نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

نشتیات ذهن من...

این وبلاگ صرفا در مورد چیزهایی است که از ذهن من نشت کرده است... در مورد کودکان، در مورد بزرگسالان، در مورد فامیل دور و در مورد چیزهای دیگری که عمدتا خنده دار هستند،،،

گدیمتر!

گدیم خب بود. اینطور نبود چه! گدییییمتر خیلی هم بیتر بوت. شییر خشچ بچه راااااا، میاوردن در خانهح! بییسکویت مادر بووود بسته ای دوزار! بیسکویت لادن، گنچه، لاله زار... گدیم سینجد بود این هوا!!!! چهارشنبه آبگوشت بوووود، با پنج شنبه، چیز! جومعه! شه شنبه ماس دوگ خیار بود، هیچ وقگت یادم نمیره این چیزا...

میدونید؟ نمیدونید؟

میدونید یه هیکلی به توپی هیکل من به چه دردی میخوره؟ نمیدونید؟ به این درد که برید باهاش جلو همه به یه وضع کج و کوله ای نرمش کنید که همه فکر کنن به خاطر کج و کوله نرمش کردن اونطوری شدید ولی نتونن با کج و کوله نرمش کردن هیکلشون به این توپی بشه و چون هیکل خیلی توپه کج و کوله نرمش کردن هم هیچ آسیبی به هیکل نرسونه! نمیدونید؟

درباره ادعیه!

من درباره ادعیه هم یه تحقیقی کردم، به نظرم میاد که دعای توسل دهای خوبیه اما زیارت عاشورا با همه احترامی که برای امام حسین قائلم و دقیقا به همون دلیل دعای خوبی نیست. زیارت عاشورا به نظرم یک مقدار دعای ضاله ای میاد! دلیلش هم ساده نیست، پیچیده اس، مثلا شاید به "حتی زرتم المقابر" بی ربط نباشه دلیلش....

پسرعمه زا....

میدونید، من در مورد مملکت تحقیق کردم، دیدم کم اهمیت ترین چیز تو مملکت فیوت کیوزه گریه!

دیهگپه چی؟

دیهگپه، دیهگپه، دیپهپههههههه، چهراااااا؟ محض احپراااا، دیهگپپههههه، عرضم بحپحضوووووررررر، تهپر، پر، تیر توتور، تیر تهپر، تهپر، تهپر تهپر....

The Blind Owl


After reading "The Blind Owl" from Sadegh Hedayat last night one more time, I got a great idea about it . I think the book will remain for at least centuries! It seems like the Author's mistake as well as the main character's mistake, (this can be what the author had shared with the main character), has been "having a life"! What a silly mistake for someone of his nationality!!!, "having a life", but who can succeed in another life without having a life? Technically no one! Therefore, from a spiritual point of view he closes the door to all critics with this book and from a personal and materialistic point of view he closes the door to all critics with his suicide, which explains his deep sorrow about what goes on with human society in modern and semi-modern life. It is a great example of how being pessimistic about the society, without insulting any individuals may be the right way to climb more mountains!!!

مثکه دوشواری نداریم واگیاااا!

یعنی من اینهمه وگت نبودم، این چوب منو هیشکی ور نداااااااشت؟ عجب دوره زمونه ای شده!!!!

interesting article about how chaotic modern life can be without appropriate culture, it may be one reason why post modernism is a good thing. one good thing about American approach towards the story is shedding life on some details ordinary people may be puzzled about. one major drawback is Americans finding the details overly amusing that can hurt the world

http://edition.cnn.com/2016/04/12/middleeast/isis-taliban-afghanistan-defectors/index.html

درباره خاتمی

تجربیات قدیم، ایده های جدید، به او نپیوندید!

در آستانه داربی بزرگ پایتخت!

البته در مورد نوشته قبل جا داره یه مطلب دیگری رو هم خاربشان کنم، که اگر، اگر... میگم اگر، شاااااید، اگه یه موقه پیش اومد، که چی؟ مثلا شما سه تا استقلالیو فرض کنید، استقلالی اول،واستقلالی دوم، استقلالی سوم، در شرایطی که مادر استقلالی دوم عمه استقلالی اول باشه، و مادر استقلالی سوم عمه استقلالی دوم،یعنی به عبارتی این استقلالیا با هم پسر عمه پسر دایی باشن، درباره اینکه مادر استقلالی اول عمه کیه کاری نداریم، فرض کنید مادر استقلالی اول عمه یه پرسپولیسیه، در این شرایط اونوقت مشکل پیش میاد! البته استقلالیا همیشه آدمهای خویشتنداری هستن و اینگونه شرایط استثنا رو خیلی خوب دست و انجه نرم میکنن، اما پرسپولیسیا مثلا اگر به اون قضیه شکایت دارن که استقلال به اون دلیل تیم کاملی نیست باید خودشون اونپشرایط استثنا رو پیدا کنن و توضیح بدن که در اون شرایط چه مشکلی بین اون استقلالیا پیش اومده بوده؟ البته من مطمئنم که مشکل خاصی نبوده و استقلالیا همیشه با هم کنار میان والبته از این نوع مشکلات تو پرسپولیسم همیشه پیش میاد، که من همینجا از تمامی نهادهای بین المللی مسوول حقوق بشر تقاضا میکنم که به علت این بدبینی مفرط پرسپولیسیا به استقلالیا کمک کنن، چه گناهی کرده استقلال؟

در آستانه داربی بزرگ پایتخت!

در آستانه داربی بزرگ پایتخت و الان که استقلال دیگه حال و روز خوشی براش تو لیگوبرتر نمونده، بجا دیدم که به عنوان یه استقلالی دیرینه یه مطلبیو واسه پرسپولیسیا عنوان کنم، و به ویژه اون پرسپولیسیایی که همهپهم وغم و ناراحتیشون اینه که چرا استقلالیا پرسپولیسی نیستن! بهشون حق میدم که از استقلال ناراحت باشن چون استقلال چون استقلال در سالیان گذشته که خیلی هم تعدادشون کم نیست، بد فرم پرسپولیسو زمین زده بود، سوبله چوبله کرده بود، هر بلایی بگی سر پرسپولیس اومدهپبود، تا اونجا که میشه گفت پرسپولیس دیگه به یه تیم محلی تبدیل شده بود، اگه به خاطر کمک همه استقلالیا و ناداوری نبود خدا میدونه پرسپولیس الان دسته چندم بود، بخصوص اون موقه که مجتبی جباری تو استقلال بازی میکرد، اما حالا بگذریم، فعلا که به لطف برانکو ایوانکویچ که یه پرسپولیسی خوبیه پرسپولیس تونسته از ته جدول بیاد بالا و به صدر جدول هم نزدیک بشه، در آستانه داربی بزرگ پایتخت، به ایوانکویچ هم خرده نمیگیرم، چون یکی از استادای سابق خودم هم با اینکه ایرانی نبود پرسپولیسی بود، البته اونم بدجوری ضایع کردم، آخه میدونید اونجور آدما خودشون مغزشون یه مشکلی داره که خودشون متوجه نیستن، مثلا اگه من بگم استقلالیا با مادر همه پرسپولیسیا آبشون تو یه جوب نمیره و با عمه خودشون، بهشون یه قدری برمیخوره که نمیشه باور کرد، نمیدونم چرا؟ شاید چون استقلالیا خیلی مهممن، ولی خب بگذریم، تعریف از خود نباشه، استقلالیا یه جور دیگن، یه طوری که میشه عین آدم باهاشون خو گرفت، حرف دلشونو فهمید، اما پرسپولیسیا همه درد دلشون یه چیز دیگس، اینکه چرا استقلالیا پرسپولیسی نیستن، و البته چه مسوولیت خطیریه استقلالی بودن، که پرسپولیسیا بهش همیشه بی توجهن و و و و و و و و و و .....

جووووووونم!

کی برسه قرار اعدام بابک زنجانیو صادر  کنن، میخوام خودم برم ببینم از نزدییییک، در میادین اصلی شهر!!!!

درباره مشاغل بین المللی

ببینید، به علت اهمیت گوشت، که همه مردم دنیا به اون نیازمندن، حالا چه فرقی میکنه، گوشت گوساله، گوشت گوشفند، چرخ کرده، خورشتی، کبابی، گوشت مرغ، جوجه کباب، ماهی، بعضا دیده شده بوقلمووون، به علت اهمیت گوشت هست که قصابی همواره یکی از مشاغل بین المللی به حساب آمده و همیشه هم یکی از مشاغل بین المللی باقی خواهد ماند!

حس نوستالژی فوتبالی فعلیم

حس نوستالژی فوتبالی فعلیم اینه که به احتمال زیاد و با در نظر گرفتن تمامی شواهد و قرائن، این فصل دیگه استقلال سوراخ شد، و از همینجا پیام تسلیت خودمو به همتون اعلام میکنم که من استقلالیم و دیگه احتمالا کسی با من به جایی نمیرسه!

بسکه خسته شدم!

تخمه پوک را نمیتوان خورد، یعنی میتوان پوستش را جوید بعد تف کرد بیرون، خلاصه بگذریم، وارد بحثهای تخصصی نشوم، تخمه پوک را نمیتوان خورد اما میتوان شوری اش را مک زد....

شاس اول

از شاس گذشتم، شاسم به در آمد
شاسان همه با هم سرشاس نشستند

....

شاسی به سر آمد، شاس دگر آمد
گر شاس نباشد، شاسان همه شاسند

....

شاسکول دگر شد، شاسم ثمر آمد
ای شاس نگون بخت، شاسی سر دراز دارد

....

شاسان همه مستند، در بر همه بستند
چون شاس نشستند، افسار بریدند

....

این شاس عیان شد، آن شاس بیان شد
شاسان همه گشتند، شاسی به سر آمد

....

ایشان همه شاسند، افسار بریدند
ای شاس نگون بخت، شاسی سر دراز دارد

....

ما اینهمه شاسیم، اینجا همه باسیم
شاسان همه باسند، باسان همه شاسند (اگر و فقط اگر)

....

تا ته شاسی سراپا گشته ام
در عبث چون شاس پرپر گشته ام

.....

از نپرسیدن به غایت رفته ام
لیک چون پرسید باید؟ خسته ام! 

....

نقش شاسی قامت معنی گرفت
شاس از بی تربیت عبرت گرفت

....

قامت شاسی سراسر گر گرفت
از سرش تا ته همه شاسی نوشت

....

از شاس بریدن فرمان ازل بود
با شاس نشستن دستور عجل بود

....

ای شاس نگون بخت، با شاس نشستی
گر شاس ندیدی، بنشین سر شاسی

.....

اینطور نباشد آنطور بماند
آنطور نباشد اینطور بشاسند

.....

ای اینهمه شاسی، شاسی همه تا کی؟
ای خفته باسی، شاسیت به در شد

....

ما اینهمه شاسیم، ما اینهمه باسیم
گر باس ندیدی، شاست همه شاسی است!

از شاس عیان شد

شاس دهکده و شاس صدتا شاس دهکده و شاس صدتا شاس بی سرو شاس شاس شاس! سرت به فلک میخوره از شاسی ای شاس بی سرو شاس. شاس دهکده و گفتم اونطور که شاس بی سر و شاس دهکده و شاس صد تا هزار و شاس بی سر شاس!اینچنانکه بدنبال ما میگردند گویی شاس به فلک رسیده است و انگار شاس را خبری باشد! آنطور که ندانند شاس را هیچ خبری نیست! قابل ابن عیار را گفتند شاس را چه دانی؟ گفت دروازه خالی گل زدن، گل آفساید زدن، با دست گل زدن، به وقت ناراحتی از تیم خودی گل به خودی زدن، هر آنچه گل شود اما کسی نداند!

علاوه بر کارای پست مدرن خودم

اذولا علاوه بر کارای پذت مدرن خودم، اد یه همجون جیذی هم خوجم میاد که همه برد رنج بپاشن به دیوار....


از من نشنیده بگیرید

میخوام خیلی جدی به چندین مطلب اعتراف کنم ولی شما از من نشنیده بگیرید چون اگه گندش دراد واسه همه بد میشه، یکی اینکه این یارو داعشیریو من همین الان دیدم که تو رئال سوسیداد داره بازی میکنه، یکی اینکه پادوانی دفاع سپاهانو دیدم که داشت تو تیم ملی هندبال اسپانیا بازی می کرد، یه نکته دیگه اینکه من مطمئنم همه فوتبالیستای حرفه ای از دستم شاکی شدن که من با این تکنیک دریب زنی بالا چرا بجای فوتبال حرفه ای رفتم تو علوم کامپیوتر مقاله نوشتم عمرمو تلف کردم، که اونم حق دلرن بنده خداها، مییدووونیییید، من حق میدم بهشون ازم شاکی باشم!

نظر کارشناسی

راستیتش بدمم نمیاد برم تو یه فیلمی بازی کنم که کلا تو کل فیلم در نقش هنرپیشه هنرپیشگی کنم به نحوی که بعدش اسکار ببرم ولی کسی آخرش نفهمه من کیم! خب! البته مشکل میدونی چه؟ مشکل یه چیز دیگس، که من نظرات کارشناسیم زیاده ولی همش مال کس دیگس! بعضی وقتا خودمم یادم میره نظر کارشنلسیمو، اونوقته که دیگه کلا مشکل بقیه اس!

قابل ابن عیار

قابل ابن عیار را گفتند چه چیز را از همه سودمندتر دانستی؟ گفت مقاله ها زیاد نوشتم، اما آنچه خود از سایر چیزها سودمندتر بدانم، "پی اچ پی" و "ما اسکیوال" بود، باقی همه افسون و افسانه بود!

اینبار شاس

ای شااااس، رفته بووووودی
تا کااام ما برآید،
از شااااس رفته هرباااار،
صد بااااار، بدتر آمد!
قهاااار شاسبازی،
مقهور شااااس کرده است،
بی شااااس بااااز با ما،
قصد مزااااح کرده است،
بی قصد شااااسبازی،
زندان دهر دیده است،
از شااااس،
بار دیگر،
دندان سگ شکسته است!
شاست رسد به فریااااد،
گر خود بسااااان خااااازن،
شلغم ز ته بدانی،
با شاااانزده منیییت!

کیم در کنار داداشمون

اینم گفتم بگم که مشخص بشه کیم به کجا نگاه میکرد، کیم داشت به موشکی که تازه آزمایش شده بوده نگاه میکرد، هووووم! ، داداشمون هم که در کنار کیم ایستاده در عکس ظاهر شد که البته من تو روابط ایشون با کیم دخالتی نمیکنم و اگه یه وقت خدای نکرده کیم تصمیم گرفت داداشمونو اعدام کنه واسه خودش خیلی بد میشه چون عکسشو در کنار داداشمون تو سی ان ان گذاشتن. اما چطوره که کیم تصمیم میگیره کیو باید اعدام کرد و کیو باید اعدام نکرد که اون خودش از عجایب روزگاره!


درباره مطالب اخیر!

درباره مطالب اخیر خواستم یه مطلبی رو هم خاربشان کنم، که اگر کسی به علت سنگینی مطالب حاش بد شد و به حالت اغما افتاد سریعا خودشو به پلیس یا آمبولانس معرفی کنه، و اگر کسی صرفا عقش گرفت، موردی نیست، فقط رو کیبرد عق نزنید که از لای دکمه ها اگه بره تو بد میشه و سخت نمیشه درش آ ورد، حالا یه عده ای که اصرار دارن کیبردشون خوبه و میشه روش عق زد و بعد تمیز کرد به خودشون مربوطه، یا اصلا یه عده ای هستن که بدون ملاحظه و با افتخار رو کیبرد عق بزنن و بعدش کیبردو با عقای رو ش از دیوار آویزون کنن و بعدش یه کیبرد جدید بخرن، یا کیبوردیو که روش عق زدن به معرض نمایش همگانی بذارن، و یا بهتره که به توصیه خودم گوش کنید، بجای عق زدن رو کیبرد، رو به جلو و به مونیتور عق بزنید که راحت تر میشه پاکش کرد، ااون ادامه عقم که از مونیتور چکیده ریخته رو میز کامپیوترم دیگه بهش دل نبندین و با دسمال پاک کنید، خب دیگه، خیلی صحبت کردم، و البته خیلی احتیاط کردم، و خیلی درپیتم و و و و و و و ....

در باره همزادپنداری سیاستمداران با فرهنگ عامه

خب، به اوضاع درپیت سوریه که نگاه میکنیم، پی میبریم که انگار خیلی کار خوبی هم نیست حکومت اسد که به اون وضعیت اسفبار دچار بحران شد. به نظر میرسد که بیتر است سیاستمداران به طور کلی با فرهنگ و نمونه های بارز و شاخص آن همزادپنداری کنند که اون کار جالبتری به نظر میرسه. خب دیگه، انگار قسمت نیست اوباما خیلی هم بدشانسی بیاره، همون کم بدشانسی بیاره به علت اجتناب نکردن از برخی مسائل پوپولیستی کافیه! خب دیگه! امیدوا م که به آقای مجری بر نخورده باشه.

کروات!

میدونید که من ذاتا آدم باکلاسیم، به محض اینکه دیدم روزنامه عکس یه آدم کرواتی گذاشته خودبخود باهاش بیشتر از احمدینجاد حال کردم، اینم به هر حال قسمت احمقانه ما بوده دیگه، که با یه تصمیم ساده یه آدم کرواتیو به احمدینجاد ترجیح بدیم و دست بر قضا ضرر هم نکنیم، چون کرواتی خارجی نبوده که باهامون سر هفتیرکشی تو خیابون بحث کرده باشه!

سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد!

میدانم که تو پیامبر بودی، و نیک توانستی زندگانی را برای همیشه معنایی بهتر بخشی چه مردم بعد از تپ بفهمند و چه نفهمند، اما آنپکدام پیامبری بوده است که در انتها دیوسیرتی مومن صورت خائنانه او را نکشته باشد یا شکست نداده باشد؟ میدانم که به عظمت کتابی، به عظمت کتابی که اهل باشد و من به احترام خود اهل کتابم و خود را مججوج تو میدانم!

میدونید؟ نمیدونید؟

نمیدونم تا کی باید فک کنیم به لینکه داعش بهتره یا القاعده، خیلی خب بابا، قبول داعش بهتره از القاعده، اما به من چه؟ اصلا بد به حال کسی که دغدغه فکریش مقایسه داعش و القاعده اس! که باید دس ور داشت از اون زیاده جویی هایی که داعش بهتره یا القاعده و بیشتر مججوج کتاب و فرهنگ زندگی کرد! حافظ نبود؟ شهر کتاب نبود؟ کلاه قرمزی نبود؟ اگرم کسی از دست ننه باباش شاکیه خب بره دلو بزنه به دریا و خودشو دسگیر سرنوشت کنه، سرنوشت نبود؟ خدا نبود؟

legit

به افتخار بچه های آریاشهر، به ویژه پسرعمه زا....

جیگر!

این یارو داعشیرو هم گرفتن اخیرا، نه هر کی بهش برخورد من به این میگم یااااارو بیاد، نه آخه بیاااااد! بیاد من یه دور به طرز ابتدایی گوششو بکشم که دیجه زیاده جویی نکنه!


روز از نو روزی از نو!

در مورد گوشت استخوان

در مورد گوشت استخوان از من سوال شده، این گوشتیه که چسبیده به استخوان، منتهی هرچقدر گوشته نزدیکتر به استخوانو نازکتر ببری این گوشتش لذیذتر در میاد، اصلا یه سری قصابی هست اینو واسه اینکه خیلی نازک در بیاد با لیزر میبرن، منتهی هرچقدر باریکتر ببری تعداد استخوان های مورد نیاز بیشتره، هرچقدر کلفت تر ببری تعداد استخوان های مورد نیاز کمتر، البته از نظر وزنی، بعضیام که فقط واسه سوپ استفاده میکنن، همون یکی دوتا استخوانو گوشتشو با لیزر ببری کافیه! حالا چه نوع استخوانی؟ استخوان گااااااااو، استخوان گوسفند، هرچی که گوشتش حلال باشه! شیر فهم شد؟

جووووووونم!

یعنی یه چند وقتیه دیگه آدرس وبلاگمو واسه آگهی های کاریابیییی که بهم فرستاده میشه اس ام اس نمیکنم، اگیه خودتون با وبلاگم حال میکنید خودتون واسه هم اس ام اس کنید!

یعنی واااااای به حال!

یعنیییی وای به حال بانوان بی بند وبار غربیییی که فکر میکنن پست مدرن با القاعده فرقی نداره! همینطوری خودبخود!

پیام من به ولادیمیر پوتین

ببینی ولادیمیر جان، اینکه من پست مدرن بلدم واسه هیلاری کلینتون اینا واقعا افت داره، کاریش هم نمیشه کرد، پس مجبورم وقتی به اونا رسیدم ادای القاعده در بیارم، تو نمیخواد خودتو با القاعده به دردسر بندازی!

میدونید؟ نمیدونید؟

میدونید بدن آدم ایراد داره؟،نمیدونید؟

دو کلمه از مادر عروس!

سیاست، به خودی خود، نمیتواند زاده چیز دیگری جز جنگها و نفرتهای اجتماعی بشرپباشد، پس سیاست به خودی خود چیز مزخرفی است! اما مزخرف دانستن زندگیست که کفر است! و گناهی نابخشودنی در پیشگاه خداوند!!! پس همزادپنداری مردم یک جامعه با یک سیاستمدار، اشتباه است، چرا؟ چون سیاستمدار در جایگاه سیاسی خویش بدیهتا شخصی دیگر است و نمیتواند در جایگاه سیاسی به حرف دل خود برسد! چرا؟؟؟؟ چون سیاست ذاتا چیز مزخرفی است! عشق و علاقه به چیز مزخرفی خوب نیست!  عشق و علاقه به چیز مزخرفی انسانی نیست! همزادپنداری با سیاستمدار شرک، و ظلم به خویشتن است!!! و ظلم به خویشتن در پیشگاه پروردگار گناهی نابخشودنی است! حال سوال آن است، که تا چه اندازه همزادپنداری سیاستمدار با فرهنگ عامه جامعه میتواند به سود شخص خود سیاستمدار و به سود عامه جامعه هر دو شود، که واقعا جای فکر دارد! پس همزادپنداری با سیاستمدار در پیشگاه خداوند گناهی نابخشودنیست ولو اینکه آن سیاستمدار مقام معظم رهبری باشد! ذت زیاد!

پیام من به اینداستری کامپیوتر

باباجون، کسی تو پست مدرن به اینداستری کامپیوتر علاقه مند نیست! بخصوص آمازون که اخیرا زده تو خط القاعده! ما خودمون القاعدهدبلدیم تو پست مدرن! دست از سر جوامع بشری بردارید ناخلفا!

بلاخره!

دیروز بالاخره اونجاییو کهپباید پیدا کردم، سوار متر شدم، نزدیکای آخر خط، سر ایستگاه گوشت استخوان پیاده شدم، وارد اون همبرگری که باید شدم، با شور و علاقه یه سمبوسه چرب وچیل با یه فانتای نارنجی سفارش دادم، تا ته خوردم و بعدش با اتوبوس برگشتم، عجب رویای شیرینی بود!

یه نصیحت دوستانه دیگه به همه

سیاستمدارا هیچوقت نمیتونن!!! آدمهای کاملی باشن، پس خودتون مراقب باشید شوخی سیاسی گرون تموم میشه، منم خودم مراقبم!

my advice for humanity

when the light begins to change, sometimes feel a little strange, a little anxious when its dark,,,,, fear of the dark

پیام من به خاتمی!

آخرین روز از، اولین ماااه، سال گذشته را، آنگونه سپری کردم، که امروز را! پس از من توقعی چندان نداشته باشید امروز! نقطه، سر خط!

پیام من به جانی دپ!


خو بیرادر من چیرا لگد به بخت خوت میزنییی؟ خو او استخونارو قشنگ میریختی تو آتیش میسوزوندی، بعدش با هم اونجارو یه ماه تعطیل میکنی، قشنگ سوسکارو سمپاشی میکنی، میری مسافرت برمیگردی، دوباره روز از نو روزی از نو....




simple but yet the most complicated

i know i want me, u know u want u, i know i want meeee, u know u want youuuuu

تقدیم به فردریش نیچه!

آاااه همه میدانند که پیامبران همه از جهنم بیزارند اما آن کدام پیامبریست که خود طعم جهنم را پیش از پیامبری خویش نچشیده باشد؟

آممماااا تیراختور!

تیراختور ولی بیگدری در عین بد شانسی من برنده شد که وااااگیااااا یاشاسین تیراختور!

دور رفت یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا

دور رفت یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به نحوی رقم خورد که در عین خوش شانسی، کاملا ضایع شدم! خوردن قرصامم فقط به بیشتر ضایع شدنم کمک کرد نه به برندن شدنم، به اصطلاح ریاضی دیگه حد بالاییم کم اومد! یعنی دور رفت هرچی زور زدم نتونستن، از اون جهت نگران کننده اس که در کل دور رفت هرچی زور زدم نتونستن! حالا مگر اینکه دور برگشت معجزه بشه، به عبارت فنی انگار سیزدهم هنوز در نشده! یعنی شاید سیزدهمه که داره چند روز با تاخیر در میشه! شما خودتون مراقب باشید که من این روزا خیلی درپیتم، حتی دل درد گرفتم، حتی شبا یه لقمه نون به زور از گلوم پایین میره! باید برم خودم  جمع کنم، خیلی بی جنبه شدم! اونقدر بی جنبه شدم که رو تمساح رفتن بچه شکستم داد، البته همش تقصیر من نیست و همش تقصیر اوناییه که منو مجبور به این کار کردن!

درباره هفتیر کشی تو خیابون

طرف اومده اصرار اصرار که تو فک نمیکنی مهمترین کار تو زندگی هفتیر کشی تو خیابونه؟ برق از سه فاز کلم پرید که، نه! من اصلا درباره هفتیر کشی تو خیابون فکر نمیکنم. طرف کلی تعجب کرد که ببین اگر کسی رو تو تو خیابون هفتیر کشی کنه اونوقت تو به وضع افتضاحی تو زندگی شکست میخوری و کشته میشی! میگم خب اگه حتی تو جیبم هفتیر هم داشته باشم لزومی نداره وقتی کسی تو خیابون روم هفتیر کشید بتونم ازش استفاده کنم! طرف کلی شاکی شد که نه، ابله! منظورم اینه که هفتیر کشی تو خیابونو تو باید شروع کنی، نه اینکه صبر کنی کس دیگه ای! میگم خب در اونصورت که یا بعدش دستگیر میشم یا کشته میشم، طرف شاکی شده باز و میگه نننههههه، ببین! اقلکا تو باید برای منی که هفتیر کشی تو خیابونو شروع کردم احترام قائل باشی، میگم خب عمره دیگه، میشه توش با هفتیر کشی تو خیابون حال نکرد! طرف کلی شاکی و افسرده شد، حالا قضیه ما با اون آباااووود اوناس!

رگ بچ محل لاتین اینا!

اون هفته یوونتوس دو هیچ از بایرن مونیخ جلو بود، قرصامو که خوردم بایرن مونیخ چارتا گل زد! دیشب اتلتیکو از بارسلونا یکی جلو بود قرصامو که خوردم بارسلونا دوتا گل زد! فک کنم به طرز عجیبی رگ بچ محل لاتین اینام زده بالا، قرصامو که میخورم عقلم سر جاش میاد!