نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

بر سرمای درون


همه لرزش دست و دلم از آن بود

که عشق پناهی گردد،

پروازی نه

گریزگاهی گردد،


آی عشق، آی عشق

چهره آبیت پیدا نیست


و خنکای مرهمی بر شعله زخمی

نه شور شعله بر سرمای درون


آی عشق، آی عشق

چهره سرخت پیدا نیست


غبار تیره تسکینی بر حضور وهن،

و دنج رهایی بر گریز حضور،

سیاهی بر آرامش آبی

و سبزه برگچه بر ارغوان


آی عشق، آی عشق،

رنگ آشنایت پیدا نیست



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.