نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

شبهای مبارک..

خب جا داره در این شبهای مبارک.. یادی هم بکنیم از امام علی که ایشون به نوعی به نظر من وارث تمامی کژیها و کاستیهای مسلمین بود. مسلمینی که همشون لزوما آدم حسابی نبودن. اصلا خیلیهاشون بعدا خوارج شدن که امام علی با آنها جنگید. یا مثلا یک عده ای مثل اشعث بن قیس که خودشون در ابتدا دشمن مسلمین بودند و بعد مسلمان شدند و بعد در جریان جنگ صفین به امام علی خیانت هم کردند. میگن عمر و عاص یک حرف جالبی میزده و میگفته اگر در سپاه علی افراد نادانی باشند این باعث خوشحالی ما است. خب متاسفانه آنطوری هم بوده و افراد نادانی هم در میان سپاه امام علی بوده اند. حالا خیلی ها میان و میگن که همه مسلمینی که در طول حیات پیامبر مسلمان شده اند آدم خوبی بوده اند چون یار پیامبر بوده اند. خب مثلا ابوسفیان که بعدا مسلمان شده بوده کجاش مورد تایید پیامبر بوده؟ بارها با پیامبر جنگیده بوده و نوادگانش هم نوادگان پیامبر رو بسیار آزار داده اند. یعنی یک جنگ قبیله ای  پیش از اسلام و در طول اسلام و پس از اسلام همینطور ادامه داشته. پیامبر صرفا انسان رئوفی بوده که در دینش به امثال ابوسفیان هم رحم میشده. یا حالا هرچی... من نمیدونم. نعوذ بالله نمیخوام به پیامبر خدا ایراد بگیرم. از بحث اصلی دور نیفتم. صحبت از امام علی بود. خب به نظر من همه مسلمین خوب نبوده اند! و پس از وفات پیامبر امام علی باقی میماند و این مسلمین کج و کوله که واقعا نمیشه به همشون افتخار کرد. اما امام علی یک ویژگی خاص داره و اون اینکه هم خلیفه اهل سنت هست و هم امام شیعیان. یعنی شیعه و سنی هر دو با وجود اختلافات زیاد امام علی رو جزو پیشوایان خودشون میدونند و این خودش چه از نظر دینی و چه از نظر سیاسی اهمیت بالایی داره. به هر حال به عنوان یک شخص لامصب دوست دارم که وفات امام علی رو به همه هموطنان عزیزم تسلیت عرض کنم. شب قدر هم که همه میدونن از هزار شب بهتر است. یعنی من لزوما این مسائل رو خرافه نمیدونم و معتقدم آدم اگر باهاشون ارتباط برقرار کنه میتونه فیض هم ببره حتی اگر اصلا روزه نگیره. حتی اگر اصلا احکام رو رعایت نکنه. حتی اگر آدم لامصبی باشه. همونطور که امام حسین هم میگه اگر دین ندارین آزاده باشید! یا در خود قرآن هم در سوره بقره آمده که "لا اکراه فی الدین، قد تبین الرشد من الغی!" خب من به عنوان یک مخاطب دین اسلام که خیلی هم دین اسلام رو جدی میگیرم ترجیح میدم که برداشت خودم را از این آیه و صحبت امام حسین داشته باشم. یعنی راه درست از اشتباه مشخص شده و اجباری در دین نیست. یعنی چه؟ به نظر من راه پیشرفت همون آزادگی هست که امام حسین خیلی صراحتا بهش اشاره میکنه. همون امام حسینی که هدف خودش رو از قیام علیه یزید زنده نگه داشتن دین جدش عنوان میکنه. من همیشه به دین اسلام و بویژه به پیشوایان دین اسلام توجه ویژه میکنم از دیدگاه تاریخی و هیچوقت هم از این توجه ویژه ضرر نکردم. حالا ما از بچگی شیعه بزرگ شدیم و در مدرسه دین شیعه یاد گرفتیم و من هم بیشتر ترجیح میدم که به همین دین شیعه توجه ویژه کنم. به سایر ادیان هم بعضا فکر کردم. مثلا سعی کردم همیشه از دین مسیح و شخص مسیح الگو بگیرم. و به نظرم سهراب سپهری هم که میگه "وسیع باش و تنها و سربزیر و سخت" یک جورهایی همون شخصیت مسیح هست که داره بهش اشاره میکنه که میتونه در تموم فرهنگها و ملل جایگاه خاصی داشته باشه. یک انتقادی هم دارم از برخی مذهبیون که چرا مثلا شخصیت مسیح در دین اسلام پذیرفته نیست؟ مثلا اگر کسی شیعه باشه و دلش بخواد مثل مسیح زندگی کنه یا رفتار کنه چرا اینقدر برای مذهبیون عجیب و گاها توهین آمیز به حساب میاد؟ مگر مسیح پیامبر اولوالعزم نبوده؟ یعنی اگر کسی بخواد مثل مسیح زندگی کنه در یک جامعه اسلامی چرا اینقدر برای همه عجیب هست و چرا برای بعضی ها توهین آمیز هست و چرا برای اون شخص اینهمه دردسر میشه؟ ریشه این تعصبات خشک مذهبی در کجا هست؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.