نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

تف!

پیش پای شما توی تاکسی داشتم میومدم خونه که یک جوونی پشت فرمون داشت برام شرایط زندگیشو تعریف میکرد. من با کسی شوخی ندارم. من اگر در شرایط زندگی اون بودم تا حالا یا معتاد شده بودم یا خودکشی کرده بودم اما خب. اون هم زن و بچه داشت هم وضعش خوب نبود من هم تنها کاری که از دستم براش بر میومد این بود که باقی پولمو نگیرم. دلم میخواست یه سوالی بپرسم از هر ... ای که داره این مملکتو میچرخونه که مسلما من نیستم. یه آدمی مثل اون که یکسال تمام کشاورزی میکنه و در نهایت کل محصولشو ده میلیون تومان میخرن که خرج زندگیش هم در نمیاد و از کشاورزی زده میشه میاد تهران مسافرکشی شب تو ماشین میخوابه تا خرج زن و بچه اش رو بده، کجای کارش تو زندگی اشتباه بوده؟ چرا همچین آدمی نباید بتونه حداقل زندگی خودشو تامین کنه؟ جدی دارم میپرسم ها. خیلی هم جدی! جا داره حسن به خوبی گوش کنه که من اگه از این به بعد دیگه کلا رای نمیدم واسه چی از این به بعد دیگه کلا رای نمیدم! طبق توضیحات ایشون پول یارانه ای که به خانواده سه نفریشون میدن صرفا پول دکتر بردن بچه شون میشه و ایشون البته میگفت که اگر تا حالا منم مثل خیلی از فامیلام معتاد نشدم فقط به خاطر بچه ام بوده. من نظرم اینه که قشنگ نیست اگر بگم تف تو این مملکت! پس نمیگم! اما بذار بگم تف! که اقلا یه کار مثبتی کرده باشم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.