نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

آزادی 2

کبوتر سپیدیست آزادی

وقتی از بارگاه ملکوتی ات

پرمیکشد به آسمان

خورشید کناره می‌گیرد

و نگاه‌ها به روشنی نگاهت می افتد

تا فراموش شود سردی خاک

و احساس اوج بگیرد

و خون در رگها بجوشد

و نوری ارغوانی رنگ

غمها را سیال کند

تا خون!


تا مغز استخوان،،،

و تا رویایی دست نیافتنی...

تا روشنی نگاهت...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.