توی این بازی یه صحنه ای بود که خیلی حال کردم. باید شبونه حمله میکردی به اردوگاه دشمن و یه نفری همشونو میکشتی. چند بار امتحان کردم هر بار کشته شدم. خلاصه آخرش زدم به سیم آخر و رفتم یکی از اسبهای اینها رو دزدیدم. بقیه اسبها رو هم فراری دادم. با اسب یکی یکی اینها رو میکشیدم بیرون تو بیابون و میکشتم. تا اینکه همشونو کشتم. خیلی حال داد این قضیه که قات زدن توی این بازی در این حد مهم بوده!