نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

چهار ساختار

نمیدونم کیا سنشون قد میده که یادشون بیاد. اما خب بچه های اوایل دهه شصت حتما اون فیلم مصاحبه های انتخاباتی رو یادشون هست که سر انتخابات 84 درست شده بود. فیلم متشکل بود از افراد عامی و عادی پیر و جوانی که از اقصی نقاط کشور اومده بودند تا برای ریاست جمهوری ثبت نام کنن. یکیشون از دزفول اومده بود میگفت فرمان پایان جنگ رو من دادم به آقای ناطق نوری. یکیشون سپاه قدسی بود. میگفت امام گفته اگر کسی بتونه خدمت کنه کوتاهی کنه روا نیست. پرسیدن حتما باید رییس جمهور بشی که خدمت کنی؟ گفت حالا اینجا یا جای دیگه! یکیشون قالی میبافت. میگفت من اومدم که بگم من قالیبافم نه آقای قالیباف. یکیشون شاعر بود. یکیشون یه پسره بود با عکس چگوارا رو تیشرتش اومده بود. یکیشون هم یه آذری زبانی بود. کدخدای ده بود. با اتوبوس اومده بود. پرسیدن شما رییس جمهور شی چکار میکنی؟ گفت من مملکت رو بر مبنای چهار ساختار درست میکنم. بعدش ادامه داد... "چهار ساختار یعنی چییییی؟ ایگتیصادی، نیظامی، ایجتیماعی، سیاسی... چیز ایجتیماعی!" مجری گفت اینکه پنج تا شد. گفت نه چهار تا!!!  یادم میاد که چقدر به بنده خدا خندیدیم... چند وقت پیش خبرش اومد که ایشون فوت کرده. حالا ولی دارم فکر میکنم. شاید بهتر بود بجای حسن مملکتو واقعا میدادیم دست ایشون که بر مبنای چهار ساختار بنا کنه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.