نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

درد دل

کج نگاهی کردی و دینم به طغیان آمده

باز اگر پیدا شوی گویم که مهمان آمده

...

گویی از فکرت برون رفته است اندوه دلم

نیک دانم باز هم دوران هجران آمده

...

گفتگویی صحبتی کاری اگر داری بگو

باز اندوه دلم خاموش و پنهان آمده

...

یاد دارم گفته بودی درس را بیرون کنم

روحم از این درس هر شب شاد و خندان آمده

...

آنقدر بیرون زعالم رفت و آمد کرده ام

هر دو عالم از فراغت مست و حیران آمده

...

ای خدا گر باز هم فردا شود!

باز هم گویم خدایی بهر این جان آمده

...

اشک چشمی گر بخواهی باد تقدیم دلت

من دلم از دوری ات در بند دربان آمده...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.