...
انسان
دشواری ِ وظیفه است
دستان ِ بسته ام آزاد نبود تا هر چشم انداز را به جان در بر کشم
هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده
هر بدر ِ کامل و هر پگاه ِ دیگر
هر قله و هر درخت و هر انسان ِ دیگر را
رخصت ِ زیستن را دست بسته و دهان بسته گذشتم
دست و دهان بسته گذشتیم
و منظر ِ جهان را
تنها
از رخنه یِ تنگ چشمی ِ حصار ِ شرارت دیدیم و
اکنون
آنک ِ در ِ کوتاه ِ بی کوبه در برابر و
آنک اشارت ِ دربان ِ منتظر
دالان ِ تنگی را که در نوشته ام
به وداع
فرا پشت می نگرم
فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت
به جان منت پذیرم و حق گزارم !
چنین گفت بامداد ِ خسته
خب امشب یک شب عجیب و غریبی بود. فکر کنم هنوز هم خیلی ها نفهمیدن بالاخره تاتنهام رفت بالا یا سیتی! اما بازی خیلی عالی بود و به هر دو تیم تبریک میگم. تاتنهام پیروز شد و سون ترکوند! در بازی دیگر هم که لیورپول موفق شد پورتو رو حذف کنه. با این حساب چهار تیم بارسلونا، تاتنهام، لیورپول و آژاکس موفق شدند به دور نیمه نهایی راه پیدا کنند که هر چهار تیم از آمادگی بسیار بالایی برخوردارند....
در مورد شهدا هم که مثلا یعنی شهدای مورد علاقه من کیا هستن.... خب در درجه اول دایی هام! خیلی خوش اخلاق بودند و من یادمه که دایی خودم از جبهه میومد خونه ما و یه جور خوب خاصی بود و با من شطرنج بازی میکرد و همیشه میباخت.... میگفت توی جنگ آر پی جی میزده. آخرش هم موجی شده بود.... خلاصه خدا رحمتش کنه. اونیکی داییم هم که جور دیگری شهید شد. هنوز ماشین اسباب بازی هایی که برام کادو آورده بودن رو دارم. یه لودر و یه تانک. در مورد سایر شهدا. مثلا الان این شهید هسته ای به نظرم خیلی احترامش واجبه. چون بنده خدا داشته در کشور خودش کار هسته ای میکرده. حالا حتی اگر میخواسته بمب اتم بسازه! منطق بمب اتم هست که مشکل داره. این ایران نیست که از بمب اتم استفاده میکنه. من یه زمانی برای خدمت به کشورم میخواستم برم بمب اتم شم. یا یه خالی بند شیادی که پایه گذار دروغ ما بمب اتم ساخته ایم! که چی؟ که اصلا خالی ببندیم آقا ما بمب اتم داریم تو دنیا.... من یکی که پایه ام! حالا گذشته از شوخی، این شهید هسته ای واقعا احترامش برای همه به نظرم واجبه. در کنارش به دکتر چمران هم خیلی علاقه دارم. فیلم چ رو هم اگر ندیدید حتی از حاتمی کیا برید و ببینید. سایر شهدا رو هم توی اتوبانها زیاد زیارت میکنم و در خدمتشون هستیم.... حالا به نظرم زیر عکس شهید یه جمله ای چیزی هم از شهید نوشته بشه که ما صرفا به نام و چهره اونها بسنده نکنیم بهتر هست. مثلا لازم نیست کل در و دیوار رو پر عکس کنن!!! وسط اتوبان تو شمال.... آخه اون به چه دردی میخوره؟ مثلا وسط میدون بذارید هر چند وقت یکبار یک شهید و روی تابلوی دیجیتالی بذارید و ساختش خوب باشه.... یه جمله ای چیزی بگه و اینها... من کلا از این وضع اداره مملکت به طور کلی ناراضیم.... یعنی این به هر کی مربوط هست باید خیلی سریعتر توی این مملکت درست بشه. و گرنه این مملکت به قهقرا میره. رییس جمهور اگه نمیتونه خودم هستم! همونطور که قبلا هم به همه ثابت کردم.........
خب امشب بارسلونا با سه گل منچستر رو شکست داد تا انگلیس درس سختی از برگزیت گرفته باشه! البته انگلیسی ها وضعشون خیلی هم بد نیست و اونها حتما از بین منچستر سیتی و تاتنهام یک تیم رو در نیمه نهایی خواهند دید. لیورپول هم شانس خیلی خوبی داره و این میشه تقریبا دوتا تیم انگلیسی مگر اینکه معجزه ای رخ بده و پورتو بدجوری شکستشون بده.... که این رو فردا شب خواهیم دید.... فردا شب همچنین خواهیم دید که از بین منچستر سیتی و تاتنهام که نبرد دو اندیشه مختلف در فوتبال انگلیس هست به سود کدامیک تمام میشه.... امشب هم همونطور که گفتم بارسلونا از سد منچستر یونایتد گذشت ولی بازی دیگر به قدری دردناک و باورنکردنی بود که انگار هممون باید نگران معجزه های بیشتر باشیم.....آژاکس دو بر یک یوونتوس رو در ایتالیا شکست داد و این هم برای کریس خیلی دردناک بود و هم برای ایتالیایی ها.... اما آژاکس واقعا شگفتی ساز شد و بعد از حذف کردن رئال مادرید موفق شد یوونتوس رو هم حذف کنه.... این مسلما نشون میده که آژآکس یک تیم الکی نیست و منتظر بازی های دیگر این تیم هم باید بنشینیم....
امروز رفتیم یه تئاتری که تابحال تو تهران ندیده بودم. تئاتر مستقل یا یه همچین چیزی. اسم تئاتر بود "اجازه دارم جیغ بکشم؟!!" ولی به نظر من اصلا نیازی به جیغ کشیدن نبود. نمیدونم. من درست نفهمیدم که چرا آدمهای تئاتر با هم اونجوری رفتار میکردند. من اصلا تا بحال با کسی اونجوری رفتار نکردم. من اتفاقا رفتارم خیلی هم خوبه.... یه دختر تپله هم بود توی تئاتر که کلا همش مضطرب بود.... خب ما الان باید چه فکری بکنیم؟ چرا هیچی خوب نبود توی این تئاتره؟ این فکر میکنم شاید به قضیه مارسلاس والاس مربوط بود که زنشو فرستاده بود با وینسنت وگا بیرون. یا یه همچون چیزی. چون من کلا فاز دیگه ای از این به ذهنم نمیرسه. خو بیرادر من. شما به طور کلی به من توضیح بده کجا بودی که توی این فازها رفتی؟ اون چه فاز وحشتناکیه که توش رفتی؟ خب میگی کابوسه، قبول... اون یه کابوس بود.... ولی چرا خواننده تون اون گوشه زده بود تو فاز "مزون" و اینها. یعنی یه جورایی به یه چیزی انتقادهایی داشتید در این مملکت که اونطور که به نظر میاد در مورد قشر پولدار بود.... خب من بعید میدونم کسی که بیاد اون تئاتر رو ببینه جزو اون آدمها باشه.... پس ما حالا قراره با این تئاتر چکار بکنیم؟ بگیریم آدمهای اینجوری رو کتک بزنیم؟ بریم بشیم خودمون یکی لنگه خودشون یه کار دیگه بکنیم؟ خب دلتون نخواد... اما ما رفتیم همون کارو کردیم....
فکر میکنم که بالاخره زندگی اون طعم تلخ خودش رو هم به فردوسی پور نشون داد و این خودش میتونه تجربه خوبی برای فردوسی پور باشه. برای عادل فردوسی پور هر کجا که هست آرزوی موفقیت دارم و میدونم با اینکه کار سختی در پیش رو خواهد داشت حتما موفق خواهد شد.
آهای لیونل مسی، ستاره پر آوازه فوتبال که فقط تو بارسلونا خوب بازی میکنی.... البته تو آرژانتین هم یه بار تا فینال رفتی اما خب حیف که نتونستی به مارادونا برسی. اگر چه از بعضی لحاظ هم از مارادونا خیلی بهتر بودی.... خیلی هم اونطوری که همه فکرشو میکنن خوش شانس نیستی... تو اینقدر توپی تو فوتبال که میشه حتی گفت تو حتی کاملا به حق خودت نرسیدی تو فوتبال... اما خداییش یکی یه بار میگفت باید به مسی گفت : "خب آخه مسی جان، عشق به فوتبال هم اگه بود دیگه بس بود، آخه چته که شیش تا شیش تا میزنی ...". خلاصه این از خاطرات یک طرفه من با مسی. چون متاسفانه در عین اینکه من با مسی کلی خاطره دارم، مسی اصلا با من خاطره نداره.... ای کاش میشد یک روزی برسه که هر دومون از هم خاطره داشته باشیم.... یه بار تو وبلاگ قبلیم نوشتم که دلم میخواد با مسی تک به تک فوتبال بازی کنم. هنوز هم میگم... من دلم میخواد با مسی تک به تک فوتبال بازی کنم.... اما کسی هنوز منو اونطور که باید تحویل نگرفته....
"تفاهم با هم در هیچ زبانی به اندازه زبان مادری سخت نیست." (کارل کراوس)
یک اوشامی شامی بود که در یک وزه شه شامی در نوک یک ووبا زندگی میکرد. شبی یک اووگورو آمد و به اوشامی شامی گفت: شیمی، نه تاج تورو میخوام نه عصات رو، شامیتزه تورو میخوام. اوشامی شامی خندید: «پس بگرد، د شیمیته دئه. اگر اینجا در وزه شه تو شامیتزه منو دیدی برش دار.»
اووگورو مدتی طولانی تمام سوراخ سنبه وزه شه شامی را کاوید تا دست آخر یک وولاندا دید و پیروزمندانه فریاد زد: شیمی بیا پیداش کردم! اوشامی شامی گفت: « عین تسه زهه گوش دراز حسابی زرنگی. حالا که پیداش کردی پس مال توئه. »
اووگورو آواز خوانان و خنده کنان از ووبا آمد پایین:
- من یه شامیتزه دارم! ببین شیمیده، این شامیتزه دیگه تمام عمر مال منه. توی خیابان برخورد به یه وورو گوی پیر.
اووگورو گفت: «ووف! عین تسه زهه حسابی خری! نمیبینی چیزی رو که توی بغلت گرفتی یه وولانداس؟»
اووگورو زیر نور ماه خوب نگاه کرد. متوجه اشتباهش شد و غمگین، مثل کسی که نام چیزها را فراموش کرده باشد. تسوکه شیمیته نوشیمه، راهش را گرفت و رفت!
پی نوشت: بخشی از کتاب کافه زیر دریا نوشته استفانو بننی روزنامه نگار ایتالیایی و به ترجمه رضا قیصریه
آهای ونکوور، ای شهر بارانی من! کجایی که دلم برایت تنگ است.... ای کلاه سربازی من... ای پیراهن چهارخانه... کجایید؟ نکند از من شکست خورده باشید!
ای "وی ال دی بی" بی ادب، الان بهترین موقعه برای اینکه ازت یه انتقام سخت بگیرم.... لذتی هم که در انتقام هست در بخشش نیست... من مطمئنم!
پیروزی بوکسور زن ایرانی، سرکار خانم "صدف خادم" رو به حریف خودش تبریک میگم. حریفش ظاهرا فرانسوی بوده.
خلافکارهای اصلی، قیافه های نادخ ندارن. وقت واسه خالی کردن دخل ندارن. تخته خیالشونو دوران سخت ندارن. رو صورت اخم ندارن. خلافکارهای اصلی نه شیش جیپ پاشونه نه سر کوچن. بیسیم باهاشونه و در خونن. تو شهر به هرکی پوزخند میزنن. همه اراذل جلوشون هله هولن....
ببینید! من زیاد اهل رپ فارسی نیستم! ولی همون آهنگ یه روز خوب میاد از هیچکس رو خیلی دوست دارم. نه به خاطر اینکه یه روز خوب اومده باشه. نه! به نظر من روزهایی که داریم میگذرانیم هموطنان زیادی هستند که دچار سیل و زلزله هستند. پس به این نمیشه گفت یه روز خوب! نظر شخصی خودم رو بخواید بدونید به نظر من هیچوقت یه روز خوب نمیاد! من خودم اون بیت از هوشنگ ابتهاج رو که میگه: "امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ... ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است" رو بیشتر میپسندم. اما من چرا از یه روز خوب میاد خوشم میاد؟ به نظر من آهنگ یه روز خوب میاد یه جورایی بار کنایی داره و داره به ما کنایه میزنه! مثلا میگه یه روز خوب میاد که ما همو نکشیم....
ببینید بین امام خمینی و رهبر معظم انقلاب من قطعا رهبر معظم انقلاب رو ترجیح میدم و دلایلم هم کاملا برای خودم محکم هست. اما این فقط مقایسه بین این دو تا بود. من مثلا از نیچه خیلی بیشتر خوشم میاد!!!
ببینید! من اگر شانس کانر مک گرگور رو توی زندگیم داشتم تا حالا جایزه نوبل گرفته بودم...
بزنم به تخته بزنم به تخته رنگ روت وا شده بزنم به تخته بزنم به تخته صورتت ماه شده اگه توی آینه اگه توی آینه یه نگاه می کردی چشاتو می دیدی چشاتو می دیدی رنگ دریا شده تو مثل همیشه به خودت میرسی منو با نگاهت سوی خود میکشی ...
همچنین این برد شیرین رو به لنگی ها تبریک میگم. همچنین فراموش کرده بودم برد ذوب آهن رو تبریک بگم. کلا هفته خوبی بود و همه میتونن فعلا خوشحال باشن
بالاخره یک برد شیرین برای استقلال. اما هنوز حمله هایی که خیلی خوب از میانه میدان شروع میشه اما از فضاهای بین دفاع حریف به خوبی استفاده نمیشه. بعضی وقتها هم که در طول بازی تیم افت فشار پیدا میکنه. به هر حال الهلال تیم کمی نبود و این برد بسیار ارزشمند بود برای استقلال.
سازمان عفو بین الملل اعلام کرده است که تا کنون ۶۰۰ هزار نفر نامه ای را که در آن درخواست آزادی نسرین ستوده شده است را امضا کرده اند.
یک زمانی عاشق سلندیون بودم. خیلی وقت پیش. بعدا رفتم توی فاز ناتالی پورتمن. هیچوقت از ناتالی پورتمن دست نکشیدم. باقی سلبریتی ها رو هم بعضیاشون رو خیلی دوست دارم. مثلا اوما تورمن. بیشتر از هنرپیشه ها خوشم میاد. یک عده از هنرپیشه ها هم هستن مثل کلینت ایستوود که اصلا سلبریتی به حساب نمیارم. بیشتر به چشم یک اسطوره بهشون نگاه میکنم. جف بریجز رو هم خیلی دوست دارم. هنرپیشه های ایرانی هم که فقط لیلا حاتمی. البته از پانته آ بهرام هم خیلی خوشم میاد. و فاطمه معتمد آریا. از مردها هم پرویز پرستویی. کارگردان هم واقعا نمیدونم اما احساس میکنم بهرام بیضایی واقعا کارش درسته. یا کمال تبریزی. مسعود کیمیایی هم واقعا یه جور عجیبیه که دوست دارم. و البته حاتمی کیا رو هم واقعا ستایش میکنم. کارگردان خارجی هم تارانتینو.
...
خود را آزاد میخوانی؟ میخواهم اندیشه فرمانروا بر تو را بشنوم، نه این را که از یوغی رها شده ای. آیا چنان کسی هستی که رهایی از یوغی را سزاوار باشد؟ ای بسا کس که با دور افکندن یوغ بندگی واپسین ارزندگی خود را دور افکند. آزاد از چه؟ زرتشت را با این چه کار! اما چشمانت باید به روشنی مرا خبر دهند: آزاد برای چه؟
آیا نیک و بد خویش را به خود توانی داد و اراده خود را چون قانونی بر فراز خوایش توانی آویخت؟ قاضی خویش توانی بود و کیفر خواه قانون خویش؟ هولناک است تنها ماندن با قاضی و کیفر خواه قانون خویش. حال ستاره ای را ماند افکنده در خلا، و دم سرد بی کسی ...
...
در اخبار آمده است که یک شکارچی غیر مجاز در آفریقای جنوبی وارد یک پارک ملی شده و در اونجا فیلها گرفته اند و او را کشته اند و شیرها هم اونو خورده اند!!! چند وقت پیش یه ویدئو اومده بود که یک گله گوسفند که ظاهرا از چوپان خودشون راضی نبودند گرفته اند و چوپان رو کتک زدن. سگ گله هم حتی با گوسفند ها همکاری میکرد!!! دیروز یه ویدئویی دیدم که یه سگ نشسته بود پشت یه ماشین اسباب بازی و داشت رانندگی میکرد. همین امروز و فرداست که حیوانات علیهمون انقلاب هم بکنن و ماجرای قلعه حیوانات به واقعیت تبدیل بشه...
به آندو تیموریان تبریک میگم که گلش به بوریرام تایلند به عنوان بهترین گل لیگ قهرمانان آسیا انتخاب شد... این هم یک افتخار دیگه که به افتخارات استقلالیها اضافه شد. هنوز منتظر افتخارات جدید هستیم...
ویدئو های بسیاری رو شاهد هستیم از نارضایتی هموطنان سیل زده... حتی در یک مورد شاهد بودیم که کودک عزیز زلزله زده رفته بود به کمک سیل زدگان... به نظرم باید بیشتر به فکر کسانی که مشکلی براشون پیش اومده در زندگی باشیم. ما باید بتونیم حداقل یک کشور باشیم...
علی کجاس؟ تو باغچه؟ چی میچینه؟ آلوچه! آلوچه باغ بالا... جرات داری؟ بسم الله!
در اخبار آمده است که آژانس بین المللی انرژی هسته ای از مکانی که نتانیاهو ادعا کرده بوده که جمهوری اسلامی در اون مواد رادیو اکتیو پنهان کرده بازبینی کرده و از خاک اونجا نمونه برداری کرده و سایر مسائلی که متخصصین حوزه خودشون بهتر میدونن. هنوز جواب این آزمایشات مشخص نشده. همین. نظرم در کل این هست که بعیده چیزی یافته بشه ولی اگر یافته بشه به قول انگلیسی زبانها اینجوری میشه که: "نتانیاهو ویل اسکور بیگ تایم!". ببینیم این مساله به کجا میرسه.
ببینید! آمانو بارها گفته که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان از توافق هسته ای تخلف نکرده. من اینو استثنائا به فال نیک میگیرم و توجه همه رو بیشتر به این قضیه جلب میکنم. ای کاش جمهوری اسلامی عضو این معاهده "تیتی آی تی پی تی سرنتی پیتی پیتی آی تی اف" هم شده بود واقعا!
ببینید، من بازی استقلال رو دیدم. مشکلی که من در تیم استقلال میبینم این هست که بازیکنان تیم از نظر سطح فنی پایینتر از تاکتیکی هستند که شفر برای تیم در نظر گرفته.
جاستین بیبر اخیرا یه دروغ سیزده گفته و اون اینکه دارم بچه دار میشم و کلی پیام تبریک گرفته و بعدش گفته دروغ بوده. این باعث ناراحتی خیلی از طرفداراش شده که چرا با مسائل احساسی و عاطفی شوخی کرده. چندی قبلش هم به علت حال بد گفته بوده که از موسیقی کناره گیری کرده. ما نفهمیدیم حالش اگه بد بود دیگه این شوخیا چیه؟ شاید هم واقعا حالش بده. نمیدونم. پیام من به جاستین بیبر این هست که جاستین جان سریعتر برگرد و همون چرندیاتی که میخوندی و مردم حال میکردن رو بخون این اداها رو هم در نیار.
نمیدونم در مورد یو اف سی چی بگم. یکمی سخت شده کار. الان خیلی مسابقات زیادی برگزار میشه و خیلی هم مدت زیادی از ابتدای کار یو اف سی میگذره. یه جورایی آدم صبرش باید زیاد باشه تو یو اف سی که یه چیز درست و درمون ببینه. من از اون مسابقه که Kamaru Usman داد و Tyron Woodley رو شکست داد خیلی خوشم اومد. هنوز منتظر مبارزات بهتر هستم. Conor McGregor رو هم که بندازین بیرون سریعتر بلکه یو اف سی دوباره جون بگیره.
«ــ بیابان را سراسر مه گرفتهست… با خود فکر میکردم که مه گر
همچنان تا صبح میپایید مردانِ جسور از خفیهگاهِ خود به دیدارِ عزیزان بازمیگشتند.»