رو افزایش میدن. واضح و مسلم هست که این تحریمها باعث خواهد شد اوضاع ما خیلی خیلی خیط بشه. حسن تهدید کرده بود که در صورت تحریم نفتی چنین میکنیم و چنان. حالا باید دید چه عکس العملی نشون میدن. در ضمن بعدش هم باید دید آمریکا چه عکس العملی به عکس العمل اونها نشون میده. چیزی که ناراحت کننده هست اینه که اوضاع زندگیمون گویا قراره خراب بشه و درگیری و تنش افزایش پیدا کنه و چیزی که هیجان انگیز هست همین اتفاقاتی هست که قراره بیفته. من که کاملا برای این ماجرای هیجان انگیز آماده هستم. شما چطور؟
با توجه به سیر تقریبا پریودیک قیمت سکه در بلند مدت به نظر میرسد که قیمت سکه اینبار حدود سه میلیون و پانصد و پنجاه هزار تومان تثبیت شود. و بعد خبرگزاری تسنیم بنویسد که این به علت سیاست های کنترلی دولت بوده است. لازم میدونم تاکید کنم که فاجعه اینبار این است که در مدت کوتاهی قیمت سکه دوبار قله زده است. حالا ممکنه بعد از اینکه قیمت سکه به این رقم رسید حوالی همین رقم باقی بماند و یا دوباره در مدت کوتاهی افزایش پیدا کند که اگر اتفاق دوم رخ داد باید گفت فاتحه!
قیمت سکه دوباره کشید بالای چهار و ششصد. خب این چه سیاستهای کنترلی از طرف دولت بود که چند روزی بیش به طول نینجامید جناب خبرگزاری تسنیم؟ چرا دری وری مینویسی؟ خب حداقل چند روز صبر کن ببین چی میشه بعد بنویس. یعنی اگر شما خبرگزاری هستید من خودم با این وبلاگ باید ماهواره هوا کنم کانال بزنم بیست و چهار ساعته واسه ملت برنامه پخش کنم. بخدا!!!! والللاااااااااااا!!!
جواد در حین گزارش بازی ازبکستان یه معذرت خواهی عجیبی کرد که نمیتونم به سادگی ازش بگذرم. البته اون جواد نه جواد خیابانی. صدای گزارشگر ازبک هم داشت زیر صدای جواد پخش میشد و جواد گفت معذرت خواهی میکنم اگر این صدا برای شما ناملایماتی رو ایجاد کرده. خواستم بگم بیرادر من! جواد جان! ای کاش همه ناملایمت هایی که برای ما ایجاد شده مثل اینیکی بود. خودتو زیاد ناراحت نکن. ما پوست کلفت شدیم.
من واقعا تعجب میکنم که چرا کسی به این موضوع نپرداخته. حکومت با چه مجوزی به خاک عراق موشک شلیک کرده؟ اونوقت از عربستان و اسراییل شکایت میکنند. واقعا که عجیبه!
یک خبرگزاری هست به نام تسنیم که هر وقت قیمت سکه یه ذره میاد پایین چهار خط مینویسن که این نتیجه سیاست های دولت بوده و فلان و فلان. اما بعدش که سه روز بعد دوباره قیمت سکه میره بالا خیلی توضیح نمیدن نتیجه چی بوده. مثلا وقتی قیمت سکه دو میلیون و نهصد بود یه بار شد دو میلیون و هفتصد و همین مطالب رو نوشتن که این نتیجه سیاستهای دولت بوده که قیمت اومده پایین. البته اون موقع قیمت سکه یه بار حدودا دو برابر شده بود. بعدش که شد چهار میلیون و خورده ای. حالا هم بین چهار میلیون و هفتصد و چهار میلیون نوسان داره. در کل هم داره میره بالا. یعنی رفته بالا. اونم در مدت زمان کوتاهی. اینو گفتم که خیالتون راحت بشه جناب خبرگزاری تسنیم که چی؟ که یعنی دولت سیاست درستی کلا اگه داشت که از اول اینطوری نمیشد که حالا بخواد قیمتش رو با ساست های خودش کاهش بده. علت گرانی رو هم که حسن توضیح داد: "امید مردم نسبت به آینده کم شده!". یعنی به نظرم حسن برعکس توضیح داد. مثلا کسی نپرسیده بود که چرا امید مردم نسبت به آینده کم شده که حسن بگه گرانی و تورم! کسی پرسیده بود چرا قیمت ها اینهمه رفته بالا و حسن گفته بود چون امید مردم نسبت به آینده کم شده. اینم از افاضات دیگر حسن.
آقای روحانی در سخنرانی امروز خود آمریکا و اسرائیل را دشمنان اصلی ایران خواند و گفت: "ایران با جنگ اقتصادی، روانی و تبلیغاتی مواجه است، دولت در صف مقدم این جنگ است و کسی حق ندارد پشت دولت را خالی کند".
اول اینکه حسن توضیح بده در صف مقدم جنگ روانی و تبلیغاتی بجز پرچم آتیش زدن و دم شیر و افاضات سردار و سایرین چکار کرده اند؟ چقدر رفتارشان توجیه کننده ادعاهایشان است؟
دوم اینکه یعنی چی داداش که کسی حق ندارد پشت دولت را خالی کند؟ خب اومدیم و یکی دولت شما دلشو زده بود. ملت دنبال نون شب باشن یا پشت دولتو خالی نکنن؟ همچین صحبت میکنی انگار همه هم و غمت مردمن. همه میفهمن دروغ از سر و پای حرفهات میباره. لطف کن واسه ملت دیگه تعیین تکلیف نکن شما. ملت دلشون به دولت شما خوش نیست که پشت شما وایستن.
میگم منابع کشور رو که دارید اجاره میدید به خارجیا. خب تنب کوچک و بزرگ رو هم اجاره بدین به امارات که از تنشها کاسته بشه.
میگم جواد گفت مردم ما حق اعتراض دارند منم دارم چپ و راست توی این وبلاگ اعتراض میکنم. البته وبلاگ من خیلی آمار بازدید بالایی نداره و خیلی خطر جدی به حساب نمیاد اما تا حالا کسی به من گیر هم نداده. یا مثلا وبلاگمو نیومدن ببندن. یه پیشنهاد دارم به همه کسایی که اعتراض دارند. حداقل از این ساده ترین امکان استفاده کنید و اعتراضتون رو به صورت کاملا محافظه کارانه به هر روشی که دوست دارید مثلا مثل یک وبلاگ که دردسرش هم کمه بیان کنید. شاید تعدادمون زیاد بشه و صدامون به یه جایی برسه. خرج زیادی که نداره. فقط یه اتصال اینترنت میخود و یه لپ تاپ یا کامپیوتر. اونم که احتمالا دارید اگر احیانا اینو خونده باشید!
اخیرا یک صحبت هایی شنیده میشه از مسوولین که مثلا بچه هایی که خوش تیپ باشند باعث تحریک جنسی میشه و عواقبش و یا خانومهایی که عطر بزنند و یا خوش تیپ باشند تقصیر خودشونه اگر دچار مشکل بشن. من یه سوالی دارم پس با این استدلال شما اگر کسی به علت اینکه فقیره و ماشین کس دیگر رو ببینه و بره دزدی کنه پس مقصر دزدی خودش نیست و اونیه که ماشین خوب داره. شما هم که ماشاالله همتون ماشین خوب دارید. حالا تکلیف چیه؟ یعنی دزدی اینجوری توجیه میشه؟ نباید آدم یه جوری بار بیاد که دزدی نکنه؟ یا مثلا یه جوری بار بیاد که در قبال تحریک جنسی خودشو کنترل کنه؟ یعنی تحریک جنسی رو که نمیشه جلوشو گرفت اما آدم جلوی خودشو که میتونه بگیره! حالا فرض کنیم تقصیر شما نیست که بعضیا نمیتونن در مقابل تحریک جنسی خودشونو کنترل کنن. ما باید اینجا بیاییم تقصیر رو بندازیم گردن کسی که خوش تیپه؟ با این استدلال شما آیا همه خلاف های بشری توجیه نمیشه؟
حسن تو مجلس یه حرف جالبی میزد. میگفت باید ببینیم چرا امید مردم به آینده کم شده. خو بیرادر من: جنسی که چند ماه پیش میخریدیم پنجاه تومن شده صد تومن. تو این وضعیت دیگه کی میتونه خونه بخره؟ خو بیرادر من حقوق مردم چقدر زیاد شده؟ ده دوازده درصد؟ خو بیرادر من معلومه امید به آینده کم میشه. حالا شما میخوای بیرادر من با تکیه به حول و قوه الهی و رهنمودهای رهبری و قوای سه گانه و نیروهای مسلح از این وضعیت عبور کنی؟ خو بیرادر من بچه مدرسه ای هم میفهمه داری چرند میگی! اینکه دیگه نیازی به تحلیل نداره. خواستم صرفا جواب بدم که چرا امید مردم به آینده کم شده همین! چون ندیدم کسی جواب داده باشه.
بذارین خیلی رک و واضح بگم. یک سری آدم به پروانه سلحشوری و کسانی که از داخل حکومت انتقاد میکنند میگن سوپاپ اطمینان و چیزهایی از این قبیل. از اون آدمهایی که چنین تهمت هایی رو میزنن به شدت بیزارم و بدم میاد. آفرین به پروانه سلحشوری که در مقام یک نماینده حرف دل خیلی ها رو زد. حالا بگذریم که ممکنه ایشون اختلاف عقیده هایی با من داشته باشه اما همونطور که میبینید از نقطه نظر خودش خیلی خوب مشکلات رو بیان میکنه.
تماس گرفتم با بخش گارانتی یک شرکتی و میگه من اطلاع ندارم به این شماره "تلگرام" کنید. خب اگه یه نفر فیلتر شکن نداشته باشه باید چکار کنه تو این مملکت؟
داشتم پست های جدید بلاگ اسکای رو میخوندم و دیدم یک ابلهی گفته تحریمهای آمریکا موجب پوست اندازی اقتصاد ایران میشود. یعنی ما عقل نداریم. باید زور بالای سرمون باشه. خودمون نمیدونیم باید چه تحریم باشیم و چه نباشیم به اقتصادمون فکر کنیم. یعنی ما تا مجبور نباشیم کاری رو نمیکنیم. حالا بگذریم که تحریمهای آمریکا موجب پوست اندازی اقتصاد ما نخواهد شد! من فقط برام سواله که کی اینارو گذاشته سر کار تو مملکت؟ بالاخره تقصیر یک نفر هست یا نه؟
میگن پوشک نداریم ولی خب موشک که داریم! حالا نمیشه این روسیه غیر از موشک پوشک هم بهمون بده؟ یا مثلا میگن اینکه آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند یعنی چی؟ چرا پس هر مشکلی پیش میاد میندازین گردن آمریکا؟ مثلا ما پوشک نداریم تقصیر آمریکاس! یا مثلا میگن کالای ملی یعنی چی؟ ما از کدوم کالا حمایت کنیم؟ وقتی پوشک نداریم تولید کنیم پس حتما باید کهنه ببندیم فلان جای بچه که کالای ملیه؟ راستی کهنه تولید ملی داریم یا نداریم؟ یا مثلا دندونمون خراب شد باید با نخ ببندیم به دستگیره در بکشیم در حمایت از کالای ملی؟ حالا از همه این حرفها گذشته، فرض کنید ما قبول کنیم که کهنه ببندیم به ماتحت بچه و دندونمون رو هم با دستگیره در بکشیم. وقتی میگید ما پیشرفت کردیم بعد از انقلاب دقیقا منظورتون کدوم پیشرفته؟ پیشرفت در تولید موشک آیا؟ که اونم احتمالا گندش در میاد که از یه جای دیگه آوردین! بعد از همه این حرفها گذشته، انرژی هسته ای مال چی بود وقتی پوشک نداریم تولید کنیم؟ قضیه اون نیست که میگن آفتابه لگن هفت دست اما شام و نهار هیچی؟
سازمان عفو بین الملل نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران اظهار نگرانی کرد. جواد اما امیدوار است مشکلات سوریه حل شود!
محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه، روز دوشنبه سوم سپتامبر، به دمشق رفت تا از رژیم بشار اسد در حمله به ادلب، آخرین پایگاه مخالفان سوریه حمایت کند. خبرگزاری فارس گزارش داده که ظریف در بدو ورود به دمشق، درباره حمله به ادلب گفت: "باید تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و همه اقوام و گروهها به عنوان یک مجموعه در سوریه روند بازسازی را شروع کنند و آوارگان به خانوادههای خود بازگردند و باقیمانده تروریستها در مناطق باقیمانده در ادلب پاک شوند و منطقه در اختیار مردم سوریه قرار گیرد."
پی نوشت: جواد اگر خواسته دیگری هم داره لطفا بگه که سریعتر شروع کنیم و گام مهمی در راستای پیشرفت سوریه برداریم.
ما در این مملکت بحران نداریم. من آرامم. قرصهایم را میخورم. کارهایم را میکنم. منتظر فاجعه ام. آنوقت قلمم را بدست خواهم گرفت و خواهم نوشت. چه روزی بهتر از روز فاجعه برای نوشتن؟ امروز با آقای مسنی صحبت میکردم. راننده تاکسی بود. اجاره خانه میداد. به من یک کاغذ نشان داد. روی آن سه راه خودش برای خوشبختی را نوشته بود. اولین: خوابیدن روی ریل قطار. دومین: پریدن پایین از چاه دویست متری. سومین: غرق کردن خود در دریا کنار کوسه ها. میگفت احتمالا راه سوم بهتر باشد. من به او پیشنهاد کردم قرصهای ضد افسردگی بخورد. رادیو میگفت قرصهای ضد افسردگی عوارض دارند اما چه عوارضی بدتر از این زندگی؟ زبانم را نمیتوانم بچرخانم وقتی کسی از بدبختی هایش میگوید. البته من میان اینهمه مشکلات آرامم. قرصهایم را میخورم. حالم خیلی خوب است. مطمئنم حالم از خیلی ها بهتر است. منتظر روز فاجعه ام. آنوقت قلمم را بدست خواهم گرفت و خواهم نوشت چون دیگر احتمالا آن روز کاری برای انجام دادن نمانده است.
دیروز از دانشگاه صنعتی شریف از بنده دعوت شده که به عنوان فارغ التحصیل از دانشگاه حمایت مالی کنم. واقعا که خنده داره. جا داره از مسوولین این دانشگاه سوال کنم شما چه فکری برای آینده من کرده بودید و یا چه تسهیلاتی در اختیار من گذاشته بودید که حالا توقع کمک مالی هم دارید؟ من واقعا متاسفم که از دانشگاه شریف فارغ التحصیل شدم و واقعا ترجیح میدادم از دانشگاه دیگه ای مدرک بگیرم. حداقل تا جایی که من میدونم سطح تدریس اساتید در دانشگاههایی مثل امیرکبیر خیلی بالاتر هست.
گویا جواد اخیرا اظهار نظری کرده و گفته مخالفان دولت در فضای مجازی روبات هایی هستند که از عربستان و آمریکا پول میگیرند. جا داره به جواد یادآوری کنم که من نه از عربستان پول میگیرم و نه از آمریکا اما بسکه دولت شما مزخرف شده و به عبارت خودمونی ...یده که نمیتونم با شما مخالف نباشم. وقتی شماها میگویید ما در مملکت بحران نداریم همیشه پیش خودم فکر میکنم شما از چه قشری صحبت میکنید که بحران ندارند؟ نکنه آمار بالای طلاق و آمار پایین ازدواج و آمار بالای بیکاری یادتون رفته؟ یعنی استانداردهای جهانی رو که بیخیال. شما بر اساس استانداردهای اسلامی خودتون هم مملکت رو به شدت با ندانم کاری دچار بحران کرده اید. حتما میخواید بگید تقصیر داعشه و ما امنیت داریم! و هر وقت اینو میگید من احساس میکنم علاوه بر اینکه سپاه پاسداران چنبره زده بر اقتصاد مملکت برای انجام وظیفه خودش سر ملت منت هم میذاره! من که معتقد نیستم اگر ما نمیرفتیم سوریه بجنگیم مشکلی پیش میومد. یعنی همین آمریکا و فرانسه و انگلیس و روسیه و قدرتهای برتر نظامی دنیا که رفتند کافی بود. لازم نبود ما بریم اونجا ترقه در کنیم!
شهید راهش را انتخاب نکرده بود
شهید زندگی اش را انتخاب کرده بود
شهید پای در راهی نهاده بود،
که انتهایش با خدا بود!
شهید در دامی اسیر شده بود
که قضا و قدر برایش نهاده بود
شهید تا لحظه آخر
نتوانسته بود از این دام فرار کند
شهید اما ترسش را کنار گذاشته بود
و همیشه در راهی قدم میگذاشت
که حق با تمام جلوه های قانع کننده اش به او مینمود
شهید در چنان راهی قدم گذاشته بود،
و شهید شده بود!
راستی یادم رفت تعریف کنم،
وسطهای شب بود،
که دسته صندلی هم روی پایم زد
دسته صندلی هم اما شکسته بود و
عجیب نبود اگر
روی پایم بزند!
بیرادران. خوایران. همین الان داشتم یه ویدئویی رو که تازه بدستم رسیده نگاه میکردم و اون ویدئو کشتی کج بود که به نظرم واقعا چیز جالبی هست!
بابا و مامانم رفتن شمال و من توی خونه تنها هستم. تصمیم گرفتم یه کار جذاب بکنم. به همین خاطر برای مرغ عشق هامون آهنگ های سنگین گذاشتم. موبایلم رو هم کاملا گذاشتم روی سقف قفس که اون تو براشون دقیقا عین یه دیسکو بشه. با آهنگ لئونارد کوهن شروع کردم و اولش پرنده ها صرفا از ماهیت موبایل و اسپیکر و صدای خفنی که داشتند میشنیدند کلا ترسیده بودند و هیجان زده شده بودند. بعد از مدتی ترسشان ریخت و کلی از من بابت این کار تشکر کردند. با آهنگ بعدی که یک آهنگ راک سنگین بود از گروه میوز به شدت حال کردند. دقیقا در همان قسمتی از آهنگ که من خیلی لذت میبرم به قدری با آهنگ حال کرده بودند که داشتند همراه آهنگ میخواندند! با هم دعوا میکردند که چه کسی در وسط قفس که دقیقا زیر اسپیکر است بایستد. از آهنگ متال هم خیلی ترسیدند. زهره شان ترکید. اصلا دلشان نمیخواست در کل طول عمرشان همچون چیزی را شنیده باشند. و این مرا کمی نا امید کرد. اما بگذریم. موزیک متال را سریع قطع کردم و از آنجا خارج شدم. الان هم زیاد نگرانشان نباشید. صدایشان میاید. دارم میرم یک سری بهشان بزنم.
این لینک رو هم البته روی صفحه عفو بین الملل دیدم در مورد نسرین ستوده که خوندنش خالی از لطف نیست.
بیرادران. خوایران. بذار یه قصه ای براتون بگم جیگرتون کباب شه. داشتم پستهای صفحه اول همین بلاگ رو میخوندم که دیدم یه پست در مورد قیمت سکه هست. توی اون پست گریه کرده بودم که چرا قیمت سکه شده دو میلیون و نهصد. الان که قیمت سکه چهار میلیونه چقدر باید گریه کنم؟ هیچی! چرا؟ چون من پولهامو از بانک در آوردم بیرون و یه لپ تاپ خفن و ده تا سکه خریدم. یه مقداری هم از بقیه پول رو نگه داشتم واسه پول پیش مستاجرم. یه چهار پنج میلیونی هم باقی میمونه که گذاشتم واسه ولخرجی. اینم از حال و روز ما که اصلا خیلی هم بهتر شده با بازیهایی که میشه روی این لپ تاپ بازی کرد مثل اون بازی که توی پست قبلی براتون بهش اشاره کردم.
توی این بازی یه صحنه ای بود که خیلی حال کردم. باید شبونه حمله میکردی به اردوگاه دشمن و یه نفری همشونو میکشتی. چند بار امتحان کردم هر بار کشته شدم. خلاصه آخرش زدم به سیم آخر و رفتم یکی از اسبهای اینها رو دزدیدم. بقیه اسبها رو هم فراری دادم. با اسب یکی یکی اینها رو میکشیدم بیرون تو بیابون و میکشتم. تا اینکه همشونو کشتم. خیلی حال داد این قضیه که قات زدن توی این بازی در این حد مهم بوده!
You might have seen it in your newsfeed — devastating media reports of a Saudi Arabia-led Coalition airstrike in Yemen that hit a bus carrying children from a summer camp. Media reports state that a nearby hospital said they received 29 bodies of "mainly children" younger than 15.
What you may not know is that Australia is supplying military exports to both Saudi Arabia and the United Arab Emirates — two countries committing war crimes in Yemen — and Defence Industry Minister, Christopher Pyne, has plans to expand this arms trade.
We don’t hear about it much, but Yemen is enduring one of the world’s worst humanitarian crises. Last week’s tragedy is the latest in a string of Coalition airstrikes which have indiscriminately killed civilians and targeted infrastructure like hospitals and markets.
Countries like Germany, Norway and Belgium have already cut off arms supplies to Saudi Arabia because of human rights violations in Yemen. It’s time for Australia to do the same. Supplying arms that are being used to kill civilians, including children, is simply indefensible.
Please, take a moment now to tell Minister Pyne to stop supplying military exports to the Saudi Arabia-led Coalition, before more civilians are injured and killed.
It’s been called the “forgotten war”, but it’s time for Australians everywhere to pay attention. Together, we can influence our Government to not only stop arming Saudi Arabia-led Coalition forces, but also to use its power as an ally and call for full compliance with international humanitarian law.
میگم گوش شیطون کر انگار یکمی همچین بگی نگی قیمت ها اومده پایین. ولی نه ! انگار که قبل از اینکه هممون بخوایم خفه بشیم میخواد یه حال دیگه ای هم بهمون بده! همین فاز این حال آخریو که میخواد بده بهمون گرفته بودم که اومدند جمعم کردن که اصلا ما خودمون که بهتر حال میدیم این چه کاریه!
من یه جفت کفش دارم این یه جفت کفش رو با هیچ کفش دیگه ای عوض نمیکنم. این دوتا به قدری طبیعی کفشای من شدن که دیگه وجودشونو نمیتونم با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم. و اینها تولید داخل هستند. نود هزار تومن خریدم این کفش رو. و ازش لذت میبرم. اینم به پاس کالاهایی که بچه های گل داخل تولید میکنند!
Let me explain something to you
I am not mr Lebowski
You are mr Lebowski
I am the Dude
So that's what you call me
you know
that
or
his dudness
or El Duderino….
امارات نه، در ایتالیا هستم
من در حال حاضر در ایتالیا پیگیر برخی مشکلات شخصی هستم و نمیدانم چرا در ایران میگویند تیام در دبی حضور دارد. البته در این چند ماه به قدری از این اخبار و حواشی به گوشم رسیده که دیگر برایم طبیعی شده و اهمیتی هم ندارد، چون برخلاف میل باطنی، من و استقلال به پایان خط رسیدیم و دیگر هیچ شانسی برای ادامه همکاری وجود ندارد.
حرف بزنم سنگ روی سنگ بند نمیشود
زیاد اهل جار و جنجال نبوده و نیستم. فکر میکنم در تمام ماههایی که در استقلال و فوتبال ایران بودم این موضوع را ثابت کردم، چون کمترین اظهارنظر و نقل قول از من منتشر شد. الان هم اگر سکوتم را شکستم به این دلیل بود که واقعاً در این چند هفته اظهاراتی پیرامون خودم شنیدم که دیگر نمیتوانستم آنها را تحمل کنم گرچه به خاطر دور بودن از ایران چندان هم برایم اهمیتی ندارد و تنها نقطه کلیدی این است که دوست ندارم با اعتبار و شخصیتم مقابل طرفداران استقلال بازی شود، چون من نهایت احترام را برای آنها قائل بودم و تنها به خاطر همان طرفداران است که حرف نزدم، چون اگر حرف بزنم در استقلال سنگ روی سنگ بند نمیشود.
دو ماه قبل به باشگاه گفتم تکلیف را روشن کنید
من یک ماه قبل از جام جهانی درست همان روزهایی که برای استراحت به همراه خانوادهام در کویت بودم به سران استقلال گفتم تکلیف قراردادم را روشن کنید. اتفاقاً خیلی هم پیگیر بودم چون به عنوان فوتبالیستی حرفهای چارهای نداشتم تا برای آیندهام تصمیمگیری مناسبی داشته باشم. هر وقت پیگیر میشدم باشگاه استقلال وعده میداد به زودی مذاکره میکنیم در حالی که طبق قرارداد ما که در سه بند بود من بازیکن آزاد شناخته میشدم و آنها باید پیگیر شرایط من میشدند، اما چون استقلال و طرفدارانش برای من در اولویت بودند خودم پیگیر باشگاه میشدم که فکر میکنم اشتباه هم بود.
گفتند بیا استانبول طلبت را بگیر و قرارداد ببند
این اواخر وقتی متوجه شدم مشکل مالیاتی من از سوی باشگاه حل نشده و بیایم گذرنامهام توسط مقامات ضبط میشود از آمدن به تهران ترسیدم، چون در این موضوع من گناهی نداشتم. از همین رو باشگاه به من وعده داد برای مذاکره به ترکیه بیایم تا در حاشیه اردوی آمادهسازی استقلال تکلیفمان مشخص شود. گفتند بیا استانبول هم طلبت را بگیر و هم پیرامون قرارداد سال جدید مذاکره کن از همین رو به این شهر رفتم، اما دریغ از یک دلار پرداختی به خاطر طلبم. شاهد زنده این ماجرا هم وینفرد شفر و سرور جپاروف هستند که آنها هم کاملاً از این رفتار شوکه بودند.
به اسم من و جپاروف ۲۰۰هزار دلار آوردند اما…
شنیدم در تهران سران باشگاه استقلال مدعی شدند با یک چمدان پرپول و ۲۰۰هزار دلار مطالبات من و جپاروف به استانبول آمدهاند تا کار تمدید قرارداد ما را نهایی کنند، اما ما که یک دلار از این پول را هم ندیدیم و بدتر از همه اینکه مدیران وقت باشگاه هم در مذاکرات راجع به هر چیزی صحبت کردند جز پرداخت مطالبات قانونی من!
قرارداد من و استقلال کاملاً شفاف است
به عنوان بازیکنی حرفهای از همان روز اول که با استقلال پای میز مذاکره نشستم توافقات را به صورت قانونی و کتبی درج کردم تا با مشکل روبهرو نشوم. الان هم این قرارداد نه تنها دست خودم و باشگاه استقلال است بلکه در فدراسیون فوتبال ایران و همینطور سایت فیفا و AFC نیز ثبت شده و وجود دارد و اتفاقاً خیلی هم شفاف جزئیات در آن درج شده است پس دلیل این همه جنجال را نمیدانم که میگویند تیام زیر بار تعهدات زده است.
اگر قرارداد داشتم چرا دنبال مذاکره با من بودند؟
یک سؤال از مسئولان باشگاه استقلال دارم؛ آنها که مدعی هستند من یک سال دیگر با آنها قرارداد دارم چرا در تمام هفتههای گذشته پیگیر جلب نظر من برای مذاکره و توافق جدید بودند؟! مگر بازیکنی که با باشگاه قرارداد رسمی داشته باشد نیاز دارد دوباره پای میز مذاکره بنشیند که استقلالیها مدام با من در ارتباط با این موضوع مکاتبه داشتند؟
نام استقلال و طرفدارانش در قلب من حک شد
این درست که اقامت من در چالش فوتبالی ایران خیلی کوتاه بود، اما بدون اغراق اعتراف میکنم در مدت همین چند ماهه به قدری از استقلال و طرفدارانش خاطره خوش و رفتارهای خوب دیدم که نام این باشگاه و هوادارانش برای همیشه در قلب من حک شده است. آنهایی که در این چند ماه تنها به عشق دیدار دوبارهشان پای تمام حرف و حدیثها و اظهارات نادرست ایستادم بلکه فرصتی برای ادامه این همکاری پیش بیاید، اما نشد که بمانم.
تیم آیندهام؟ صبر کنید متوجه میشوید
در حال حاضر مدیر برنامههایم در حال مذاکره با سه باشگاه حاشیه خلیجفارس است که آخرین اخبار از موافقت کلی یکی از این باشگاهها با شرایط من حکایت دارد، اما اینکه نام تیم آیندهام چه خواهد بود فکر میکنم تا چند روز دیگر به صورت صددرصد مشخص خواهد شد. در کل میتوانم بگویم فصل بعد را نزدیک ایران در یکی از کشورهای خلیجفارس خواهم بود.
اولتیماتوم به عجمان تعجببرانگیز بود
شنیدم باشگاه استقلال در نامهای رسمی به باشگاه عجمان به صورت رسمی پیرامون عقد قرارداد با من اولتیماتوم داده است. واقعاً متعجب شدم، چون انتظار این نامه را نداشتم. من بازیکن استقلال نیستم و طبق قراردادی که باشگاه امضا کرده با پرداخت ۲۰۰هزار دلار میتوانم فسخ کنم و به تیم جدیدی بروم آن هم بدون هیچ قید و شرطی. از چند هفته قبل مراحل قانونی استفاده از بند فسخ قرارداد را طبق قوانین نقل و انتقالاتی فیفا گذراندهام و مشکلی از این بابت ندارم.
نگفتم ۴۰۰هزار دلار به استقلال میپردازم
برخی محافل خبری نقل قولی از من منتشر کردند مبنی بر اینکه برای کمک به استقلال حاضر شدم ۴۰۰هزار دلار به باشگاه برای گرفتن رضایتنامه بپردازم. این موضوع کذب محض است، چون یک دلار هم بیشتر از توافقی که در قراردادم برای فسخ قرارداد وجود دارد به استقلال پرداخت نمیکنم و از همین جا هم اعلام میکنم در این مدت نه مصاحبهای انجام دادم و نه پستی در صفحات مجازی پیرامون این موضوع به اشتراک گذاشتم، از همینرو خواهشم این است از انتشار این نقل قولهای غیرواقعی خودداری کنید، چون دوست ندارم با روحیه و اعصاب طرفداران استقلال که برای من عزیز هستند بازی شود.
از شلوغکاری مدیران استقلال نمیترسم
شاید طبیعی هم باشد که مدیران استقلال برای تبرئه خود در ماجراهای اخیر بخواهند با شلوغکاری بازی با افکار را در دستور کار قرار دهند، اما واقعیت این است که من مامه باباتیام به عنوان بازیکنی حرفهای هیچ کار خلاف قانون و تعهدی که داشتم انجام ندادم از همین رو شلوغکاری مدیران استقلال با این نامهنگاریها و تهدید شکایت به فیفا نه تنها من را نمیترساند بلکه انگیزهام را بیشتر میکند تا به همه ثابت کنم در این ماجراها تنها مظلوم واقع شدهام.
بانک مرکزی یک بیانیه ای صادر کرده که وضعیت ارز تناسبی با وضعیت اقتصادی کشور ندارد. خو بیرادر من! وضعیت اقتصاد که همچین قبلش هم تعریفی نداشت. اما اگه منظورت اینه که قیمت اجناس هنوز 4 برابر نشده درسته. قیمت اجناس فقط 35 درصد رفته روش. اونم توی این مدت کوتاه. اونم توی چند ماه آینده احتمالا چند برابر میشه. اما آیا شما تا کنون در تاریخ مبارکه 40 ساله این حکومت سراغ داری که چیزی ارزون شده باشه؟ خب نه بیرادر من! همه چیز که ارزون نمیشه! همه چیز گرون میشه. من نمیفهمم شما میخوای از این فرصت دو هفته ای که هنوز قیمت همه چی دو برابر نشده هم استفاده کنی یعنی؟ که چی؟ یعنی اینقدر وضعت خرابه؟
میگن عده ای سودجو باعث این فاجعه شدند! خو بیرادر من! تو چکار میکردی وقتی عده ای سودجو اون کار رو میکردن؟
پس از اینکه قیمت سکه از چهار میلیون و ششصد گذشت دیگه زدن فک سایت اعلام قیمت سکه رو آقایون گویا آوردن پایین که چیه هی شلوغش کردی قیمت سکه اعلام میکنی؟ من که قانع شدم که اینجوری دیگه همه چی درست شد!
این سیر صعودی دلار و طلا و سایر موارد ظاهرا اینبار قرار نیست وایسه. بیشتر شبیه به جوک میمونه. هر روز و هر ساعت داره گرونتر میشه. این یعنی چی؟ بابا سلطان سکه رو هم که گرفتین! طبق فرموده آیت الله مکارم بگیرین چنتا دلال دلار رو هم اعدام کنید، تا ببینیم چی میشه. این مشکلی که من میبینم قضیه یه نفر و یه شب نیست. این قضیه بیخ پیدا کرده. این ترامپ واقعا زده فک نظامو آورده پایین. حالا ببینید کی گفتم.
من یه خواهشی از مقامات جمهوری اسلامی دارم. لطفا عقل داشته باشید. در این وضعیت نابسامانی که برای مملکت درست کردید لااقل دست از تهدید کردن آمریکا بردارید!
سرپرست باشگاه استقلال گفت هواداران نگران نباشند همه چیز درست میشود. در ادامه ایشان فرمود: نیامدن تیام آخر دنیا نیست! حالا با این قیمت دلار کسی ایراد نمیگیره اگر تیام رو نتونن بیارن اما واقعا اینکه الان یازده تا بازیکن نداره تیم که بچینن تو زمین جای تاسف داره. اینا واقعا چیکار میکردن تا الان؟ الان دارن چیکار میکنن؟ بعدا قراره چیکار کنن؟ اینارو کی کرده مدیر تو این مملکت؟ اینا چطوری به اینجا رسیدن؟ مملکت ما چطوری به اینجا رسیده؟ چه ساز و کارهای مخربی در کشور ما جریان داره که منجر به این سوء مدیریت ها میشه؟ پس ما با این سوء مدیریت ها ادعای چیمون میشه؟ ما قراره مشت محکم به دهن کی بزنیم با این شازده ها؟ جا داره یه مشت محکم بزنه یکی تو دهن خودمون تا آدم بشیم!