نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

در پاسخ به ادعای یک بنده خدایی

یک بنده خدایی در رادیو صحبت میکرد و میگفت دین به کنار، انقلابی گری به کنار، ما باید به خاطر ارزشهای ملی خودمون در برابر زورگویی ایستادگی بکنیم. اولا که تایید میکنم که در برابر زورگویی باید ایستادگی کرد. اما در ادامه. سوال دارم که دین به کدوم کنار؟ کی شده که در معامله کردن و حتی بحث کردن با شما بشه دین رو کنار گذاشت. پس توصیه میکنم حتی اگر دین خوبی هم وجود داره، خواسته های خودتون رو دین تلقی نکنید. چون نمیشه ملیت و دین رو کاملا در کنار هم قرار داد. چه بسا ملل مختلفی که ادیان مختلفی دارند. این نکته اول. نکته بعدی اینکه در راستای ارزشهای و خواسته های ملی خودمون چطور باید باج دادن به حزب الله و غزه رو توجیه کرد؟ حزب الله و غزه ای که علنا با دگراندیشان ایرانی و در مرزهای کشور ایران خصومت کرده و خسارات زیادی را به تمامی جریانات دگر اندیش ایرانی در گذشته وارد کرده اند؟ پس نمیشه زورگویی رو فقط زورگویی ابرقدرتها به شمار آورد و از زورگویی دیگران چشم پوشی کرد. حزب الله و غزه هم با اینکه ضعیفترند اما دست به اسلحه اند و هر جا که توانسته اند چماقشان را بروی دیگران بلند کرده این. حقایقی که دیده ایم!

چه روز و روزگاریه، وای چه شبای تاریه

Till I Collapse

'Cause sometimes you just feel tired, you feel weak
And when you feel weak you feel like you want to just give up

But you gotta search within you, you gotta find that inner strength
And just pull that shit out of you and get that motivation to not give up
And not be a quitter, no matter how bad you want to just fall flat on your face and collapse

لحظه ای با من باش

سفری تا ته بیشه های سر سبز خیال...

تا به دروازه شهر آرزوهای محااااال...

سفری در خم و پیچ گذر ستاره ها...

از میون دشت پر خاطره ترانه ها...

لحظه ای با من باش...


پی نوشت: یا در جای دیگر میفرماید، سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست. هزار شاکی خودش داره. خودش گیره گرفتاره!

فال حافظ

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
...
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود!
...
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظر بازی فراق افتاده بود!
...
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود
...
نقش می بستم که گیرم گوشه ای زان چشم مست
طاقت صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
...
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان مینوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود



میدونم نمیدونی

میدونم نمیدونی . میدونم نمیدونی
زود به بن بست میرسه عاشقیا
وقتی که هجوم آورد خستگیا
عزیزم فردا پشیمون نشیا
با همه عشقا و دلبستگیا
با همه عشقا و دلبستگیا

از کیم چه خبر؟

از کیم چه خبر؟ از کیم هیچ خبر! جز اینکه اخیرا شنیدم یه سری موشک جدید قراره رو کنه و مدل موشم یکم عوض کرده. یا شاید به نظر میاد مدل موشو عوض کرده که
من مطمئن نیستم اما شاید سه شوار کشیده باشه. هرچی میخوام به آمریکایی ها بگم لازم نیست از کیم بترسید، لازم نیست اینهمه تبلیغات منفی کنید و بیخود و بیجهت خودتون خودتونو بترسونید، بابا اصلا خوبه؟ من خودم سفارشتونو به کیم میکنم. میدونم اخیرا شما هم از زندگی خسته شدید و بهتر فهمیدید که کیم چقدر آدم عاقلیه. لازم هم نیست رومو زیاد کنم و از داعش بابت خسته شدنتون از زندگی تشکر کنم. داعش بده. داعش خوب نیست. من امکان نداره از داعش خوشم بیاد. من فقط از کیم خوشم میاد. کیم هم بعیده مستقیما از داعش حمایت کنه. اما چه خنده ها که به کیم میومد و به داعش نمیومد و کیم فقط به خاطر دوری جغرافیایی از اروپا نتونست بهشون دست بزنه. بسه دیگه. زیاد هم پا درمیونی نکنم. میترسم یه وقت با همین مدل مو بمب اتم بزنه به همه دنیا اونوقت من بدیهتا جوابگو نیستم. چون من کلا جوابگو نیستم. چه دلیلی داره من در مورد چیزی جوابگو باشم؟ من کلا خیلی درپیتم.

دوشمن کیه؟

دوشمن کیه؟ آیا دوشمن همونی نیست که ما ازش بدمون میاد؟ آیا دوشمن خودمون نیست احیانا؟ آیا این خودمون نیست که دلمون میخواست بریم کره مریخ چون نشد از خودمون بدمون میاد؟ یا نکنه دوشمن همونیه که ما ناراحتیم چرا مارو تحریم کرد! دوشمن مارو تحریم کرد که تحریم کرد، دیگه چه توقعی از دوشمن میرفت؟ مگه دوشمن اگه دوشمنه کار دیگه ای هم قراره بکنه؟ اگرم که دوشمن نیست که چرا هی دوشمن دوشمن میکنیم؟

Going home without my sorrow, going home sometime tomorrow....