نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

دکتر روانپزشک

امروز که رفته بودم مطب دکتر روانپزشکم (دکتر ارفع)، تو نوبت که وایستاده بودم یه پیرمردی بود که به اصطلاح دکتر ارفع طرف دچار کهولت سن شده بود. خلاصه پیرمرده حالش اصلا ردیف نبود و چیزای عجیب و غریبی میگفت. با من هم از یک طرف کلی صمیمی شده بود و از یک طرف هم در عین صمیمیت دشمنی میکرد. میگفت اگه چاقو داشتم یه چاقو بهت میزدم! یعنی اینقدر باهام صمیمی شده بود! خلاصه گفتم که بگم در جریان باشید کهولت سن چه بلاهایی که به سر آدم نمیاره!

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم جمعه 17 فروردین 1397 ساعت 20:54 http://l-r-y.blogsky.com

ای بابا

اصلا نباید چاقو دستش داد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.