نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

مسئلتن!

سوالی که در ذهن خطور پیدا میکند این است که چرا کشته شدن یک شهروند آمریکایی توسط پلیس آمریکا اینهمه در سخنان روحانیون و مقامات مملکتی انعکاس پیدا میکند اما کشته شدن یک هموطن ایرانی توسط پلیس ایران هیچ انعکاسی در سخنان مسوولین و مقامات پیدا نکرده است؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مراد سه‌شنبه 6 آبان 1399 ساعت 19:51

دوست عزیز سوال خوبی مطرح کردی
اما بذار یه چیزی بهت بگم که من دیشب بهش فکر میکردم باورت نمیشه من حساسیت عجیبی به فلفل دارم یعنی اگه کسی اسپری فلفل تو حلقم خالی کنه فورن میمیرم
حالا دارم میفهمم اون پسر جوان مشهدی چه میکشیده و چه با زجر کشته شده! خدا رحمتش کنه
اما در رابطه با سوالتون باید بگم اینها بهترین سلاح دارن یعنی مذهب و با همین سلاح همه چی رو توجیه میکنن

خب در فیلمی که من دیدم به اصطلاح متهم!!!‌ با دستبند بسته شده بود به یک میله ای. جا داره مسوولین پاسخ بدن که در چنین وضعیتی این به اصطلاح متهم چه خطری برای پلیس داشته که اینطوری کشته شده و در کجای دین گفتن باید چنین شخصی را کشت... یعنی طرف به اسلام روی نمی آورده؟ یعنی پلیس از او درخواست شهادتین کرده و او از این کار سر باز زده یا چی بالاخره؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.