نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

مترو

همینطور داشتم میدویدم سمت در مترو که وارد شم قبل از اینکه قطار بره و حواسم فقط به یک چیز بود اینکه قسمت خانوما سوار نشم. خلاصه توی یه واگن یه آقایی رو دیدم و خوشحال با کله رفتم تو و یه نگاهی انداختم و دیدم که همه غیر از این آقاهه و من زنن. گفتم آقا این مگه قسمت زنا نیست؟ گفت چرا ولی ایرادی نداره شاه برگشته مشکلی نیست. منو میگی! سریع از در رفتم بیرون از اونیکی در رفتم تو. غلط نکنم یه خبری هست!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.