نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

در مورد نیچه و ابرانسان

اصلا نیچه خودش گقته ابر انسان! نگفته ابرمرد! یعنی به ابر زن هم اعتقاد داشته و من هم خودم اعتقاد دارم. اعتقاد راسخ دارم که ابر مردان و ابر زنان زیادی همین الان روی کره زمین دارن زندگی میکنن که همه فرزندان نیچه هستند. شاید برخی ابر مردان و ابر زنان بزرگی هم وجود داشته باشند که نوادگان نیچه باشند. البته من خودم فکر نمیکنم نیچه با عبارت نوادگان نیچه خیلی حال کنه! بیشتر همه رو فرزندان خودش میدونه! حالا اصلا چی میخواستم بگم؟ من نمیدونم این آدمهای سمپاشی که میان میگن نیچه با بانوان بد بوده و زن ستیز بوده و غیره و ذلک.... خب آدمهای ناحسابی مردا که زن نیستن! مردا مردن! این تقصیر زناس که همشون میخوان بگیرن مردارو زن کنن، ولی مردا نمیتونن زن بشن و باید برن ابرمرد بشن، زنا هم بجای اینکه بگیرن مردارو زن کنت برن ابرزن بشن! اصلا خودش میگفته من درباره زنان خیلی چیز میدونم. به هر حال استاد دانشگاه بوده، اونم استاد تراز اول فلسفه، ولی بیچاره یه مشکل بزرگ داشته، اونم اینکه ۹ ماه از سال سردردهای میگرن عجیبی داشته که به حال تهوع و خونریزی گوارشی منجر میشده! خب بابا بیخیال، چرا شوما اینقده از عمو نیچه مو بدتون میاد؟ نکنه مارش گزیده شمارو!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.