نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

درک توانمندی های خودم

من در دو برهه از زندگی در درک توانمندیهای خودم دچار اشتباه شدم. در یک دوره توانمندی های خودم را خیلی بیشتر از آنچه بود میپنداشتم و در یک دوره خود را شدیدا به سخره میگرفتم و توانمندی های خودم را ناچیز به شمار می آوردم. آنگاه به این نتیجه رسیدم کار همه آدمها ناچیز است فرقی نمیکند در این دنیای به این وسیعی چه کاری کرده باشند. کس دیگری به خاطر کار کس دیگری از گشنگی نخواهد مرد. یا اگر قرار باشد کسی از گشنگی بمیرد اصلا بخشی از دلیلش همان اهمیت بیش از حد دادن به توانمندی های دیگران است. البته بگذریم که برخی از آنها که دارند از گشنگی میمیرند هم آدمهای خوبی هستند و برخی از آنها آدمهای به شدت بدی هستند. خلاصه اینکه حالا مغزم راحتتر شده است چون اصلا دیگر درباره توانمندی های خودم فکر نمیکنم. فقط سعی میکنم کاری که احساس میکنم توانمندی اش را دارم را انجام دهم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.