نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

آوازای غمناک - لنگستون هیوز

پل راه آهن

یه آواز غمناکه تو هوا

پل راه آهن

یه آواز غمناکه تو هوا

هر وخ یه قطار از روش رد میشه

دلم میگه سر بذارم به یه جایی


رفتم به ایسگا

دل تو دلم نبود

رفتم به ایسگا

دل تو دلم نبود

دمبال یه واگن باری میگشتم

که غلم بده ببرتم یه جایی تو جنوب


آی خدا جونم

آوازای غمناک داشتن

چیز وحشتناکیه

آوازای غمناک داشتن

چیز وحشتناکیه

واسه نریختن اشکامه که این جور

نیشمو وا میکنم و می خندم

خدا و خاله خرسه

چند وقتی است سوالی بینهایت ذهن مرا به خودش مشغول ساخته است و نمیتوانم در مورد آن به جمع بندی برسم. و آن سوال اینست که آیا خدا خاله خرسه را خواهد بخشید یا خیر؟

حالچو ببر...

دلمو چیکوندی، برو حالچو ببر!

با من نموندی، برو حالچو ببر!

تو منو فروختی، برو حالچو ببر!

با من نساختی، برو حالچو ببر!

...

:)

مثل هرکس دیگه ای که زمین میخوره یه کم از پا افتادم و خاکی شدم
ولی جالبه به جای من اونایی که مقصر بودن شاکی شدن
اونا که دلیل حال بدم بودن زودتر از همه بالا سرم بودن
کسایی که شاید از‌ همه بیشتر تو فکر چیدن بال و پرم بودن
هی روزگار هی‌ روزگار جلو آیینه به خودم گفتم به روت نیار

گفتم سلام خانم بیخیال نگو فردا چی میشه
دیگه بسه خانم نگو تکلیف دردا چی میشه
گفتم سلام خانم دیگه برام قانون من بعد قانون جنگه
ولی برنده اونه که‌ میتونه خون سرد و آروم بجنگه

گذشت روزای بدم و بهترش اومد هرکی بد بود باهام‌ سرش اومد
دو تا بال در آوردم از خوشی از این سر تا اون سر شونم
پرواز میکنم آزاد و خوش هر یه ترس رو صد بار بکش
رسیدم به چیزایی که سخت بود یه روزی واسم باورشونم

گفتم سلام خانم بیخیال نگو فردا چی میشه
دیگه بسه خانم نگو تکلیف دردا چی میشه
گفتم سلام خانم دیگه برام قانون من بعد قانون جنگه
ولی برنده اونه که‌ میتونه خون سرد و آروم بجنگه

Reamonn - Sometimes

Words on her lips
Begin to slip
She's loosing her grip
On herself
And when she wants more
Oh no, no
She can't have more
Oh no, no
She feels like she's holding back
A life that she deserves
She said Sometimes
You're asking yourself why
You feel you can't get by
You feel you're crawling on your knees
A voice from inside
Oh no, no
Is telling her lies
Oh no, no
Her dreams come crashing down
Like a burning sky at night
No longer a child
You are the one
You can't deny
What you have become
It can't hurt you
But it can eat you up inside
She said sometimes
You're asking yourself why
You feel you can't get by
You feel you're crawling on your knees
She said sometimes
You're asking yourself why
You feel you can't get by
You're sick of begging, begging please
And now you stand up
And look them straight in the eyes
You're not believing their lies
You're taking it straight from the heart
It's time for a new start
Time for a new start
Cause if it's not love well
It's not enough
You deserve more yeah
More than what you've got
Inside a voice is screaming
Get off your knees
Get up
She screams
Sometimes
Sometimes their lies are their disguise
Sometimes the beautiful will cry
You're reaching inside
And now you're floating like a breeze
And saying goodbye

بازگشت به قدرت فقط برای یک ثانیه

من واقعا شرمنده ام و میدونم به همه قول داده بودم که از قدرت کناره گیری کنم. ولی مجبور شدم فقط برای یک ثانیه به قدرت بر میگردم و یک اخطار اساسی به بورکینافاسو میدم و دوباره از قدرت کناره گیری میکنم.

مسخره بازی

آدم به هر حال باید از ایرادات خودش هم آگاه باشه و بگه... مثلا بزرگترین ایراد من اینه که به جای اینکه همه رو به صراط مستقیم هدایت کنم، همه رو به صراط مستقیم مسخره کردم....