برای شعرهایم نگرانم
برای همه شعرهایی که چیز دیگری نیستند
برای همه شعرهایی که دستهای آلوده ای به آنها نمیرسند
برای همه شعرهایی که درهای بسته ای نیستند
برای همه شعرهایی که شوخی سنگینی نیستند
و برای همه شوخی هایی
که در بند همه دلهره هایی
که این شعرها را سروده اند
تنها ناجی لحظاتی هستند
که بی دلهره میگذرانم
برای خاطر همه شعرهایی
که به آنها دل بسته ام
و برای خاطر همه دستهای دیگری
که این شعرها را نمینویسند اما،
در پی چیز دیگری نیز نیستند!